نام پژوهشگر: عزت الله نوذری
الهام آقاجری عزت الله نوذری
چکیده ندارد.
زینب رنجبران عزت الله نوذری
شیوه غالب طبابت در جامعه عصر قاجار، طب سنتی یا طب قدیم بود. این شیوه ی پزشکی، با آن همه سابقه درخشان در گذشته و پزشکان برجسته ای چون ابو علی سینا، زکریای رازی و ...، در این دوران، به دلیل عوام زده شدن، آمیخته شدن با پاره ای باورهای موهوم و خرافی، پایین بودن سطح دانش طبیبان ایرانی، عدم تلاش آنان برای پیشرفت این شیوه طبابت و هم چنین سوء استفاده های آنان در جهت حفظ منافع و اعتبار خود، دچار رکود شده بود؛ با این وجود هیچ گاه از اهمیت آن نزد مردم کاسته نشد. علاوه بر این، وضعیت نامناسب بهداشتی جامعه و عدم توجه مردم به رعایت اصول بهداشتی که منجر به شیوع بیماری های خطرناک در میان آنان می گشت، همراه با نابسامانی طبابت در ایران و عدم توانایی طبیبان ایرانی در درمان مردم، روزانه عده ی بسیاری از افراد، به ویژه کودکان را به کام مرگ می کشاند. در چنین شرایطی، ورود طب جدید به ایران، از دوران فتحعلی شاه و ولیعهد وی عباس میرزا، را می توان سرآغاز مرحله ای نوین در تاریخ طبابت ایران به حساب آورد. در این زمان، در میان هیئت های اروپایی که به ایران می آمدند، پزشکانی بودند که بعضی از آن ها سال ها در این کشور اقامت کردند و شیوه های نوین پزشکی چون آبله کوبی، قرنطینه و ... را رواج دادند. با گسترش طب جدید در دروان ناصری و مظفری، به تدریج طب سنتی در تقابل با طب جدید قرار گرفت؛ به طوری که منجر به واکنش بسیاری از مردم سنت گرا گردید. مهم ترین دلیل این واکنش ها، اعتقاد مردم به کافر بودن پزشکان خارجی، ترس از برافتادن اسلام و نفوذ استعمار در کشور، تصور آن ها درباره مغایرت برخی از اصول علم پزشکی نوین با احکام اسلامی مانند تشریح جسد انسان و همین طور پایبندی آنان به طب سنتی بود. هم زمان با مخالفت مردم سنت گرا، دسته ای دیگر از افراد جامعه که می توان آنان را افراد آگاه نامید، تلاش نمودند تا مردم را با مزایای طب جدید و رعایت اصول بهداشتی آشنا نمایند؛ دراین میان تبلیغات روزنامه ها نیز بی تاثیر نبود؛ به طوری که پس از مدتی مردم به فواید خدمات طب جدید و اصول بهداشتی پی بردند و از این زمان نوعی سازگاری میان طب قدیم و طب جدید به وجود آمد و طب نوین، در جامعه ایران، پذیرفته شد؛ با این وجود طب سنتی هیچ گاه جایگاه خود را در میان مردم از دست نداد و این به دلیل ارزشمندی و اهمیت شیوه های درمانی طب قدیم می باشد؛ به طوری که بسیاری از روش های درمان سنتی هم چون داروهای گیاهی و ... که اگر به درستی به کار می رفتند، در درمان بیماری ها بسیار موثر بودند، مورد توجه طب جدید قرار گرفتند و تا به امروز نیز ارزش خود را حفظ کرده اند.
عباس قدم عزت الله نوذری
رساله حاضر در چهار فصل تلاش دارد تا تصویری منسجم از سازمان اداری دولت صفوی پس از اصلاحات شاه عباس اول ارائه نماید. همچنین موضوعاتی از قبیل اجزای دستگاه اداری، شرح وظایف ، حیطه اختیارات ، قابلیت های صاحبان مناصب و نحوه ارتباط ادارات مختلف با هم در این رساله مورد شرح و بررسی قرار گرفته اند. در فصل اول به دو مبحث ، به شکلی اجمالی و کلی پرداخته شده است . یکی سیر تحولات سازمان اداری صفوی از ابتدا تا دوره شاه عباس اول، و دیگری اصلاحات شاه عباس در آن سازمان. در فصل دوم به شرح و بررسی تشکیلات کشوری پرداخته شده است . عمده ترین مباحث این فصل، شاه و وزیر اعظم می باشند و شرح جایگاه و وظایف مقامات پایین تر در سلسله مراتب قدرت به ترتیب اهمیت در پی آن دو مقام اصلی آمده است . سازمان قضایی دولت صفوی از دو بخش شرعی و عرفی تشکیل می شد و در عین تفاوت به همی پیوستگی داشت . این مبحث همراه با شرح وظایف و عملکرد صاحب منصبان اصلی از قبیل دیوان بیگی و صدر، موضوع فصل سوم است . در فصل چهارم درباره تشکیلات لشکری صفوی و به ویژه تغییرات بنیادینی که شاه عباس اول به علل و عوامل متعدد در آن به وجود آورد، بحث شده است . در این فصل نقش و جایگاه و عملکرد کلیه فرماندهان ارشد ارتش صفوی بررسی شده است .
