نام پژوهشگر: مظفر نوری
مظفر نوری وحید مبارک
از آن جا که پژوهش و تحلیل آثار ادبی، ما را در شناخت علمی و دقیق آن ها یاری می کند، نگارنده در این پژوهش کوشیده است تا جنبه های ادبی شاهنامه را بر پایه ی هماهنگی عناصر شعری(زبان، موسیقی، تخیل، عاطفه) و شگرد های داستان پردازی مورد بررسی قرار دهد. چرا که آرایش های ادبی یا هنرنمایی های فردوسی در پردازش داستان ها می تواند میزانی برای سنجش هنر شاعری و توان سخن پردازی او باشد. علاوه بر این، با شناخت این هنر ها از راه تحلیل ابیات و پیام کلی داستان ها، می توان به اندیشه و عواطف شاعر نزدیک تر شد. این پژوهش در دو فصل تدوین شده است. در نخستین فصل به هماهنگی عناصر شعری(زبان، تخیل، موسیقی و عاطفه) و اهمیت آن در رسانگی شعر پرداخته شده، آن گاه هماهنگی عناصر مذکور با آوردن نمونه های شعری و تحلیل داستان هایی از شاهنامه مورد بررسی قرار می گیرد. فصل دوم با عنوان شگردهای داستان پردازی فردوسی، ضمن تحلیل ویژگی های ساختاری و عناصر داستانی، به بررسی تطبیقی داستان هایی از شاهنامه با داستان کوتاه و مینی مال پرداخته می شود. در سرآغاز هر بخشی از این نوشته، مباحث نظری آن ذکر شده و در پایان همان بخش نیز نتایج حاصل از آن پژوهش بیان می گردد. در پایان به این نتیجه می رسیم که در کلام فردوسی، در عین فصاحت، قدرت بیان، انسجام و متانت الفاظ و روشنی و صراحت؛ قوانین سخنگویی و داستان سرایی رعایت شده است. کلید واژه ها: فردوسی، شاهنامه، هماهنگی عناصر شعری، داستان پردازی