نام پژوهشگر: زهره ناظمی
زهره ناظمی حمید آقاعلی نژاد
هدف از پژوهش حاضر اثر نوع و ترتیب تمرین موازی بر روی برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی (توان هوازی-توان بی هوازی-چابکی-استقامت ) وترکیب بدنی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان بود.بدین منظور آزمودنی ها بصورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند ودرچهارگروه استقامتی(10نفر)،قدرتی(10نفر)،موازی استقامتی-قدرتی(10نفر)،موازی قدرتی- استقامتی(10نفر) بصورت تصادفی قرارگرفتند. آزمودنی ها درآزمون های مقدماتی توان هوازی با آزمون دوی شاتل ران وتوان بی هوازی با آزمون پرش عمودی (سارجنت)،چابکی با آزمون دوی 9*4 واستقامت عضلانی با آزمون دراز ونشست شرکت کردند و درصد چربی زیر پوست با کالیپر اندازه گیری شد. سپس برنامه تمرینی طراحی شده برروی آزمودنی ها اجرا شد.بعداز هشت هفته آزمون های نهایی مجددا به عمل آمد. تجزیه تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس( anova) ومقایسه چندگانه از میانگین هاودر صورت وجود اختلاف معنادار ازآزمون تعقیبی توکی وtوابسته با استفاده از نرم افزار spssنسخه 17در سطح معناداریp?0/05 انجام شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن بود که بعداز 8هفته تمرین استقامتی،قدرتی،موازی(استقامتی -قدرتی) موازی(قدرتی-استقامتی) تفاوت معناداری در توان هوازی بیشینه، توان بی هوازی وچابکی وترکیب بدنی دیده نشد. استقامت بین گروه های قدرتی و استقامتی تفاوت معناداری داشت؛ و در بین گروه های دیگر اختلاف معنا داری دیده نشد. واژه های کلیدی: تمرین موازی،توان هوازی،توان بی هوازی،چابکی،استقامت عضلانی،ترکیب بدنی،
زهره ناظمی پروانه دانش
بخش عظیمی از قلمرو فرهنگ عامه در هر جامعه، به اعتقادات و باورها اختصاص دارد که برخی از آنها جنبه منطقه ای و برخی دیگر جنبه ملی یا بین المللی دارد. به عنوان مثال سرنوشت، ذات، بدشانسی، چشم زخم، نحوست عدد سیزده و غیره عقایدی هستند که در سطح گسترده ای در اغلب جوامع بشری حضور دارند. در واقع آرای شکل گرفته ای هستند که نسل به نسل منتقل شده اند و در معبر زمان و مکان تغییر یافته، دچار حذف و اضافاتی شده اند. افراد معمولا به یک نسبت به همه آنها معتقد نیستند این اعتقادات از وابستگی کامل تا بی اعتقادی کامل به اندیشه ها متغیر است. برخی آنان را خرافه می دانند و برخی دیگر سخت بدان پایبندند. جامعه شناسان خرافات را آن دسته از عقاید و باورهایی می دانند که به لحاظ علمی و تجربی، غیرقابل دفاع بوده و می تواند مانعی اساسی در راه توسعه هر کشوری قلمداد شوند.به همین علت، به لحاظ کارکردهای آشکار و پنهان، مثبت و منفیای که این دسته از عقاید در جوامع امروزی دارند، بحث و بررسی پیرامون آنها اهمیت ویژه ای مییابد. هدف این تحقیق، شناسایی میزان گرایش به خرافات در شهرستان ساوه و بررسی رابطه متغیرهای اجتماعی مهم نظیر تحصی?ت، سن، جنسیت، میزان دینداری ، میزان نوگرایی و پایگاه اقتصادی ? اجتماعی خانواده با میزان گرایش به خرافات می باشد. این تحقیق از نوع پیمایش بوده که طی آن به وسیله ابزار پرسشنامه، با 382 نفر از شهروندان 20 ساله و بیشتر شهر ساوه مصاحبه شده است. از نتایج این تحقیقمیتوان به موارد زیراشاره کرد: سن ، مهمترین متغیر مرتبط با میزان گرایش به خرافات می باشد. بدین معنی که با بالارفتن سن میزان گرایش به خرافات نیز افزایش می یابد. – بین جنسیت و میزان گرایش به خرافات رابطه وجود دارد ، به نحوی که زنان بیش از مردان خرافاتی هستند . - بین متغیرهای نوگرایی ، تحصیلات و و پایگاه اقتصادی? اجتماعی با میزان گرایش به خرافات رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. – همچنین بین دینداری و گرایش به خرافات رابطه مستقیم معنی داری یافت نشد.