نام پژوهشگر: علیرضا پیرزاد
الهام مشکوه علیرضا پیرزاد
افزایش مصرف و ارزش اقتصادی بابونهء آلمانی، تحقیقات پیرامون عوامل محدود کنندهء کاشت این گیاه در کشور را ضروری جلوه می دهد. برای بررسی اثرات آبیاری روی رشد و عملکرد بابونه آلمانی تحت شرایط همزیستی با سه گونه قارچ میکوریزایی، یک آزمایش مزرعه ای به صورت فاکتوریل و بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و در دانشگاه ارومیه در سال 1388 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل رژیم های آبیاری (آبیاری پس از 40، 80، 12 و160 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a) و تلقیح با سه گونه قارچ میکوریز glomus versiforme، glomus intraradices، glomus etunicatum و تیمار شاهد بدون تلقیح قارچ) بودند. در این آزمایش برای تعیین نحوهء رشد بابونهء آلمانی، ویژگی های فنولوژیک به صورت هفتگی، پارامترهای رشدی و آنالیز رشد گیاه از 110 روز پس از کاشت و به فواصل 10 روز از هم طی 7 مرحله نمونه برداری، عملکرد واجزای عملکرد و ویژگی-های زراعی و فیزیولوژیک در مرحله ی 80 درصد گلدهی اندازه گیری شدند. اثرآبیاری برروی وزن برگ، وزن ساقه و گل، طول و قطر ساقه، تعداد گره، پنجه، ساقه ی فرعی، ارتفاع نهنج، وزن کاپیتول، تعداد کاپیتول، درصد اسانس از 2 و 4 ساعت اسانس گیری، میزان نیتروژن، پتاسیم، فسفر، پروتئین و قند محلول برگ، عملکرد کاپیتول، پروتئین، بیولوژیک و اسانس با استاندارد 2 ساعت، کارایی مصرف آب کاپیتول، بیوماس کل و پروتئین و شاخص برداشت کاپیتول و اسانس با استاندارد های 2 و 4 ساعت معنی دار و اثرغیر معنی-دار آن بر روی تعداد ساقه ی فرعی فرعی، قطر کاپیتول، میزان پرولین، کلروفیل a، b و a+b ، میزان آب نسبی و شاخص برداشت پروتئین نشان داد، که تاثیر عمدهء آبیاری در اواخر دورهء رشد می باشد. اثر قارچ میکوریز برای کلیه صفات فوق غیر از تعداد گره ، ساقه ی فرعی و فرعی فرعی، وزن، تعداد و قطر کاپیتول، کارایی مصرف آب بیوماس کل، شاخص برداشت کاپیتول و پروتئین ومیزان میزان پرولین، کلروفیل a، b و a+b معنی دارشد. مقایسه میانگین ها نشان داد، که آبیاری پس از 40 و 80 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر و گونه ی glomus versiforme مناسب ترین رژیم آبیاری و گونه ی قارچ میکوریزی همزیست با بابونهء آلمانی به ترتیب برای تولید کاپیتول و اسانس می باشند. روابط وزن برگ در بوته و در واحد سطح و سرعت رشد محصول با زمان (روز پس از کاشت) تابع درجه دوم و برای سرعت رشد نسبی تابع خطی بود.
