نام پژوهشگر: فرزاد حسنپور
پریسا صدرایی فرزاد حسن پور
دشت سیستان با برخورداری از رسوبات آبرفتی رودخانه هیرمند دارای پتانسیل بسیار خوبی در زمینه تولیدات کشاورزی می باشد. منابع آبی محدود دشت سیستان، به دلیل دائمی نبودن جریان رودخانه هیرمند، عدم وجود منابع آب زیرزمینی قابل استحصال و کم بودن نزولات جوی دارای ارزش بسیاری می باشند. حدود 95 هزار هکتار از اراضی دشت سیستان تحت پوشش شبکه آبیاری و زهکشی قرار دارند. با توجه به شیب کم دشت و در راستای افزایش راندمان هیدرولیکی، احداث نیم لوله به شکل پایه دار و بالاتر از سطح زمین صورت گرفته است. کانال های درجه 3 و 4 شبکه آبیاری و زهکشی دشت سیستان بصورت فلوم های نیم لوله ایجاد گردیده اند. بادهای 120 روزه سیستان که از اواخر اردیبهشت ماه تا اواخر شهریورماه در این منطقه می وزند، در ایران از معروفیت خاصی برخوردار می باشدتبخیر از جمله عوامل اصلی کاهش راندمان انتقال آب در فلوم و کانالهای های شبکه آبیاری دشت سیستان است. در طراحی فلوم های درجه سه شبکه آبیاری دشت سیستان مقدار ارتفاع آزاد معادل 0/05 قطر کانال، یعنی 8 سانتی متر در نظر گرفته شده است. مقدار ارتفاع طراحی شده در این فلوم ها توسط شرکت مشاور طرح خیلی کم بوده و همواره تلفات ناشی از تبخیر در فلوم اساسی ترین دلیل راندمان انتقال پایین در شبکه آبیاری و زهکشی دشت سیستان می باشد. با توجه به اینکه وزش بادهای شدید به همراه ذرات گرد و غبار و نیز وجود رسوبات زیاد در آب، از خصوصیات جدایی ناپذیر این منطقه است و از سویی وجود نیم لوله ها با توجه به شرایط دشت سیستان دارای اهمیت زیادی است، تعیین ارتفاع آزاد مناسب در نیم لوله ها و کانالهای شبکه آبیاری منطقه ضروری است. در راستای انجام این تحقیق فلوم های آبیاری نیم لوله تیپ 1000 و کانال در پردیس جدید دانشگاه زابل نصب گردیده و با وارد نمودن ارتفاع آزاد های مختلف (cm7/5و15 و22/5) و لحاظ نمودن سرعت-های متفاوت باد، میزان تلفات ناشی از تبخیراز فلوم و کانال محاسبه گردید سپس بر اساس آنالیز ابعادی روش π باکینگهام روابط بین کمیت های بدون بعد تحقیق محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان دهنده این است که با افزایش ارتفاع آزاد در ماکزیمم سرعت باد 120 روزه میزان تلفات در کانال کاهش پیدا میکند و ضریب تشتک تبخیر برای کانال 0/8 بدست آمد و تلفات در فلوم های 15و 22/5 ناشی از تبخیر میباشد و ضریب تشتک تبخیر در فلوم 1/27 بدست آمد و میزان تیخیر در فلوم 1/66 برابر بیشتر از میزان تبخیر در کانال میباشد و در فلوم 7/5 سانتیمتر تلفات سرریز جریان فلوم 7 سانتیمتر می باشد . بنابراین با توجه به اینکه دمای هوا در منطقه مورد مطالعه زیاد است و همچنین بادخیز بودن منطقه، با افزایش گرما بر سرعت باد و نیز تبخیر افزوده شده که در این شرایط توجه به تلفات از نیم لوله ها استفاده از کانال در دشت سیستان مناسب تر میباشد.