علی زرنگار عزت الله نوذری
رساله حاضر تاریخچه احزاب سیاسی را در فارس از سال 1320 ه . ش تا 1342 ه . ش مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می دهد . در این پژوهش نخست ، پیشینه تاریخی احزاب سیاسی در ایران مورد بررسی قرار گرفته ، سپس به اوضاع سیاسی - اجتماعی فارس بعد از شهریور 1320 ه . ش پرداخته شده است . در این زمینه به قحطی و گرسنگی و نامنی و حوادث سیاسی و پدیده احزاب اشاراتی گردیده است . همچنین تاریخچه ، نحوه عملکرد ، اهداف و برنامه های احزاب فعال فارس نیز آمده است . در نهایت میزان تاثیر گذاری فعالیت احزاب بر توسعه سیاسی - اجتماعی کشور مورد بررسی قرار گرفته است . با سقوط رضا شاه و باز شدن فضای سیاسی ، فارس نیز همچون سایر نقاط کشور فعالیت های خود را در زمینه احزاب شروع کرد . احزاب و روزنامه های متعددی آغاز به کار کردند که حوزه فعالیت آنها در فارس بیشتر سیاسی و بعضا هم فرهنگی بود و تنها حزب کبود در حوزه نظامی فعالیت داشت . حزب توده و برادران در میان مردم مورد اقبال واقع شدند و فعالیت های گسترده ای را در زمینه های سیاسی فرهنگی آغاز کردند . جبهه ملی نیز توانست حمایت مردمی را جلب نماید اما احزاب دولتی نتوانستند در فارس جایگاهی پیدا کنند . حزب توده و برادران تا اندازه ای صاحب طرح و برنامه بودند . اما احزاب دیگر طرح و برنامه ای جهت توسعه سیاسی و اجتماعی فارس نداشتند نخبه گرایی ، فرد محوری ، عدم انسجام تشکیلاتی ، طرح شعارهای غیر عملی ، وابستگی به عوامل خارجی یا عوامل قدرت طلب داخلی شکل گیری از بالا و ... باعث گردید که احزاب در فارس نتوانند نقش لازم را در توسعه سیاسی - اجتماعی ایفا نمایند.
یعقوب پیوسته گر ابوالقاسم فروزانی
یکی از مهمترین ویژگی های سالهای پس از انقلاب مشروطیت ایران ، هرج و مرج اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور بود. یکسری عوامل خارجی و داخلی در ایجاد این بی نظمی ها نقش اساسی داشتند. رقابت دول انگلیسی و روسیه بر سر منافع خود درایران از جمله عوامل خارجی به شمار می رود . از سوی عوامل داخلی دراین هرج و مرج می توان به شورشهای سالارالدوله قاجار فرزند سوم مظفرالین شاه اشاره نمود. کرمانشاه یکی از استانهای بزرگ کشور ، مرکز اصلی یکی از ایلات بزرگ غرب به نام ایل کلهر می باشد که نقش مرکزیت شورشهای سالارالدوله را داشت. ایل کلهر تحت ایلخانی داودخان کلهر در سالهای مشروطیت و قبل از آن ، در منطقه غرب حرف اول را می زد. او که در بین سایر ایلات غرب از قبیل سنجابی ، گوران و نفوذ فراوانی داشت توانست با ایجاد اتحاد در بین آنها در مسائل فرا منطقه ای نیز دخالت مستقیم داشته باشد . به دنبال شورش سالارالدوله در سال 1325 ه . ق به همراهی نظر علی خان لرستانی سرکرده بزرگ لرها ، دولت مرکزی از داودخان جهت دفع شورش سالارالدوله کمک خواست . داودخان نیز در اسرع وقت خود را به نهاوند رساند و به تصریح منابع توانست شورش سالارالدوله را سرکوب نماید. بعد از فتح تهران در سال 1327 ه. ق توسط مجاهدین ، محمدعلی شاه که می خواست همانند گذشته با استبداد بر مردم حکومت کند از حکومت خلع و پسرش احمدشاه جانشین او گردید. سالارالدوله که مدتها در غرب کشور حمکرانی کرده بود با مردم کرد این منطقه آشنایی دیرینه داشت به همین خاطر به کردستان و کرمانشاه آمده و در آنجا شروع به جمع آوری نیرو و امکانات نمود. ایل کلهر در این زمان به واسطه کدورت بین حکمران کرمانشاه و داودخان کلهر و برخی مسائل دیگر، بر خلاف گذشته با سالارالدوله همراه شد و در شورش این زمان او که برای مدتی کشور را با مشکلاتی مواجه ساخت شرکت فعال داشت و داودخان به عنوان فرمانده ارشد اردوی سالارالدوله انتخاب گردید. در این درگیری ها محمدعلی شاه مخلوع از شظمال با قوای زیادی و سالارالدوله از غرب کشور، با 30 هزار نیرو دولت نوپای مشروطیت را هدف حملات خود قرار دادند باعث کشته شدن افرادی همچون یفرم خان ارمنی از سرداران مشروطه گردیدند. دامنه این شورش تا سال 1330 ه ق نیز کشیده شد. سرانجام محمدعلیشاه برای همیشه از ایران فرار کرد. سالارالدوله نیز بعد از کشته شدن داودخان کلهر در جنگ صحنه ، به سوی شمال ایران فرار نموده و از آنجا از کشور خارج شد.