مریم خلقی رضا درویش زاده
به منظور بررسی تنوع مورفولوژیکی و تعیین همبستگی بین عملکرد دانه و برخی از صفات مورفولوژیک در آفتابگردان آجیلی، 36 توده جمع آوری شده از نقاط مختلف ایران در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی با 4 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه مورد ارزیابی قرار گرفت. تنوع ژنتیکی 15 توده با استفاده از 20 جفت آغازگر ریزماهواره مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از تجزیه خوشه ای و بر اساس صفات مورفولوژیک 36 توده آفتابگردان آجیلی در 4 گروه اصلی قرار گرفتند. 4 مولفه اول حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی روی 15 متغیر اولیه در مجموع بیش از 78 درصد از تغییرات کل را توجیه نمودند. ضریب همبستگی بین عملکرد دانه و بیشتر صفات مورد مطالعه مثبت و معنی دار بود. نتایج حاصل از تجزیه علیت بر اساس همبستگی ها نشان داد که صفت تعداد دانه و وزن صددانه به عنوان اجزای عملکرد بیشترین تاثیر را بر عملکرد دانه دارند. در بخش مطالعه مولکولی، در مجموع 43 آلل مشاهده شد. تعداد آلل در هر لوکوس بین 2 تا 3 و میانگین آلل در هر لوکوس 15/2 بدست آمد. میزان اطلاعات چند شکلی (pic)، بین 09/0 برای آغازگر ors1215 تا 61/0 برای آغازگرهای ors694 و ors488 متغیر بود. میانگین pic، 43/0 بود. میزان جریان ژنی بین توده ها 7/4 بود. تجزیه واریانس مولکولی (amova)، نشان داد که میزان تنوع درون توده ها (86%) به مراتب بیشتر از تنوع بین توده ها (14%) است. دندروگرام توده ها براساس ضریب فاصله ژنتیکی نی و الگوریتم upgma ، 15 توده را به دو گروه اصلی تقسیم کرد. نتایج این تحقیق نشان داد گروه-بندی حاصل با الگوی جغرافیایی جمعیت ها مطابقت نداشت و تشابه بین توده ها می تواند ناشی از جابجایی بذرها بین مناطق مختلف ایران باشد.
نیشتمان عبدی مراد جعفری
تنش خشکی یکی از عوامل جدی کاهش عملکرد محصولات زراعی است. امروزه با استفاده از نشانگرهای مولکولی و روش تجزیه qtl انتخاب برای صفات کمی و مقاومت به تنش های محیطی را می توان با سودمندی بیشتری انجام داد. به منظور مکان یابی qtl های مربوط به مقاومت به خشکی و صفات وابسته به آن، 72 لاین خالص نوترکیب (rils) حاصل از تلاقی بین pac2 و rha266 در دو محیط آبیاری نرمال و محدود در مزرعه تحقیقات کشاورزی دانشگاه ارومیه در سال 1389 مورد ارزیابی قرار گرفتند. طرح مورد استفاده لاتیس مستطیل 9×8 با دو تکرار برای هر کدام از شرایط آبیاری بود. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر تیمار آبی، ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ در محیط برای اغلب صفات مورد بررسی معنی دار است. بین لاین های خالص نوترکیب تنوع ژنتیکی و همچنین پدیده تفکیک متجاوز برای صفات: ارتفاع گیاه، قطر طبق، قطر ساقه، طول دمبرگ، سطح برگ، تعداد برگ، مقدار ماده خشک، تعداد دانه، وزن صد دانه، عملکرد دانه، محتوی کلروفیل و محتوای نسبی آب مشاهده شد. تجزیه qtl برای صفات و شاخص های تحمل به خشکی محاسبه شده، با استفاده از نقشه پیوستگی آفتابگردان که اخیرا توسط نشانگرهای ssr و ژنهای مقاوم به خشکی توسعه یافته است، صورت گرفت. یک تا چهارده qtl برای هریک از صفات شناسائی شد که 1تا 49 درصد از واریانس فنوتیپی را توجیه می کردند. qtl های ظاهرشده نشان دادند، در شرایط متفاوت آبیاری مجموعه ژن های متفاوتی بیان شده و صفات مورد مطالعه را کنترل می کنند. qtl های هم مکان برای صفات مختلف در چندین گروه پیوسته شناسائی شدند که همبستگی فنوتیپی موجود بین صفات را تایید می کند. همچنین با ارزیابی شاخص های تحمل به خشکی شاخص های gmp، mp، hm، yi و sti که بیشترین همبستگی را با عملکرد در شرایط بدون تنش و تنش داشتند، به عنوان شاخص های برتر برای غربال ژنوتیپ های متحمل معرفی شدند. تجزیه خوشه ای بر اساس شاخص های کمی تحمل خشکی و عملکرد در شرایط تنش و بدون تنش، ژنوتیپ ها را در چهار کلاستر به ترتیب با 19، 6، 26 و 19 ژنوتیپ دسته بندی کرد که اکثر ژنوتیپ های مقاوم به خشکی در کلاستر چهارم قرار گرفتند. نتایج حاصل منطبق با نتایج تجریه به مولفه های اصلی بود. نتایج تجزیه qtl نشان دهنده هم مکانی مابین صفات آگرومورفولوژیک و شاخص های تحمل به خشکی بود. شناسایی qtl های هم مکان که بهبود همزمان صفات مختلف را امکان پذیر می سازد، می تواند در بهبود برنامه های انتخاب به کمک نشانگر (mas) و تولید و انتخاب ژنوتیپ های مقاوم به خشکی مفید باشد.
