نام پژوهشگر: سیدرضا موسوی حرمی

نقش چینه نگاری سکانسی در تعیین مشخصات پتروفیزیکی مخزن سروک در میدان سیری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1390
  نیره نبی خانی   سیدرضا موسوی حرمی

سازند سروک به سن کرتاسه میانی (سنومانین) در سه چاه e3-p4p, sie-5, sie-6 میدان سیری گسترش یافته است. این سازند در خلیج فارس به سه بخش میشریف، خاتیا و مدود تقسیم شده است که در این میدان ضخامت بخش مخزنی (میشریف) بین 55 تا 73 متر در تغییر است. مطالعات پتروگرافی منجر به شناسایی پنج رخساره میکروسکوپی شامل وکستون دارای کلسی اسفر، پکستون پلت دار بیوکلاستی، گرینستون بیوکلاستی، رودستون بیوکلاستی و وکستون دارای فرامینیفر بنتیک شده است. میکریتی شدن، سیمانی شدن، فشردگی فیزیکی و شیمیایی، شکستگی پرشدگی، انحلال، انواع جانشینی ها (پیریتی شدن، دولومیتی شدن) و نئومورفیسم از مهمترین فرآیندهای دیاژنزی شناسایی شده است که رخساره های سازند سروک را تحت تأثیر قرار داده است. بر اساس آنالیز چینه نگاری سکانسی، سنگ مخزن سروک شامل دو سکانس رده سوم است. مرز زیرین سکانس 1 به صورت پیوسته با بخش خاتیا و مرز بین سکانس 1 و 2 به صورت ناپیوسته و مرز بالایی سکانس 2 به صورت ناپیوسته با سازند لافان است. پس از بررسی رخساره ها و عوارض دیاژنزی حاکم بر آنها، هشت گروه سنگی (rock type) پتروفیزیکی بر اساس کلاس های سه گانه پتروفیزیکی لوسیا معرفی شد. رخساره های گرینستون و رودستون به دلیل تأثیر فرآیندهای انحلالی دارای بالاترین کیفیت مخزنی، رخساره پکستون از کیفیت مخزنی خوب و رخساره وکستون از کیفیت مخزنی پایین تری برخوردار است. هم چنین هشت واحد جریانی هیدرولیکی (hfu) شناسایی شد که ارتباط این واحدهای جریانی با رخساره ها بررسی شده است. واحد جریانی h (logfzi> 1.5) بالاترین کیفیت مخزنی و واحد جریانی a (log fzi<0.5) پایین-ترین کیفیت مخزنی را دارد. مخزن سروک در چاه e3-p4p بر اساس تغییرات نمودارهای gr, dt, nphi, rhob و تخلخل و تراوایی به چهار زون تقسیم شده است. این زون ها با رخساره-های شناسایی شده در این مطالعه، انطباق قابل قبولی دارند. زون iii و vi کیفیت مخزنی بالاتری را نشان می دهند؛ علت این امر بالا بودن میزان تخلخل و تراوایی و نوع رخساره های موجود در این زونها (گرینستون و رودستون) است.

چینه نگاری سکانسی و تاریخچه رسوبگذاری و پس رسوبگذاری عضو آهکی گوری از سازند میشان در منطقه بندر عباس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1392
  اکبر حیدری   سیدرضا موسوی حرمی

