نام پژوهشگر: فرنگیس سلطانیان
فرنگیس سلطانیان حسین آقاجانی
طلاق عاطفی که بیانگر زندگی مشترک روبه زوال است. از مهمترین علل از هم گسیختگی ونابسامانیهای نهاد خانواده، در جوی عاری از عواطف واختلال درجامعه پذیری واجتماعی کردن کودکان نقش بسیار مهمی ایفا می کند. خانواده نخستین سازمان اجتماعی به شمار می رود. مجموعه این واحدهای اجتماعی است که جامعه را به وجود می آورد و فضای فکری واقتصادی جامعه موارد طرز تفکر آن محسوب می گردد. وجود تضاد وتنش درخانواده به علت قصور یا ناتوانی یک یا چند عضو خانواده دراجرای نقشهای خود است. علت بسیاری از آسیب های اجتماعی ،طلاق عاطفی است به عبارتی پرخاشگری فرزندان، بزهکاری، جرم، اعتیاد، فرار از خانه و مشکلات تحصیلی به علت طلاق عاطفی والدین است. دراین پژوهش عوامل موثر بر طلاق عاطفی دربین مراجعه کنندگان به اورژانس اجتماعی بهزیستی شهرستان شیروان چرداول مورد بررسی قرار می گیرد که جامعه آماری در این پژوهش زنان مراجعه کننده به این اورژانس اجتماعی می یاشد. روش پژوهش پیمایشی بوده و از اسناد ومدارک، میدانی، گراندد تئوری وتکنیک پرسشنامه و مصاحبه نیز استفاده شده است. جامعه آماری 030نفر مراجعه کننده به این اورژانس می یاشد. در این پژوهش نظریه های همسان همسری، کارکرد گرایی ، شبکه، فمینیستی، مبادله وفاصله نقش ها بکار رفته نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که متغیرهای میزان دخالت اطرافیان، تفاوت های فرهنگی، تنفر وکراهت، خشنوت ومشکلات روانی در رابطه با طلاق عاطفی و اصرار زنان به جدایی از همسران خود رابطه معنی دار است. واژگان کلیدی: طلاق عاطفی، طلاق، تنفر و کراهت، خشونت، تفاوت های فرهنگی