افشین خالدیان محمدرضا اصغری پور
تنوع زیستی به گوناگونی حیات از گیاه و جانور تا زندگی میکروبی اشاره دارد. این گوناگونی حیات در تمام سطوح سازمان¬دهی اکولوژیکی رخ می¬دهد. منظور از تنوع زیستی به طور کلی تنوع ژنتیکی، تنوع گونه¬ای (گونه¬ها) و تنوع اکوسیستم¬هاست. منطقه حفاظت شده بدر و پریشان با مساحت 43000 هکتار در میان استان¬های کردستان و کرمانشاه در فاصله 12 کیلومتری جنوب شهرستان قروه قرار دارد. دامنه ارتفاعی آن از 1820 تا 3221 متر متغیر است. با توجه به اهمیت تنوع زیستی در امر حفاظت محیط زیست این تحقیق به¬منظور بررسی تنوع زیستی و الگوهای پراکنش گیاهی و عوامل موثر بر آن در منطقه دشتی و کوهستانی منطقه حفاظت شده بدر و پریشان انجام شد. نمونه برداری ها با استقرار واحدهای نمونه بر روی عوامل فیزیوگرافی (ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت دامنه) به¬صورت تصادفی- سیستماتیک انجام شد. به¬طوری که در هر طبقه ارتفاع، شیب و جهت دامنه 2 ترانسکت 100×100 مستقر که در مجموع 40 ترانسکت و دراخل هر ترانسکت 8 پلات در مجموع 320 پلات مستقر شد و نمونه-برداری انجام گرفت. با استفاده از ارزیابی های فلوریستیک تعداد 84 گونه متعلق به 33 جنس 19 خانواده گیاهی در این منطقه شناسایی شد. بیشتر گونه¬های شناسایی شده متعلق به تیره های گندمیان (gramineae)، لگومینوزه (fabaceae) و کاسنی (asteraceae) بودند. بررسی کورولوژی گونه¬های منطقه نشان داد که اکثر این گونه¬ها متعلق به ناحیه ایران و تورانی می-باشند. مطالعات تنوع زیستی عوامل فیزیوگرافی نشان داد که تنوع و غنا در ارتفاعات میانی بیشتر از ارتفاعات بالایی است. همچنین درصد شیب نیز عامل تاثیر گذاری بر روی تنوع گونه¬ای می¬باشد، به طوری که با افزایش شیب تنوع کاهش یافت. تاثیر جهات جغرافیایی نیز بر تنوع و غنا معنی دار بود، به طوری که بیشترین تنوع و غنای گونه¬ای در جهت جنوبی و جنوب غربی و کمترین تنوع و غنا گونه¬ای در جهت شرقی مشاهده شد. در بررسی الگوی پراکنش مشاهده شد بیشتر گونه¬های گیاهی منطقه بیشتر از الگوی تصادفی تا تصادفی مایل به کپه¬ای برخوردار بودند.
امیر جوهریان کوروش محمدی
منابع آب زیرزمینی به واسطه ارزان و آسان بودن دسترسی به آن در مقایسه با منابع آب سطحی از دیرباز رواج گسترده ای یافته است. به دلیل محدود بودن این منابع تجدیدپذیر، شناخت صحیح آن موجب برنامه ریزی دقیق و اعمال مدیریت صحیح در استفاده از این منابع پر ارزش می گردد. در این راستا، بیلان آب زیرزمینی یکی از روشهایی است که به کمک آن می توان به درک صحیحی از پتانسیل های سفره آب زیرزمینی رسید.استفاده از شیوه های دستی و سنتی در جهت دستیابی به هدف مورد نظر، غالباً به دلیل مواجه بودن با حجم وسیعی از داده ها و نیازمندی ها، مستلزم صرف وقت، هزینه و نیروی انسانی زیاد می باشد که معمولاً قادر به تأمین همه اهداف مورد نظر نمی باشند. با بهره گیری از شیوه های نوین نظیر زمین آمار و سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis)، علاوه بر دستیابی به توزیع مکانی پتانسیل های سفره آب زیرزمینی، می توان اقدام به تهیه یک بانک اطلاعاتی با قابلیت به هنگام سازی و ذخیره اطلاعات مورد نظر به شکل مکانی نمود.سفره آب زیرزمینی دشت قائمشهر – جویبار واقع در ساحل جنوبی دریای خزر از بزرگترین آبخوان های استان مازندران بوده و از پتانسیل خوب آب سطحی و زیرزمینی برخوردار است. عوامل تغذیه کننده سفره آب زیرزمینی در دشت قائمشهر – جویبار شامل، تغذیه ناشی از بارندگی، نفوذ از بستر و حریم رودخانه های تالار و سیاهرود، آب برگشتی موتور پمپ ها، انهار، آب بندان های موجود در دشت و آب برگشتی شرب، کشاورزی و ... می باشد و عوامل تخلیه کننده آبخوان شامل، برداشت توسط چاه های عمیق و نیمه عمیق، تبخیر از آب زیرزمینی و زهکشی توسط رودخانه های موجود در دشت می باشد. به منظور انجام تحقیق، سال آبی 83-1382 به عنوان سال مبناء محاسبات بیلان در نظر گرفته شد که جهت افزایش دقت، این سال خود نیز به دو دوره خشک و مرطوب تقسیم گردید.در این تحقیق با بهره گیری از قابلیت های زمین آماری نرم افزار arcgis و استفاده از تخمینگر کریجینگ معمولی، نقشه تخمین سطح بارندگی، تبخیر از سفره آب زیرزمینی و تغییرات حجم مخزن با ابعاد پیکسل 100 × 100 متر تهیه گردید. در ادامه با توجه به حجم آب استحصالی و یا مصرفی، نقشه رستر مربوط به سایر عوامل تغذیه و تخلیه کننده سفره آب زیرزمینی با ابعاد پیکسل 100 * 100 متر، تهیه گردید. در نهایت با انجام محاسبات مربوط به بیلان، میزان تغذیه و تخلیه صورت گرفته از آّبخوان به ترتیب، 200/66 و 185/67 میلیون متر مکعب در سال و تغییرات حجم مخزن، 14/98 میلیون متر مکعب در سال برآورد گردید که حکایت از مثبت بودن بیلان آب زیرزمینی در دشت قائمشهر – جویبار دارد. همچنین با توجه به محاسبات، پتانسیل افزایش برداشتی در حد 30 میلیون متر مکعب در سال را برای سفره آب زیرزمینی دشت قائمشهر – جویبار، می توان در نظر گرفت.