س از تصادم خردقاره ایران و خردقاره توران در زمان تریاس و بسته شدن پالئوتتیس در شمال شرق ایران، اقیانوس جدید نئوتتیس در جنوب غرب ایران تشکیل شده و رسوبات حوضه زاگرس در آن ته نشین شده اند. عضو گوری از سازند میشان در جنوب و جنوب شرق حوضه رسوبی زاگرس رخنمون دارد. در این مطالعه عضو گوریبرای نخستین بطور جامع و در شش برش چینه شناسی شامل تنگ زاغ، آبماه، کهتک، دوراهی هماگ، چاهستان و الگو مورد مطالعات رسوب شناسی و بایوستراتیگرافی قرار گرفته است. این عضو در ناحیه مورد مطالعه عمدتاً از سنگ های آهکی متوسط تا ضخیم لایه و مارن تشکیل شده است. در ناحیه مورد مطالعه عضو گوری با مرز همشیب بر روی سازند رازک و در زیر سازند میشان قرار گرفته است. ضخامت این سازند در برش تنگ زاغ 700 متر، برش آبماه 655 متر، برش کهتک 422 متر، برش دوراهی هماگ 470 متر، برش چاهستان 175 متر و برش تیپ 115 متر است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بر اساس اولین ظهور فرامینیفر گونه بورلیس ملو کوردیکا (borelis melo curdica)، رسوبگذاری عضو گوری در منطقه دوراهی هماگ در زمان اکیتانین (میوسن زیرین) آغاز شده و تا بوردیگالین ادامه یافته است. در مناطق تنگ زاغ، آبماه و کهتک در زمان بوردیگالین آغاز شده و در همان زمان نیز به پایان رسیده است. رسوبگذاری در برش چاهستان بر اساس مطالعات بایواستراتیگرافی از زمان بوردیگالین آغاز شده و تا لانگین ادامه یافته است. همچنین رسوبگذاری در برش الگو در زمان لانگین آغاز شده و در همان زمان هم به پایان رسیده است. مطالعه و بررسی فسیل خرچنگ گونهportunuswithersiدر سنگ های آهکی عضو گوری در برش دوراهی هماگ موید آغاز رسوبگذاری در میوسن زیرین است. مطالعه خرچنگ های عضو گوری نشان دهنده محیط زندگی آنها در اطراف ریف های مرجانی به سمت محیط لاگونی است. بر مبنای مطالعات پتروگرافی،29 رخساره کربناته و سه رخساره آواری در سنگ های عضو گوری شناسائی شده است که در چهار مجموعه رخساره ایa (پهنه جزر و مدی)، b (لاگون)، c (ریف مرجانی) و d (دریای باز) ته نشین شده اند. با توجه به تغییرات عمودی و جانبی و موقعیت تکتونیکی، مدل رسوبی پلتفرم کربناتهعضو گوری به صورت یک رمپ با ریفدر نظر گرفته شده است. از مهم ترین فرآیندهای دیاژنتیکی که سنگ آهک-هایعضو گوری را تحت تأثیر قرار داده است می توان به سیمانی شدن، فشردگی (مکانیکی و شیمیائی)، میکریتی شدن، نئومورفیسم، انحلال، جانشینی(سیلیسی شدن، دولومیتی شدن و پیریتی شدن)، شکستگی و تشکیل رگه های کلسیتی اشاره نمود. مقدار ایزوتوپ اکسیژن در گل های آهکی از 1.35 تا ‰vpdb -5.35 (با میانگین 