نام پژوهشگر: عبدالحسین ساسان
شهرام معینی سعید صمدی
بخش مسکن یکی از مهمترین بخش های اقتصاد در تمام کشورهاست و در کشورهایی که دولت نتواند در این زمینه سیاست مناسبی در پیش گیرد بحران استطاعت اسکان پدید خواهد آمد. این مطالعه علل رشد شدید و مداوم قیمت ها در بازار مسکن کلان شهری در ایران را بررسی می کند. با توجه به اهداف پژوهش، ابتدا وضعیت تخصیص زمین شهری و ساختار بازار آن مرور می شود و اثرات سیاست محدودیت عرضه زمین شهری بر کمیابی زمین و قیمت آن در وضعیت رشد بالای جمعیت بررسی می شود، سپس مدلی برای تبیین تغییرات قیمت مسکن و زمین نسبت به سرانه زمین ارائه می گردد. روش تحقیق در این مطالعه تصریح یک فرم رگرسیونی براساس مقدمات و مبانی نظری است. مدل به روش داده های تابلویی و الگوی اثرات ثابت برای کلان شهرهای منتخب تهران، اصفهان و شیراز و برای دوره زمانی 1386-1376 برآورد شده است مدل به صورت پانل دینامیک نیز تصریح شده و با استفاده از روش gmm سیستمی آرلانو- باند تخمین زده شده است. نتایج تخمین نشان می دهد که رابطه مثبتی بین قیمت مسکن با درآمد سرانه و حجم نقدینگی وجود دارد حال آنکه رابطه بین قیمت مسکن و سرانه زمین معکوس است و بنابراین فرضیه های تحقیق رد نمی شود
مرتضی سیاره صادق بختیاری
امروزه رشد نامتوازن، به یکی از مباحث بسیار مهم، نزد اقتصاد دانان منطقه ای تبدیل شده است. وجود دوگانگی منطقه ای، مهاجرت جمعیت، قطب های رشد و...موید این مطلب بوده است. لذا تحقیقات در این زمینه به عنوان یک نیاز جدی شمرده می گردد. این پژوهش با تمرکز بر روی وضعیت کار، با استفاده از شاخص های جدید و مهم معرفی شده توسط سازمان بین المللی کار تحت عنوان کار شایسته سعی در شناسایی وضعیت اشتغال استان ها نموده است. برای این منظور در این پژوهش داده های از پرسشنامه های "اشتغال و بیکاری" مرکز آمار ایران تهیه شده است. و در ابتدا با استفاده از روش تحلیل عاملی به حذف همبستگی بین شاخص های مورد مطالعه پرداخته سپس بوسیله روش تاکسونومی به رده بندی استان های کشور طی دو مقطع 1377 و 1382 پرداخته است تا به تغییرات اشتغال استان ها از 77 به 82 دست یابد. سپس با استفاده از شاخص ویلیامسون به آزمودن نابرابری منطقه ای اشتغال پرداخته شده است. در مجموع نتایج این تحقیق نشان می دهد که از سال 77 به 82 اکثر استان ها وضعیت اشتغال بهبود یافته است و نابرابری بین استان ها برای کلیه شاخص ها به غیر از ساعات کار بیش از حد و شاخص زنان دارای فرزند زیر سن اجباری مدرسه در حال کاهش است.