محمود مظلومی ممیندی محمدرضا زرتشت
چکیده برای بررسی اثر نانو ذرات آهن روی رشد و عملکرد چغندرقند، یک آزمایش فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی کارخانه قند نقده (36 درجه و 57 دقیقه شمالی و 45 درجه و 23 دقیقه شرقی و ارتفاع 1299 متر از سطح دریا) در سال 1390 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل مقادیر کود آهن نانو (1، 2 و 3 در هزار و بدون محلول پاشی به عنوان شاهد) و زمان محلول پاشی آهن (در مراحل 20، 40، 60، 80 و 100 درصد پوشش سطح زمین) بود. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تاثیر مرحله محلول پاشی بر بریکس و ph ریشه، طول ریشه، قطر-ریشه، طول و عرض برگ، غلظت کلروفیل b و کارتنوئید برگ، درصد فسفر، نیتروژن و پروتئین برگ و اثر غلظت محلول-پاشی آهن بر درصد فسفر، نیتروژن و پروتئین برگ معنی دار شد. اثر متقابل بین مقادیر آهن و مراحل محلول پاشی بر روی مساحت برگ یک بوته، شاخص سطح برگ، سطح ویژه برگ، وزن برگ و دمبرگ، کلروفیل a برگ، آهن و پتاسیم برگ، میزان سدیم، پتاسیم، ازت مضر ریشه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد ریشه (وزن تر ریشه)، عملکرد ریشه (وزن خشک ریشه)، درصد و عملکرد قند، عملکرد برگ و عملکرد پروتئین برگی و همچنین روی نسبت های (شاخص برداشت) برگ، دمبرگ، کل بخش هوایی، ریشه و شکر به بیوماس کل معنی دار بود. کاهش معنی دار سدیم ریشه فقط در محلول پاشی 2 و 3 در هزار آهن نسبت به شاهد و کمترین پتاسیم ریشه (21/5 درصد) در تیمار 2 در هزار آهن و در 20 درصد پوشش سطح زمین مشاهده شد. کمترین مقدار ازت ریشه (31/0 درصد) از تیمار محلول پاشی با غلظت 2 در هزار آهن و در 20 درصد پوشش سطح زمین بدست آمد. بالاترین شاخص بریکس (56/22 درصد) و کمترین ph ریشه (2/6) از محلول پاشی در مرحله 80 درصد پوشش سبز بدست آمد. بالاترین مقدار بیوماس (53576 کیلوگرم در هکتار)، از غلظت 2 در هزار آهن و مرحله رشدی 80 درصد پوشش و بیشترین عملکرد وزن تر ریشه (140571 کیلوگرم در هکتار) از تیمار 3 در هزار در مرحله 20 درصد پوشش زمین به دست آمدند. عیار قند در کلیه مقادیر کاربرد آهن در مراحل 20 تا 40 درصد پوشش زمین برابر با درصد قند در تیمار شاهد بود. ولی در مراحل 60 و 80 درصد پوشش گیاهی مقادیر 2 و 3 در هزار آهن باعث افزایش معنی دار درصد قند شد. بیشترین عملکرد قند (2608 کیلوگرم در هکتار) از محلول پاشی آهن با غلظت 2 در هزار و در مرحله 80 درصد پوشش زمین بدست آمد. محلول پاشی در کلیه سطوح غلظت آهن، در مراحل 40 و 60 درصد پوشش زمین عملکرد قند را نسبت به شاهد افزایش نداد. بالاترین درصد آهن (5/274 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک) و پتاسیم (12/4 درصد) برگ چغندرقند در تیمار محلول پاشـــی 1 در هزار آهن و به ترتیب در مراحل 80 و 100 درصد پوشش سبز زمین مشاهده شدند و بیشترین درصد فسفر برگ چغندرقند از غلظت 1 و 3 در هزار آهن بدست آمدند. برای تولید عملکرد پروتئین بیشتر، با تاخیر در محلول پاشی نیاز به غلظت های بالاتر آهن می باشد. کلمات کلیدی: آهن نانو، بریکس، چغندرقند، عملکرد، مراحل رشد.
