نام پژوهشگر: محمدرضا پاکروان
محمدرضا پاکروان سعید امامقلی زاده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک مدیریت و هوش هیجانی مدیران با انگیزش شغلی کارکنان مراکز بهداشتی-درمانی گنبد کاووس بود. برای رسیدن به این هدف تعداد 44 مدیر و 124 نفر از کارکنان مراکز بهداشتی-درمانی گنبد کاووس به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدندو پرسشنامه هوش هیجانی فراخلقی مایر و سالووی، پرسشامه انگیزش شغلی هرزبرگ و پرسشنامه سبک رهبری در مدیریت لیکرت را تکمیل نمودند. نتایج با نرم افزار spss تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین سبک مدیریت مدیران و انگیزش شغلی کارکنان همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد اما همبستگی بین هوش هیجانی مدیران و انگیزش شغلی کارکنان معنادار نیست.
نجمه البندی سوادجانی کامران عادلی
چکیده در پژوهش حاضر، مزیت نسبی و ارتباط بلندمدت صادرات چوب و فراورده های چوبی و کاغذی ایران و کشورهای رقیب بر اساس مرجع قرار دادن محصولات کشاورزی بررسی و مقایسه شدند. بدین جهت از شاخص های مزیت نسبی آشکارشده (rca)، مزیت نسبی آشکارشده متقارن (rsca)، هیلمن(hi) و روش تصحیح خطای برداری (vecm) برای بررسی وضعیت صادرات چوب و فراورده های چوبی و کاغذی ایران در مقابل ده کشور عمده صادرکننده این محصول استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ایران طی دوره 2011-1980 در صادرات چوب و محصولات آن فاقد مزیت نسبی بوده و متوسط شاخص های hi، rca و rsca به ترتیب برابر با 435.8، 0.031، 0.73- می باشد. همچنین در رتبه بندی مزیت نسبی صادرات چوب و فراورده های آن بر اساس صادرات بخش کشاورزی در بین کشورهای مورد بررسی ایران در رتبه آخر قرار دارد و کانادا، آلمان، ایتالیا به ترتیب در رده های اول تا سوم قرار دارند. در مرحله بعد، وجود رابطه بلندمدت صادرات چوب و محصولات چوبی با کشورهای اصلی صادرکننده این محصولات با استفاده از شاخص rca مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاکی از عدم وجود رابطه مثبت و معنی دار در بلندمدت برای کشور ایران می باشد. همچنین برای فراورده های کاغذی نیز محاسبات مشابهی انجام شد. متوسط شاخص های hi، rca و rsca به ترتیب برابر با 1913.06 ، 0.1 و 0.015- می باشند که نشان از عدم وجود مزیت نسبی است. در رتبه بندی محصولات کاغذی نیز ایران در رتبه آخر و کشورهای آلمان، آمریکا و کانادا به ترتیب رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند. ایران در صادرات محصولات کاغذی ضعیف عمل کرده است و در بلندمدت با توجه به اینکه این کشور سهم بسیار کوچکی از صادرات این محصولات را در جهان در اختیار دارد از صادرات کشورهای کانادا، چین، سوئد و امریکا تأثیر می پذیرد. کلید واژه: مزیت نسبی صادراتی، چوب و فراورده های چوبی ، محصولات کاغذی ، ایران
محمد کشاورزی سعید غلامرضایی
