نام پژوهشگر: حنیف نصراللهی نسب
حنیف نصراللهی نسب ابراهیم برزگر
دانشگاه الازهر یکی از نهادهای بسیار موثر در دنیای اهل تسنن و کشورهای مسلمان سنی مذهب است که اکثریت جهان اسلام را تشکیل می دهند این دانشگاه به جهت پتانسیل و ظرفیت هایی که در تاثیر گذاری بر کشورهای مختلف اسلامی دارد موقعیتی خاص را برخوردار است که در طول بیش از هزار سال عمر خود به صورت متناوب و به فراز و فرود های بسیار این پتانسیل را در جهت نشر معارف اسلامی به کار گرفته است لکن یکی از مهم ترین ارزشهای اسلامی و ضرورت های دنیای امروز برای مسلمانان هم گرایی و منطقه گرایی دینی و مذهبی است تا بر اساس آن بتوانند منافع ملی و اهداف دینی خود را محقق کنند . متاسفانه با وجود رویکرد های روشنفکری و متجددانه در دینای اسلام و هم چنین پیشرفت برخی از کشورهای اسلامی ، هم چنان شاهد از هم گسیختگی و گاها رقابت منفی کشورهای مسلمان و نا کار آمد بودن سازمان های بین المللی تشکیل شده توسط آنان هستیم . آسیب شناسی این معضل ما را به این سمت می کشاند که موانع این هم گرایی کدامند و عوامل موثر در آن چه گزینه هایی می توانند باشند . نهاد روحانیت و مرجعیت در هر مذهبی یکی از نهادهای موثر بین المللی در میان مسلمانان است و بر طبق آموزه های تئوری سازه انگاری اگر این نهاد موفق بشود با تغییر ذهنیت و هویت ملتها و دولتها رفتار آنها را تغییر دهد ، می توان آن را یک عامل اثر گذار بین المللی به شمار آورد . اینکه الازهر در مسیر این مهم قرار گرفته یا نه و ریشه ها و عوامل آن چه بوده است سوالی است که این نوشتار مختصر ا به آن پاسخ داده است . واقعیت موجود این است که الازهر در گذشته و حال به سمت هم گرایی کشورهای اسلامی حرکت کرده است و ریشه های این حرکت به پیشینه شیعی مسلک ، افکار سید جمال اسد آبادی و نهایتا زمینه و هویت چند صدایی موجود در مصر باز می گردد هر چند که موانعی بر سر راه آن بوده است که تا کنون رفع آنها به طور کامل میسر نشده است .