پریناز کوه نورد علیرضا پیرزاد
به منظور بررسی اثر محلول پاشی عناصر ریزمغذی روی و منگنز بر صفات گیاهی، عملکرد و اجزای عملکرد گلرنگ (رقم محلی اصفهان) تحت نظام های مختلف زراعی، آزمایشی به صورت کرت های خردشده در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه، در سال 1390 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل، نظام های مختلف زراعی (نظام پر نهاده، متوسط نهاده، کم نهاده و اکولوژیک) به عنوان کرت های اصلی و عناصر ریزمغذی (بدون محلول پاشی، 2 در هزار کلات روی، 3 در هزار کلات منگنز، 2 در هزار کلات روی + 3 در هزار کلات منگنز و آب پاشی) به عنوان کرت های فرعی در نظر گرفته شدند. محلول پاشی در 50 درصد گل دهی صورت گرفت و 2 هفته پس از آن تکرار شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل بین نظام زراعی و محلول پاشی بر ارتفاع بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و بیولوژیک، عملکرد پروتئین و عملکرد روغن در هکتار و درصد پتاسیم دانه و اثرات اصلی نظام زراعی و محلول پاشی بر پهنای بوته، قطر ساقه، تعداد شاخه فرعی، قطر و تعداد طبق، تعداد دانه در طبق، درصد پروتئین و روغن، نیتروژن و فسفرِ دانه و میزان کلروفیل برگ معنی دار بود. شاخص برداشت تحت تأثیر نظام زراعی و محلول پاشی قرار نگرفت. بیشترین عملکرد دانه (6/4115 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد بیولوژیک (8175 کیلوگرم در هکتار)، وزن هزار دانه (37/36 گرم)، عملکرد پروتئین (82/953 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد روغن (9/1435 کیلوگرم در هکتار) و ارتفاع بوته (62/90 سانتی متر) از تیمار محلول پاشی روی در نظام زراعی پرنهاده حاصل شد. بالاترین درصد پروتئین (32/22 درصد) و درصد روغن (01/35 درصد) دانه از محلول پاشی توأم روی و منگنز، به ترتیب در نظام های زراعی پر نهاده و متوسط نهاده به دست آمدند. نظام زراعی پرنهاده و محلول پاشی توأم روی و منگنز سبب افزایش پهنای بوته، قطر ساقه، تعداد شاخه فرعی، قطر و تعداد طبق، تعداد دانه در طبق و میزان کلروفیل برگ نسبت به نظام اکولوژیک و تیمار شاهد شدند. به طور کلی کاربرد عناصر ریزمغذی روی و منگنز سبب بهبود عملکرد و اجزای عملکرد گلرنگ خصوصاً در نظام متوسط نهاده و کم نهاده در مقایسه با تیمار شاهد گردید. در نتیجه می توان عملکرد را تحت نظام کم نهاده و حتی اکولوژیک به کمک عناصر ریزمغذی بهبود بخشید.