3.07-) هستند و نسبتهای ایزوتوپ کربن دارای دامنه ای از 2.03- تا ‰vpdb 4.26 (با میانگین 1.32) است. مقدار ایزوتوپ اکسیژن در نمونه های سیمان های پرکننده حفرات انحلالی از 4.87 - تا ‰vpdb -5.85 ( با میانگین 5.50-) و مقادیر ایزوتوپی کربن بین 2.44 تا ‰vpdb 2.70 (با میانگین 2.58) است. مقادیر ایزوتوپی اکسیژن سیمان های پرکننده شکستگی ها آنها بین -4.38 تا ‰vpdb 5.86 - (با میانگین 09/5-) و مقادیر ایزوتوپ کربن بین 1.11- تا ‰vpdb -2.03(با میانگین 1.48-) در تغییر است. مقادیر ایزوتوپی اکسیژن در سیمان های بین دانه ای دارای دامنه ای از 1.19- تا ‰vpdb -7.86 (با میانگین 5.34-) و مقادیر ایزوتوپ کربن از 2.79 تا ‰vpd -0.55 (با میانگین 1.10) است. مقادیر ایزوتوپی اکسیژن در نمونه های مرجان ها از 3.71- تا ‰vpdb -6 (با میانگین 4.52-) و مقادیر ایزوتوپ کربن از 0.33 تا ‰vpdb -1.28 (با میانگین 0.93) است. مقادیر کلسیم در سنگ های کربناته عضو گوری بین 29.94 درصد تا 39.65 درصد (با میانگین 36.68 درصد) در تغییر است. مقادیر منیزیم بین 0.23 تا 9.97 درصد (با میانگین 1.82 درصد) است. مقادیر سدیم در نمونه های بررسی شده بین 22.84 پی پی ام تا 1355.80 پی پی ام (با میانگین 509.27 پی پی ام) در تغییر است. مقدار استرانسیوم در نمونه های بررسی شده بین 173.28 پی پی ام تا 6289.20 پی پی ام (با میانگین 984.52 پی پی ام) متغیر است. مقدار آهن در نمونه های بررسی شده بین 312.71 پی پی ام تا 6923.17 پی پی ام (با میانگین 2300.16 پی پی ام) است. مقدار منگنز در سنگ های کربناته بررسی شده بین 35.49 پی پی ام تا 4102.81 پی پی ام (با میانگین 469.90 پی پی ام) است. تلفیق مطالعات پتروگرافی، ایزوتوپی (اکسیژن و کربن) و عنصری (کلسیم، منیزیم، استرانسیوم، سدیم، آهن و منگنز) موید کانی شناسی اولیه آراگونیتی و تأثیر فرآیندهای دیاژنتیکی مذکور در محیط های دیاژنتیکی دریائی، متئوریک، تدفینی و بالاآمدگی در سه طی مرحله ائوژنز، مزوژنز و تلوژنز است. مطالعات چینه نگاری سکانسی و آنالیز تغییرات عمودی و جانبی رخساره های عضو گوری نشان می دهد که برش های تنگ زاغ، آبماه و کهتک از چهار سکانس رسوبی، برش دوراهی هماگ از سه سکانس رسوبی و برش های چاهستان و برش الگو از دو سکانس رسوبی تشکیل شده اند. همه سکانس های شناسائی شده توسط مرزهای سکانسی sb2 تفکیک شده اند. مرز زیرین عضو گوری با سازند رازک مرز سکانسی نوع sb2 در نظر گرفته شده است. مرز بالائی عضو گوری با سازند میشان در برخی برش ها مانند دوراهی هماگ و چاهستان منطبق بر مرز سکانسی است و در سایر برش ها منطبق بر مرز بین tstوhst است.