لعیا واعظ شهرستانی محسن رنانی
چکیده بخش غیررسمی، سهم قابل توجهی از فعالیت های اقتصادی و بازار نیروی کار کشورهای در حال توسعه را به خود اختصاص می دهد. به علت ویژگی انعطاف پذیر فعالیت های غیررسمی، آنان قادرند از بسیاری از قواعد و قوانین حاکم بر فعالیت های رسمی بگریزند و به همین علت می توانند موجب شکست و ناکارایی سیاست های دولت شوند. لذا شناخت این پدیده و مطالعه ی ساختار و عملکرد این گونه فعالیت ها می تواند موجب ارتقای دیدگاه و بهبود سطح تحلیل سیاست گذاران در جهت اتخاذ تصمیمات درست و مناسب باشد. علی رغم سهم بالای بخش غیررسمی در اقتصاد ایران و ناکامی بسیاری از سیاست های اقتصادی ـ که ناشی از عدم همراهی و همکاری بخش غیررسمی بوده است ـ هنوز مطالعات ملی و منطقه ای تفصیلی در مورد ویژگی ها و ساختار بخش غیررسمی در اقتصاد ایران نشده است. مطالعات انجام شده عمدتاً معطوف به سطح کلان یا در مورد استانهای دارای ساختار خدماتی و صنعتی (اصفهان، تهران و قم ) بوده است و تاکنون مطالعه ای بر روی یکی از استانهایی که اقتصاد آنها بر فعالیت های معدنی و کشاورزی استوار باشد، صورت نگرفته است. بنابراین هدف مطالعه ی حاضر تحلیل و برآورد ساختار اشتغال بخش غیررسمی در استان کهگیلویه و بویراحمد با توجه به ویژگی های خاص آن می باشد. در این مطالعه ابتدا تعلق یا عدم تعلق هر یک از مشاغل به بخش غیررسمی ـ بر اساس معیارهای اعلام شده از سوی سازمان بین المللی کار ـ با در نظر گرفتن سه ویژگی « نوع فعالیت »، « نوع شغل » و « وضعیت شغلی » برای هر یک از کدهای چهاررقمی isic، مشخص شده است. سپس برای تعیین وضعیت برخی مشاغل که تعلق یا عدم تعلق آنها به بخش غیررسمی قطعی نبوده است با استفاده از ویژگی های شاغلینی که وضعیت آنها قطعاً مشخص شده از یک مدل رگرسیونی استفاده شده است. در نهایت با استفاده از ضریب تعریف شده ? شانس حضور هر شاغل در بخش رسمی یا غیررسمی محاسبه گردیده و با استفاده از آمار موجود سهم و ساختار اشتغال غیررسمی به دست آمده است. مطابق با نتایج این مطالعه سهم اشتغال غیررسمی در استان کهگیلویه و بویراحمد برابر 35 درصد شاغلان است. این سهم برای کشور معادل 28 درصد برآورد شده است. بنابراین ملاحظه می شود که سهم اشتغال در بخش غیررسمی در استان بیش از سطح ملی بوده و در حدود یک سوم از شاغلان استان به صورت غیررسمی فعالیت می نمایند. با توجه به این که نرخ مشارکت در بازار کار استان کمتر از همین نرخ در کشور است (در کشور برابر 43/39 و در استان برابر 32/33) به نظر می رسد همچنان ظرفیت نهفته ای برای گسترش فعالیت های غیررسمی در استان وجود دارد. در استان کهگیلویه و بویراحمد، در میان بخش های عمده فعالیت، بخش کشاورزی و پس از آن بخش خدمات بیشترین سهم از شاغلان غیررسمی را در خود جای داده اند. این در حالی است که سایر مطالعات انجام شده برای دیگر استانها و برای کشور حاکی از آن است که پس از بخش کشاورزی بخش صنعت دارای بیشترین سهم اشتغال غیررسمی است. این امر نشان می دهد که ساختار بخش خدمات در این استان نیز متفاوت از سایر استانهای کشور است. در حدود 12/23 درصد از کل شاغلان استان یا به عبارتی 60 درصد از شاغلان غیر رسمی استان نیز قابلیت ارتقاء به بخش رسمی را دارا بوده و در صورت ایجاد شرایط مورد نظر به بخش رسمی خواهند پیوست.
حجت ایزدخواستی کمیل طیبی
چکیده ندارد.
عماد میرعلایی خدیجه نصراللهی
چکیده ندارد.
ناهید توسلی کجانی نعمت اله اکبری
چکیده ندارد.
احمد ورزشکار علی عطافر
هدف اصلی این پژوهش عبارت بوده از بررسی اثر بخشی دوره های آموزشی که تا به امروز ، موسسه آموزش ،مطالعات و مشاوره سیاحتی سازمان سیاحتی و مراکز تفریحی بنیاد در بخش آموزش ضمن خدمت و توسعه و پرورش نیروی انسانی دنبال کرده است . وهمچنین ارزیابی نتایجی که متناسب با اهداف این آموزشها بوده ، بر اساس این بررسیها و مطالعات توصیه های روشنی به سازمان سیاحتی و موسسه آموزش و مطالعات ، درجهت سازماندهی فعالیتهای خود در بخش آموزش ضمن خدمت بعمل آمده است .