نام پژوهشگر: قدرتالله سعیدی
مرضیه دادخواه دستجردی آقافخر میرلوحی
اسپرس (onobrychis viciifolia scop) یک گیاه علوفه ای چند ساله است که به شرایط محیطی کشور سازگاری بالایی داشته و به عنوان علوفه زراعی و مرتعی مورد استفاده قرار می گیرد. تحقیق حاضر به عنوان یکی از گام های اصلاحی و به منظور بررسی سازگاری و تنوع ژنتیکی صفات مختلف 21 توده (ایرانی) اسپرس طی دو سال (1388 و 1387) انجام شد. آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام پذیرفت. برای تمام صفات ضرایب تنوع ژنتیکی کوچکتر از ضرایب تنوع فنوتیپی بود. ضرایب تنوع ژنتیکی برای عملکرد علوفه بالاترین و برای صفات فنولوژیک و ارتفاع بوته کمترین حاصل گردید. همچنین نتایج نشان داد که تنوع درون جمعیتی قابل ملاحظه ای برای خصوصیات مختلف وجود دارد. وراثت پذیری عمومی بالا (بیش از 50 درصد) برای صفات عملکرد علوفه خشک، درصد برگ، درصد ساقه، ارتفاع بوته و تعداد ساقه در بوته مشاهده شد. نتایج تجزیه واریانس تفاوت معنی داری بین نمونه های اسپرس مورد مطالعه برای تمام صفات نشان داد. وجود اثر متقابل توده * سال برای صفات بیانگر واکنش متفاوت توده ها در بروز صفات طی سال های مختلف بود. نتایج نشان داد که یک اکوتیپ از خوانسار دارای بیشترین عملکرد علوفه خشک و یک اکوتیپ از سمیرم دارای کمترین عملکرد علوفه خشک بودند. توده های فرادنبه و خوانسار1 دارای بیشترین (2/07 و 2/04 به ترتیب) نسبت برگ به ساقه بودند. هبستگی عملکرد علوفه خشک با صفات درصد ماده خشک، درصد ساقه، تعداد ساقه در واحد سطح و تعداد گره ، مثبت و با درصد برگ و نسبت برگ به ساقه منفی و معنی دار بود. نتایج حاصل از رگرسیون مرحله ای نشان داد که صفات درصد ساقه و ارتفاع بوته بیشترین تغییرات عملکرد علوفه خشک را توجیه نموده اند. نتایج تجزیه ضرایب مسیر نشان داد که صفات درصد ساقه و ارتفاع بوته بیشترین اثر مستقیم و مثبت را روی عملکرد علوفه خشک داشته است. تجزیه به عامل ها پنج عامل پنهانی را مشخص ساخت که با توجه به صفات تأثیرگذار در آن ها به ترتیب عامل اجزای عملکرد علوفه، پتانسیل بقاء و رشد در پایان سرما، حجم تک بوته، توان استقرار و درصد ماده خشک نام گذاری شدند. این عوامل پنهانی 75 درصد تغییرات را توجیه نمودند. تجزیه خوشه ای با استفاده از صفات مورفولوژیک و زراعی کلیه نمونه ها را در سه گروه قرار داد بطوری که بر مبنای فواصل بین نمونه ها دورترین و نزدیکترین نمونه ها برای برنامه های اصلاحی آتی شناسایی شدند.
علیرضا حقیقی حسنعلی ده احمد ارزانی
خشکی یکی از مهمترین عوامل محدود کننده تولید گیاهان زراعی در دنیا می باشد. تلاش های زیادی در زمینه ی ایجاد غلات جدید با عملکرد و سازگاری بیشتر صورت گرفته است که تنها نمونه موفق آن تاکنون تریتیکاله بوده است. این بررسی در سال زراعی 87-1386 در قالب دو آزمایش جداگانه به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در دو محیط تنش و غیرتنش رطوبتی، با دو رژیم رطوبتی مختلف شامل آبیاری براساس 3 70 و 3 130 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس aانجام شد. هیجده لاین تریتیکاله مشتمل بر 9 لاین دابل هاپلوئید و 9 لاین خواهری7 fبه همراه دو رقم گندم نان (روشن و کویر)، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که در دو محیط عادی و تنش رطوبتی تفاوت بین ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات به جز وزن دانه در سنبله، طول آخرین میانگره و تعداد سنبله در واحد سطح، معنی داربوده است. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان داد که تنش رطوبتی بر روی تمامی صفات تاثیر بسیار معنی داری داشته است. اثر متقابل ژنوتیپ و محیط نیز برای صفات روز تا سنبله دهی، وزن دانه در سنبله، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، و شاخص برداشت بسیار معنی دار بود. همبستگی عملکرد دانه در شرایط بدون تنش و دارای تنش رطوبتی با تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، وزن هزار دانه و عملکرد بیولوژیک مثبت و بسیار معنی دار بود. بعلاوه در شرایط تنش عملکرد دانه با طول پدانکل نیز همبستگی مثبت و معنی داری داشت. محاسبه ضرایب تنوع ژنتیکی و فنوتیپی نشان داد که بیشتر صفات از تنوع قابل توجهی برخوردار بوده اند. وراثت پذیری عمومی عملکرد دانه در مقایسه با سایر صفات به جز تعدادی صفت در هر دو شرایط محیطی کمتر بود. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر برای عملکرد دانه در واحد سطح نشان داد که تعداد سنبله در واحد سطح بیشترین اثر مستقیم مثبت را بر عملکرد دانه در واحد سطح در شرایط بدون تنش و دارای تنش رطوبتی داشته است. نتایج تجزیه خوشه ای لاین های تریتیکاله نشان داد که در شرایط بدون تنش و دارای تنش رطوبتی لاین ها بترتیب در سه و دوگروه قرار گرفتند. در شرایط بدون تنش رطوبتی بیشترین فواصل ژنتیکی مربوط به لاین های دابل هاپلوئید شماره 10 و 7fشماره 8 بود. در شرایط دارای تنش رطوبتی نیز لاین های دابل هاپلوئید شماره 16 و 7fشماره 8 بیشترین فاصله ژنتیکی را دارا بودند. نتایج مقایسات میانگین شاخص ها تحمل و حساسیت به خشکی برای لاین های تریتیکاله و ارقام گندم نشان داد که شاخص stiبهترین شاخص برای انتخاب در شرایط مزرعه ای تنش و عدم تنش رطوبتی می باشند. بر این اساس می توان لاینشماره 1 ،7fرا بعنوان بهترین لاین برای کشت در شرایط دارای تنش معرفی نمود.