فرامرز طاهری سرنشینزی عزت الله نوذری
این رساله که شیوه تحقیق آن کتابخانه ای و سند پژوهی است شامل چهار فصل می باشد ؛تاریخچه زندگی بختیار تا سال 1332؛ ؛بختیار و کودتای 28 مرداد تا تاسیس ساواک؛ و ؛بختیار از تاسیس ساواک تا تبعید به خارج؛ و ؛بختیار از تبعید و ترور؛ پرسش های این پژوهش عبارتند از: آیا سپهبد بختیار بعد از کودتای 28 مرداد در تثبیت حکومت پهلوی نقش موثری ایفا نمود؟ آیا در شکل گیری ساواک، بختیار نقش اساسی داشته است؟ آیا خصوصیات فردی بختیار جسارت، درایت سیاسی و ... در رسیدن او به قدرت مهم بوده اند؟ آیا بر کناری از ریاست ساواک او را به سمت فعالیت های براندازی علیه رژیم پهلوی کشاند؟ آیا ترور بختیار در عراق کار ساواک بوده است؟ در این رساله زندگی سیاسی نظامی سپهبد تیمور بختیار از تولد او در سال 1292 تا ترور وی در سال 1349 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و پس از بررسیهای بعمل آمده، نگارنده به نکات ذیل دست یافته است: پیشینه قومی و خصوصیات فردی بختیار از جمله درایت سیاسی وی در رسیدن او به قدرت نقش بسیار مهمی داشته اند. بختیار بعد از کودتای 28 مرداد تا 1340 در سمت هایی فرماندار نظامی تهران و ریاست ساواک با سرکوب شدید گروههای مخالف رژیم پهلوی از جمله حزب توده، فداییان اسلام و جبهه ملی در بازگردانیدن و تثبیت حکومت پهلوی برای یک دوره بیست و پنج ساله دیگر نقش اساسی ایفا نمود. با توجه به اینکه هسته اولیه سازمان اطلاعات و امنیت در فرمانداری نظامی تهران شکل گرفت، بختیار در تاسیس و توسعه ساواک نقش اساسی بر عهده داشت و به همین خاطر به پدر سازمان اطلاعات و امنیت کشور معروف گردید. در پایان دهه سی بعد از روی کار آمدن کندی، آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که برای حفظ حکومتهای دست نشانده و منافع خود باید شیوه پلیسی و خفقان را در کشورهای تحت سلطه خود را از بین برده و فضای سیاسی باز تری ایجاد نمایند. در نتیجه بختیار که بعنوان یک چهره خشن و منفور نزد مردم شهرت یافته و قدرت طلبی اش برای شاه نیز مخاطره آمیز بود از ریاست ساواک بر کنار شد. بختیار که فردی جاه طلب بود و به هیج چیز جز پست و مقام نمی اندیشید. بعد از بر کناری او از ریاست ساواک تنها بخاطر اینکه به پست های مورد علاقه اش یعنی ریاست ستاد ارتش و نخست وزیری دست نیافت به مخالفت و مقابله با شاه پرداخت، و نهایتا ناکامی اش در قدرت طلبی به دامن حاکمان عراق پناه برد و در عراق تشکیلاتی بنام جنبش آزادیبخش ملت ایران ایجاد نمود. اما اعمال گذشته اش در سرکوبی گروههای سیاسی مخالف رژیم پهلوی باعث شد که هیچکدام از آن گروهها حاضر به همکاری با او علیه شاه نشوند و ساواک توانست در تشکیلات وی نفوذ نموده و در فرصت مناسب بختیار را به قتل برساند و به دردسرهای او علیه شاه خاتمه دهد.