تعیین الکتروفاسیس سازندهای هورن والی سیلتستون و استایروی سنداستون، با استفاده از روش خوشه بندی و ارتباط آن با کیفیت مخزنی در حوضه آمادئوس، استرالیای مرکزی.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - پژوهشکده علوم پایه کاربردی 1392
  مهدی شیری   محمدرضا رضایی

سازند هورن والی سیلتستون از مهمترین سنگ های منشا حوضه آمادئوس، مرکز استرالیا محسوب می گردد. این سازند منشا بسیاری از هیدروکربن های کشف شده در حوضه ی آمادئوس می باشد. و تاکنون به دلیل اهمیت این سازند در مباحث نفتی مطالعات زیادی از جنبه ی سنگ منشا بودن، بر روی آن صورت گرفته است. اما تعیین و تجزیه و تحلیل رخساره های لاگ (رخساره های الکتریکی) این سازند کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه ضمن بررسی خصوصیات کلی سازند هورن والی-سیلتستون در حوضه آمادئوس، برای اولین بار از رخساره های لاگ بر روی سنگ منشا استفاده می نماید و به تعیین و تحلیل رخساره های به دست آمده بر اساس داده های لاگ می پردازد. مطالعات منشا نفت همیشه بر روی تعیین مواد آلی و فرایندهای تائید کننده تغییرات آن متمرکز بوده است و سنگ منشاهای بالقوه از نظر کمیت، کیفیت و میزان بلوغ حرارتی مواد آلی توصیف می شوند. شیل ها از فراوانترین سنگهای رسوبی سطح زمین هستند. آنها می توانند با آزاد کردن هیدروکربن به درون مخازن تراوا نقش سنگ منشا را بازی کنند و نیز به عنوان پوش سنگ برای تله های نفتی و گازی در رسوبات زیرین خود عمل کنند. تا کنون صنایع نفت و گاز عموما به شیل ها به عنوان یک عامل مزاحم و مقاوم در هنگام حفاری مخازن ماسه سنگی و کربناته نگاه می-کردند. اما اخیرا زمین شناسان و مهندسان به معرفی نوع خاصی از شیل - شیل های غنی از مواد آلی- همراه با ارزشی بدیع پرداخته اند. شیل های غنی از مواد آلی اگر دارای مشخصات لازم باشند، نه فقط به عنوان سنگ منشا بلکه همچنین می توانند به عنوان مخزنی برای تولید هیدروکربن (گازشیل) عمل کنند. در این مطالعه تعداد 44 نمونه از سازند هورن والی سیلتستون مورد آنالیز پیرولیز راک-اول قرار گرفت، نتایج حاصل از این آنالیز برای نمونه های مورد مطالعه از سازند هورن والی سیلتستون، منعکس کننده ی کروژن نوع ii و مخلوط ii/iii هستند. همچنین پلات این این نتایج نشان دهنده دریایی بودن مواد آلی حوضه آمادئوس می باشد که در زمان حداکثر پیشروی دریا (tst) نهشته شده اند. مواد آلی درجازا می باشند و نفت این رسوبات غالبا در پیک پنجره ی تولید نفت معمول تولید شده است. اساس تعیین رخساره های لاگ بر گروه بندی داده های لاگ های مشابه و متمایز ساختن این گروه ها از سایر گروه ها می باشد. جهت دسته بندی داده ها از آنالیز خوشه ای استفاده گردید. و با استفاده از این روش سازند هورن والی سیلتستون در حوضه آمادئوس به 10 زون در چاه tempe vale 1 و 8 زون در چاه tent hill 1 تقسیم گردیده و توصیفات کمی و کیفی مربوط به هر زون نیز به طور کامل ارائه شد. بر این اساس با برقرار کردن ارتباط بین رخساره های لاگ به دست آمده، داده های ژئوشیمی و خصوصیات زمین شناسی شیل های گازی، زون های با پتانسیل بالای تولید گاز شیل مشخص گردید و حوضه مورد مطالعه با استفاده از نرم افزار arcgis از نظر پتانسیل تولید گازشیل، پهنه بندی شد. واژه های کلیدی: مواد آلی، پیرولیز rock-eval، رخساره های لاگ، آنالیز خوشه ای، هورن والی سیلتستون، استرالیا.

ژئومورفولوژی و رسوب شناسی بخش جنوبی دشت مختاران، خراسان جنوبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده علوم 1382
  جواد کرمانی   سیدرضا موسوی حرمی

بخش جنوبی دشت مختاران با مساحت 928 کیلومتر مربع به صورت حوضه ای کشیده در 80 کیلومتری جنوب شهر بیرجند (استان خراسان جنوبی) و در بخش شمالی زیر پهنه ساختاری سیستان واقع است. واحدهای سنگی منطقه به طور عمده شامل سنگ های آذرین اسیدی خروجی به سن پالئوژن است. مطالعات ژئومورفولوژی و فیزیوگرافی در این بخش از حوضه با استفاده از نقشه های ترسیم شده در محیط نرم افزار arc gis صورت گرفته است. مطالعات رسوب شناسی نشان می دهد که جورشدگی رسوبات این منطقه در محدوده ضعیف تا متوسط قرار دارد. رخساره های مشاهده شده موجود در این منطقه شامل گراول ماتریکس پشتیبان (gmm)، گراول دانه پشتیبان (gcm)، ماسه توده ای (sm)، ماسه با لایه بندی افقی (sh)، ماسه با لایه بندی کمی زاویه دار نسبت به سطح افقی (sl)، ماسه با طبقه بندی مورب عدسی(st) ، گل لامیناسیون دار (fl) و گل توده ای (fm) تشکیل شده است. نتایج حاصل از مدل mpsiac نشان می دهد که حوضه های گولگ و اکبرآباد از نظر میزان فرسایش و رسوب زایی در کلاس ii (کم) و iii (متوسط) طبقه بندی می شوند. میانگین تولید رسوب براساس مدل mpsiac در قسمت اکبرآباد 474/1 تن در هکتار در سال و در قسمت گولگ 541/1 تن در هکتار در سال می باشد. میزان فرسایش نیز در حوضه اکبرآباد 17/39 تن در هکتار در سال و در حوضه گولگ 92/41 تن در هکتار در سال می باشد. با توجه به آزمایش های ژئوشیمیایی صورت گرفته، غلظت برخی عناصر همچون آهن، مس، سرب، روی و آرسنیک در برخی قسمت های منطقه مورد مطالعه از میانگین پوسته زمین بالاتر است که به نظر می رسد این امر تحت تاثیر ترکیب سنگ شناسی منطقه منشاء بوده باشد.

