نام پژوهشگر: رضا حسینزاده
مصطفی امیری حمید شایان
کشاورزی در ایجاد اشتغال، تامین غذا، مواد اولیه بسیاری از صنایع، درآمدزایی و تثبیت جمعیت از یک طرف و رابطه آن با بنیان های محیط زیست، آب، خاک و منابع طبیعی از سوی دیگر، شناسایی مسائل توسعه آن از ضرورتی انکار ناپذیر برخوردار است.. در این پژوهش از روشهای توصیفی – تحلیلی و همبستگی(دو متغییره پیرسون و آزمونtاستفاده شده است. روشهای جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. از جامعه آماری شامل 1355 کشاورز با استفاده از فرمول کوچران، حجم نمونه ای برابر با 299 نفر انتخاب شد. در دهستان پاسخن با وجود اشتغال 49 درصدی در بخش کشاورزی، به دلیل وجود برخی مشکلات سازمانی، طبیعی و مدیریتی از ظرفیتهای کشاورزی آن به درستی استفاده نشده است.برای مثال کشاورزی نتوانسته است در ایجاد اشتغال کمی – کیفی در حد مطلوب عمل کند. وجود مشکلات سازمانی و مدیریتی باعث افول کارایی کشاورزی و به هدر رفتن منابع کشاورزی دهستان شده است
نساء ابراهیمیان عبدالله سیف
با پیشرفت گسترده ای که در مبحث سنجش از دور صورت گرفته است فن آوری های نوین به گونه های مختلف وارد عرصه گردیده ویاریگر محققین و متخصصان در زمینه های مختلف علوم زمین بوده است.یکی از این موارد،استفاده از تصاویر ماهواره ای در شناسایی،بارزسازی تغییرات و به نمایش درآوردن تغییرات در سطح زمین می باشد سنجش از دور به عنوان ابزاری توانا جهت مطالعه محیط های مختلف است با توجه به ساده بودن،سریع بودن وانجام پژوهش های با ارزش در طی سال های اخیر این تکنیک به طور موفقی به کار گرفته شده است منطقه مورد مطالعه ما در این تحقیق پلایای طبس در شمال شرق استان یزد با مساحتی 1091 کیلومتر در بخش شرقی کشورمان می باشد..بررسی تغییرات عوارض ژئومورفیکی منطقه مورد مطالعه با استناد به شواهد و مدارک موجود از طریق مشاهده غیر مستقیم و عملیات میدانی انجام گرفته است.مشاهدات غیر مستقیم مبتنی بر استفاده از تصاویر ماهواره ای در 2 بازه زمانی قدیم وجدید(1975و2007)می باشد.بخش وسیعی از عوارض ژئومورفیکی پلایای طبس که مطالعه آنها از طریق تصاویر ماهواره ای چند زمانه امکانپذیر بوده مربوط به دوره های قبلی کواترنر می باشند.در این بررسی جهت ارزیابی و تحلیل داده ها ابتدا تصاویر ماهواره ای منطقه مطالعاتی در محیط نرم افزار با استفاده از روش های مختلف بارزسازی پردازش شدند و با تکیه بر فن سنجش از دور به شناسایی و تفکیک و بارزسازی عوارض ژئومورفیکی پرداختیم. نتایج مطالعه تغییرات 32 ساله نشان می دهد که در بین عوارض عمده ژئومورفیکی پلایای طبس اراضی بدلندی،تپه های ماسه ای دارای تغییر می باشند در این میان مرز پلایا در شمال شرق پلایا،تغییرات نسبتا شدیدتری داشته است همچنین تغییرات شاخص پوشش گیاهی و کاربری اراضی در منطقه نیز در این دوره 32 ساله تغییر چشمگیری را نشان می دهد.مقایسه تصاویر ماهواره ای سال های 1975 و 2007 و همچنین بازدید های میدانی،افزایش تدریجی قلمرو پلایا در پهنه های تحت تصرف انسان طی سال های اخیر را نشان می دهند.
سعیده اعظم مابقی رضا حسین زاده
حوضه آبخیز درونگر ، در رشته کوه های کپّه داغ در شمال استان خراسان رضوی واقع شده است. شواهد ژئومورفولوژیکی حوضه مورد بحث، حاکی از ادامه فعالیت های نئوتکتونیکی در دوران پلیو- کواترنر می باشد. هدف از این پژوهش، ارزیابی تکتونیک فعّال منطقه و مقایسه نتایج به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیکی منطقه (مانند پرتگاه های گسلی جوان، عدم وجود کوهپایه، مخروط افکنه های بریده شده و جابجا شده، عدم تقارن رودخانه درونگر، پادگانه های ارتفاع یافته، جوان شدگی رودخانه و ...) و تأثیر آن بر شبکه زهکشی رودخانه ای می باشد.در این پژوهش، از بازدید میدانی لندفرم ها، شاخص های ژئومورفولوژیک ( hi، bs ، af، smf ، s ، vfو sl )، شاخص طبقه بندی iat ، نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و تصاویر ماهواره ای و مدل رقومی ارتفاع (dem) ، جهت تجزیه و تحلیل فعالیت های نئوتکتونیکی منطقه، استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهد که مقادیر به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک و بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی، حاکی از فعّال بودن نئوتکتونیک در حوضه می باشد و بر اساس شاخص طبقه بندی iat، این حوضه جزء مناطق فعّال از نظر تکتونیکی به حساب می آید و شبکه زهکشی در این حوضه، از شرایط زمین ساخت بیشتر از وضعیت سنگ شناسی متأثر می باشد.
اکرم صابرحقیقت رضا حسین زاده
برقراری تعادل در شبکه های زهکشی به عوامل مختلفی وابسته است و این تعادل نیز در هر مقطع و موقعیت مکانی ممکن است به هم بخورد. در اکثر حوضه های آبخیز، کاربری زمین یکی از مهمترین عوامل بر هم خوردن نظم طبیعی و تشدید فرسایش و رسوب است. حوضه آبریز رودخانه گلستان که در بین حوضه های اطراف، بیشترین تعداد گردشگران محلی و غیر محلی را به خود اختصاص داده بر اثر فشار بیش از حد انسان از قبیل ساخت و سازهای غیر مجاز و تغییر کاربری در سالهای اخیر وارد یک مرحله بحرانی شده است. در این تحقیق به منظور تعیین اثرات ناشی از تغییر کاربری بر روی این حوضه با استفاده از نقشه های رقومی پایه، عکسهای هوایی و نتایج حاصل از بازدیدهای میدانی به مطالعه تغییرات کاربری در گذشته و حال و تاثیر آن بر مورفولوژی رودخانه پرداخته شد. نتایج به دست آمده حاکی از این است که زیر حوضه های بالارود حوضه آبریز طرقبه بدلیل دور ماندن از دست درازی انسان و حفظ شرایط طبیعی با مشکل خاصی روبرو نیست. بیشترین تغییرات کاربری در زیر?حوضه جاغرق صورت گرفته که برای اراضی زراعی آبی و باغات 11/5 درصد و برای اراضی مسکونی 1/4 درصد محاسبه شده است.