در این مطالعه، با توجه به مسئله تامین نیازهای غذایی جمعیت رو به رشد دنیا و از طرفی دیگر، محدودیت نهاده های تولید، اثر بکارگیری نهاده ها بر میزان تولید محصول گوجه فرنگی شهرستان دزفول و مسئله بهره وری آنها با استفاده از تابع تولید مناسب در سال زراعی 93-92 بررسی گردید و سپس با استفاده از تابع تولید مرزی، به کارایی فنی گوجه کاران پرداخته شده است. از بین توابع تولید مورد بررسی، تابع تولید کاب داگلاس به عنوان تابع برتر انتخاب گردیده است. نتایج نشان داد که از بین عوامل تولید مورد بررسی، نهاده های نیروی کار و آب بیشترین تاثیر را بر میزان تولید گوجه فرنگی داشته اند و همچنین براساس تابع تولید برآورد شده، کشش نهاده های بذر مصرفی، کود شیمیایی،کود حیوانی، سموم، ماشین آلات، نیروی کار و آب مصرفی به ترتیب 09/0، 05/0، 14/0، 072/0-، 074/0، 23/0 و 56/0 است؛ پس بنابراین از بین نهاده های مورد بررسی، نهاده سم در ناحیه سوم تولید قرار گرفته است. براساس مقادیر بهره وری محاسبه شده، میزان بهره وری نهایی و متوسط نهاده بذر مصرفی بیشترین میزان در بین عوامل تولید می باشد و باید به این نهاده توجه ویژه ای داشت. همچنین اکثر تولیدکنندگان از نظر بهره وری کل عوامل تولید (tfp) به طور مناسبی عمل کرده اند و از وضعیت نسبتا خوبی برخوردار هستند. از طرفی دیگر، با توجه به تابع تولید مرزی تصادفی برآورد شده، متغیرهای سن، سطح تحصیلات، نیروی کار خانوادگی گوجه کار تاثیر مثبت و متغیر تجربه تاثیر منفی بر روی کارایی فنی گوجه کاران مورد بررسی داشته اند. واژه های کلیدی: تابع تولید، بهره وری کل عوامل تولید(tfp)، کارایی فنی، گوجه فرنگی، شهرستان دزفول
مریم رحمانی نیا سعید غلامرضایی
بخش کشاورزی از مهمترین بخش های اقتصاد کشور است. بررسی رفتار نرخ ارز واقعی به عنوان شاخصی برای درجه رقابت بین المللی کشور و عامل موثر بر عملکرد بخش خارجی اقتصاد همواره برای کارشناسان و سیاستگذاران اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. بدین جهت تعیین و حرکت به سوی نرخ ارز مناسب و با ثبات در یک کشور بسیار با اهمیت می باشد. در مطالعه حاضر بررسی تاثیر نوسانات نرخ ارز بر تجارت ایران(مطالعه ی موردی واردات گندم وبرنج) در دوره زمانی1360-1390 بررسی شد. به این منظور، ازمدل خود رگرسیونی تعمیم یافته garchبه منظور سنجش درجه بی ثباتی نرخ ارز به عنوان متغیری که طی زمان تغییر می کند استفاده و سپس اثرات نوسانات نرخ ارز بر واردات محصولات کشاورزی با بهره گیری از الگوی سری زمانی (ardl) وسازوکار (ecm) بررسی گردید. براساس یافته های این پژوهش روابط کوتاه مدت و بلند مدت قوی و معنی داری بین متغیرها در مدل واردات وجود دارد. ضریب جمله تصحیح خطا با علامت منفی و معنی داری برنج و گندم نشان از سرعت نسبتا زیاد تعدیل عدم تعادل کوتاه مدت به تعادل بلند مدت دارد. به طوری که در هر دوره تقریبا 72 درصد از عدم تعادل بوجود آمده درمحصول گندم، و محصول برنج نیز در هر دوره تقریبا 36 درصد از عدم تعادل بوجود آمده در مدل، در دوره جاری تعدیل می گردد. نتیجه مذکور بدین معنی می باشد که تقریبا زمانی حدود سه دوره لازم است تا عدم تعادل کوتاه مدت تعدیل شده و مدل به تعادل بلند مدت بازگردد. پیشنهاد می شود از داده های با دوره زمانی کوتاهتر برای حصول نتایج دقیق تر استفاده شود و همچنین دولتمردان وسیاستگذاران با برقراری روشهایی برای پوشش ریسک ارز و ممانعت از بروز تغییرات ناگهانی در نظام نرخ ارز کشور به بهبود اوضاع تجارت کمک نمایند.