چینه نگاری سکانسی سازند تیرگان در ناحیه بزنگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1392
  مریم محمدی   محمد خانه باد

سازند تیرگان به سن کرتاسه پایینی (بارمین-آپتین) یکی از سازندهای کربناته حوضه رسوبی کپه داغ است. این سازند به طور همشیب بر روی سازند سیلیسی آواری شوریجه و در زیر سازند آهکی- مارنی سرچشمه قرار دارد. این سازند در هر دو برش عمدتا از سنگ آهک های االیتی به همراه میان لایه هایی از شیل و مارن تشکیل شده است. علاوه بر آن در ابتدای برش آرتنج یک لایه ماسه سنگ نیز دیده شده است. به منظور مطالعه چینه نگاری سکانسی سازند تیرگان در دو برش آرتنج (40 متر) و قرقره (36 متر) در شرق مشهد اندازه گیری و نمونه برداری شده است. بر اساس مطالعات پتروگرافی 13 رخساره میکروسکوپی کربناته شامل 4 مجموعه رخساره ای a، b، c و d و دو رخساره آواری شناسایی شده است. این رسوبات در 4 زیر محیط پهنه جزرومدی، لاگون، پشته و دریای باز در یک پلاتفرم کربناته کم عمق از نوع رمپ نهشته شده اند. اائید یکی از دانه های غیر اسکلتی مهم در رخساره های سازند تیرگان است که شامل انواع مختلف اائیدهای سربروئید، تغییر شکل یافته، نامتقارن، شکسته شده، هلالی شکل، خاردار و سطحی است. بعلاوه اائیدهای شعاعی، متحدالمرکز، شعاعی- متحدالمرکز، مرکب، چند هسته ای و اائیدهایی با هسته های متنوع از آلوکم های موجود در محیط رسوبی همچون گاستروپود، بریوزوئر، خارپوست، اوربیتولین و خرده های آواری نظیر کوارتز نیز مشاهده شده اند. آنالیز چینه نگاری سکانسی منجر به شناسایی3 سکانس رسوبی رده سوم در برش های مورد مطالعه شده است. سکانس های رسوبی شناسایی شده در هر دو برش دارای دسته رخساره های tst و hst و مرزهای سکانس از نوع sb2 هستند. مقایسه منحنی تفسیری تغییرات سطح دریا در این توالی ها با منحنی های جهانی نشان دهنده انطباق نسبی این دو منحنی در زمان بارمین- آپتین است. اختلافات موجود ناشی از رویدادهای محلی است. فرآیندهای دیاژنتیکی مختلف از جمله میکریتی شدن، سیمانی شدن، فشردگی، انحلال، نئومورفیسم، دولومیتی شدن، سیلیسی شدن و تشکیل رگه های کلسیتی در چهار محیط دیاژنتیکی دریایی، متئوریک، تدفین و بالاآمدگی برروی رسوبات تاثیر گذار بوده اند. در نمونه های گرینستونی، انواع سیمان های حاشیه ای هم ضخامت، هم محور رورشدی، بلوکی، دروزی و موزاییک هم بعد در فضای بین آلوکم ها تشکیل شده اند. کلید واژه: سازند تیرگان، رخساره های کربناته، اائید، چینه نگاری سکانسی، فرآیندهای دیاژنزی

تاریخچه رسوبگذاری و پس از رسوبگذاری سازند جمال واقع در شمال بجستان-جنوب غربی خراسان رضوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1388
  مهناز صباغ بجستانی   سیدرضا موسوی حرمی

