نام پژوهشگر: علیرضا حیدریزاد
علیرضا حیدریزاد رضا نیکخواه
حقوق بشر و حقوق بین الملل بشردوستانه دو شاخه مجزا از حقوق بین الملل عمومی هستند که گستر? شمول متفاوتی را دربرمی گیرند، این دو نظام حقوقی دارای اشتراکاتی در عرص? اصول، هنجارها، مصادیق و اهداف می باشند. البته غایت نهایی آن دو حمایت از انسان و کرامت انسانی است. بعد از جنگ جهانی دوم نظام حقوق بین الملل شاهد تکامل هایی در عرص? حقوق بشر و توسع? قلمرو اجرایی قواعد حقوق بشری و تسری آن به مخاصمات مسلحانه بود که در پی آن اسناد متعددی مبنی بر لازم-الرعایه بودن اصول حقوق بشری در جنگ ها و مخاصمات مسلحانه تصویب شد، ولی اینکه عملاً چه میزان از این قطع نامه ها و قواعد رعایت گشته و می گردند، محل تأمل می باشد و دولت ها در مقام عمل مخصوصاً در مخاصمات داخلی و شورش ها خود را تحت مسئولیت بین المللی برای رعایت حقوق بشر نمی دانند. در همین راستا دولت ها در پی تأسیس نهادی برآمدند که توانایی مجازات ناقضان حقوق بشر را داشته باشد، در سال های اخیر، عزم راسخ بسیاری از کشورها و سازمان های بین المللی بر این تعلق گرفت تا یک مرجع مستقل کیفری بین المللی در سطح جهان برای مبارزه با جرایم بین المللی و نقض حقوق بشر شکل گیرد که این تلاش ها به تأسیس دیوان بین المللی کیفری لاهه انجامید. از سوی دیگر، در نظام حقوقی اسلام حقوق بشر و حقوق بشردوستانه از هم تفکیک نشده اند و همواره در کنار هم سعی در حفظ کرامت انسانی دارند که دارای حیثیت الهی است و در همین راستا تفاوتی میان مخاصمات بین المللی و داخلی قائل نمی باشد و در عرص? بشردوستانه که عمدتاً در محیط مخاصمات مورد ملاحظه است و ایجاد محدودیت در اعمال خشونت دارای نگرشی است که متبلور از نگاه الهی به شخصیت انسانی است و در فضای خشن جنگ علاوه بر جان افراد و غیر نظامیان اموال و مالکیت آنها را نیز مورد توجه قرار داده و نکته قابل تأمل اینکه همه این قواعد و اصول حمایتی از کرامت انسانی سیزده قرن پیش از آنکه مفهوم کنونی حقوق بشر در عرص? حقوق بین الملل مطرح و ایجاد گردد در آموزه های حقوقی اسلام مطرح بوده و اعمال می گشته است.