نام پژوهشگر: سارا تاجینژاد
سارا تاجی نژاد عاطفه جمالی
ادبیات کلاسیک فارسی از جمله متون روایی عرفانی، منبع غنی ای برای تولید آثار ادبی برای کودکان و نوجوانان در قالب های مختلف از جمله بازنویسی است. مثنوی معنوی ازجمله متن های مورد توجه در جریان بازنویسی برای این مخاطبان در طول حیات ادبیات کودکان و زبان فارسی بوده است. این پایان نامه در ضمنِ تحلیل وبررسی بازنویسی های مثنوی مولوی برای کودکان ونوجوانان درسه دهه ی پس ازانقلاب، بانگاهی مخاطب شناسانه،وباتوجه به عناصرداستانی وشیوه ی کاربردروش بازنویسی، انتقال عرفان ومفاهیم عرفانی به کودکان ونوجوانان را نیز مورد بررسی قرار داده است. بررسی روندرشد وکیفیت بازنویسی هادراین سه دهه،بیانگراین مطلب است که باگذشت سالهاازچاپ وانتشار اولین بازنویسی ها،افزایش اطلاع وآگاهی نویسندگان ازاین شیوه واهمیت آن،بررسی عکس-العمل مخاطبان اینگونه آثارووجودمحققان دلسوزی که درجهت بالابردن وگسترش وپیشرفت این شیوه تلاش می-کنند،کیفیت آثاربازنویسی دردهه ی اخیرنسبت به دودهه قبل،پیشرفت قابل ملاحظه ای رانشان می دهد. برای مثال از نظر مخاطب شناسی و توجه بیشتر به گروه سنی مخاطب، لحن داستان ها، استفاده از تصاویر متناسب و آوردن اجزاء تکمیلی مثل آوردن ابیاتی از متن اصلی، بازنویسی های دهه ی هشتاد نسبت به دو دهه قبل، از کیفیت مناسب و مطلوب تری برخوردار است. از نظر انتقال پیام و مفهوم عرفانی مورد نظر مولانا نیز بررسی این بازنویسی ها نشان می دهد که تنهاتعداد محدودی ازبازنویسان توانسته اند پیام عمیق وژرف عرفانی موردنظرمولانارابه کودکان ونوجوانان منتقل کنند و بیشترآنهابه انتقال رویه وظاهرداستان بسنده کرده اند.