چکیده منطقه بجستان در جنوب غربی استان خراسان رضوی و در حریم شهرستان های فردوس و گناباد با مختصات ´34° 30 تا °35 عرض شمالی و °58 تا 58° 30´طول شرقی واقع گردیده است. این ناحیه از نظر ساختاری در بخش شمالی بلوک لوت (شرقی ترین بخش خرد قاره ایران مرکزی) واقع شده است. به منظور بررسی سازند جمال در منطقه بجستان یک برش چینه شناسی با مختصات جغرافیایی 58° 10.53´ طول شرقی و 34° 31.8´ عرض شمالی در 10 کیلومتری شمال شهرستان بجستان (کوه قراول) برداشت گردیده است. ضخامت کل سازند جمال در این منطقه 350 متر اندازه گیری شده است. سازند جمال در این برش به سه قسمت سنگ آهک، دولومیت با میان لایه هایی از آهک دولومیتی و سنگ آهک با میان لایه های دولومیتی قابل تقسیم است. مطالعات سنگ شناسی انجام شده بر روی 132 مقطع نازک میکروسکوپی منجر به شناسایی چهار مجموعه رخساره ای شده است که عبارتند از: مجموعه رخساره ای a (شیل، دولومادستون، مادستون و باندستون استروماتولیتی)، مجموعه رخساره ای b (پکستون پلوئیدی، پکستون اینتراکلستی پلوئید دار، پکستون اینتراکلستی بیوکلست دار و پکستون پلوئیدی بیوکلست دار)، مجموعه رخساره ای c (گرینستون آنکوئیدی و پکستون/ گرینستون آنکوئیدی بیوکلست دار) و مجموعه رخساره ای d (پکستون بیوکلستی). این مجموعه های رخساره ای در یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ و به ترتیب در زیر محیط های پهنه جزر و مدی، لاگون، پشته سدی و دریای باز نهشته شده اند. بر طبق مطالعات پتروگرافی انجام شده فرآیند های دیاژنتیکی از قبیل میکریتی شدن، نئومورفیسم، سیمانی شدن، فشردگی، دولومیتی شدن، ددولومیتی شدن، انحلال، شکستگی و تشکیل رگه در سنگ های سازند جمال تشخیص داده شده اند. فرآیندهای دیاژنتیکی تشخیص داده شده سازند جمال در منطقه بجستان در محیط های دیاژنتیکی دریایی، متئوریک، تدفینی و در هنگام بالا آمدگی گسترش یافته اند. آنالیز عنصری سنگ آهک های سازند جمال نیز شرایط دیاژنز متئوریک و تدفینی را تائید می کند و همچنین رابطه بین sr/ca با منگنز نشان دهنده کانی شناسی اولیه از نوع کلسیت با منیزیم بالا است. مطالعات پتروگرافی دولومیت های سازند جمال منجر به شناسایی پنج نوع دولومیت (دولومیت های زینوتاپیک a، دولومیت های ایدیوتاپیک p، دولومیت های ایدیوتاپیک e، دولومیت های ایدیوتاپیک s و دولومیت های ایدیوتاپیک c) شده است که مدلهای سبخایی و تدفینی (کم عمق تا متوسط) برای آنها پیشنهاد شده است. با توجه به اندازه کوچک دولومیت های زینوتاپیک a و همچنین مقادیر بالای sr در آنالیز عنصری این نوع از دولومیت ها، احتمالاً کمتر تحت تاثیر فرآیندهای دیاژنتیکی قرار گرفته و در شرایط دریایی تشکیل شده اند. مقدار آهن و منگنز بدلیل مشاهده کانی اکسید آهن در نمونه ها، بالاتر از دولومیت های دیاژنتیکی ثانویه است. با توجه به اندازه دولومیت های متوسط بلور ایدیوتاپیک s و درشت بلور ایدیوتاپیکs و همچنین مقادیر بیشتر عناصر fe، mn و na و مقادیر کمتر sr در دولومیت های درشت بلور نسبت به متوسط بلور چنین استنباط می شود که دولومیت های درشت بلور در عمق تدفین بیشتری نسبت به دولومیت های متوسط بلور تشکیل شده اند. مطالعات چینه نگاری سکانسی نشاندهنده وجود 2 سکانس رسوبی در برش مورد مطالعه است. مرز سکانسی زیرین در این برش از نوع فرسایشی و مرز فوقانی آن مشخص نمی باشد. بازسازی جغرافیای قدیمه ناحیه مورد مطالعه در زمان پرمین نشان دهنده این است که رسوبات سازند جمال در طی 6 مرحله مختلف پیشروی و پسروی آب دریا نهشته شده اند.