کارآفرینی نقش مهمی در رشد و شکوفایی اقتصادی و ایجاد اشتغال بازی می کند. تحقیقات نشان داده است که بین رشد اقتصادی و تعداد کارآفرین در یک کشور همبستگی وجود دارد. زیرا کشوری که دارای تعداد زیادی کارآفرین باشد از محرکهای تجاری و اقتصادی قویتری برخوردار است. با تحولات و تغییرات سریع و شتابان جامعه بین المللی , گذر از جامعه صنعتی به اطلاعاتی و تغییر اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی راهکارهای مختلفی بعنوان توسعه شناخته شده و مطالعات نشان می دهد که توسعه از طریق کارآفرینی بهترین بازده را در بر داشته است.در این تحقیق رابطه ی حس خودکارآمدی و قصد کارآفرینانه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. بر همین اساس ,سوال مهم در این پژوهش این است که میزان تاثیرگذاری سایر ابعاد خودکارآمدی بر قصد کارآفرینانه تا چه اندازه است. در راستای سوال این تحقیق 4 فرضیه مطرح شده و مورد آزمون قرارگرفت. در ادامه نیز 5 متغیر جمعیت شناختی موردارزیابی قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت دانشگاه پیام نور استان مازندران است , که از میان آن تعدادی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها, پرسشنامه و روش تحقیق, توصیفی می باشد. بعد از جمع آوری پرسشنامه و تایید روایی آن از طریق خبرگان و تایید پایایی آن با روش آلفای کرونباخ اطلاعات لازم استخراج و فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد متغیرها با قصد کارآفرینانه رابطه ی مثبت و معنی داری داشتند.