روشنک منصف افشار علیرضا پیرزاد
با هدف بررسی تاثیر تیمار قطع آبیاری و محلول پاشی آهن نانو در اینن شنرایط روی صنفات گیناهی، عملکنرد و اجزاء عملکرد لوبیا چشم بلبلی، آزمایشی در سال 9311 در مزرعنه تحقیقناتی دانشنکده کشناورزی دانشنگاه ارومینه بصورت کرت های خرد شده و بر پایه بلوک های کامل تصادفی صورت با 3 تکرار انجام شد. تنش خشنک ی پاینان فصنل رشد )قطع آبیاری در مراحل 81 % گلدهی، 81 % غلاف دهی و پس از برداشت اول و شناهد )بندون قطنع آبیناری ( بنه 9 در هزار و شاهد( به عننوان فناکتور فرعن ی در نظنر / 9 و 5 ،1/ عنوان فاکتور اصلی و تیمار محلول پاشی آهن نانو ) 5 گرفته شد. نتایج نشان دادکه تیمار های قطع آبیاری منجر به کاهش میزان ارتفاع ساقه، طول غلاف، تعنداد غنلاف در بوته، عملکرد بیوماس، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و غلاف در مقایسنه بنا شناهد )بندون قطنع آبیناری ( شند . اعمنال تیمارهای آهن موجب افزایش تعداد دانه در غلاف، شاخص برداشت دانه و آهن برگ، شناخص کلروفینل و وزن هنزا ر دانه گردید. تیمارهای قطع آبیاری باعث افزایش میزان پرولین برگ و قند محلول نسنبت بنه شناهد )آبیناری کامنل ( شدند. عملکرد دانه در برداشت دوم و عملکرد دانه کل و عملکرد دانه و غلاف کل در تیمنار قطنع آبیناری پنس از 81 درصد غلاف دهی افزایش نشان داد و بیشترین تعدا دانه در غلاف و پروتئین بنرگ لوب ینا چشنم بلبلن ی در تیمنار قطنع آبیاری پس از برداشت اول به دست آمد وتیمار قطع آبیاری در مرحله پس از 81 درصد غلاف دهی منجنر بنه افنزایش عملکرد پروتئین دانه گردید. در شرایط بدون آهن میزان کلروفیل b و کلروفیل کل در دانه در بالاترین حد بود. تیمنار قطع آبیاری منجر به بیشترین میزان کلروفیل b و کل دانه و همچنین این تیمار موجب بیشترین مینزان کلروفینل a در برگ گردید و تیمار های آهن منجر به افزایش میزان کلروفیل a برگ گردید. بیشترین مینزا ن کلروفینل b بنرگ و 1 در هزار به دسنت آمند . تیمنار سناده قطنع / کلروفیل کل برگ در شرایط آبیاری کامل همراه با محلول پاشی آهن 5 آبیاری پس از 81 در صد غلاف دهی و تیمار ساده آهن با غلظت 9 در هزار منجر به افزایش میزان کارتنوئیند بنذر در حد بالایی گردید. تیمار های قطع آبیاری در مرحله پس از برداشت اول و 81 در صد غلاف دهی همنراه بنا آهنن 9 و 9/5 در هزار منجر به افزایش میزان کارتنوئیند بنرگ، مینزان n داننه ، درصند پنروتئین داننه ، درصندپروتئ ین بنرگ و کلروفیل a دانه و میزان نیتروژن برگ گردید. بیشترین میزان پتاسیم برگ در تیمارهای آهن در شرایط قطنع آبیناری پس از 81 درصد غلاف دهی به دست آمد. بالاترین عملکرد آهن دانه مربوط به تیمار قطع آبیناری پنس از 81 درصند غلاف دهی بود و بیشترین عملکرد آهن برگ در شرایط آبیاری کامل و قطع آبیاری پس از برداشت اول به دست آمند . تیمارهای بکاررفته اثر معنی داری را برصفات تعداد ساقه فرعی، قطر سناقه اصنلی، تعنداد بنرگ )گنره (، قطنر غنلاف، عملکرد دانه و غلاف در برداشت دوم نداشتند. در این تحقیق قطع آبیاری پس از 81 درصد گل دهی در اکثنر صنفات تاثیر نامطلوبی داشت که تایید کننده تحقیقات قبلی نیز منی باشند و اعمنال ت یمنار آهنن در شنرایط تننش تناثیرات مطلوبی را در حفظ و افزایش این صفات داشت. با توجه به نتایج حاصله اعمال تنش آبی در مرحله 81 درصند پنس از غلاف دهی در جهت افزایش عملکرد و بهبود صفات گیاه لوبیا چشم بلبلی، محلول پاشی آهن می تواند در اینن منورد مفید واقع شود.
شیرین ناطقی علیرضا پیرزاد
بنابراین تعیین مقادیر مناسب عناصر غذایی برای افزایش عملکرد کمی و کیفی در گیاهان ضروری می باشد. بدین منظور تحقیقی در سال 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه به صورت فاکتوریل با دو فاکتور محلول پاشی آهن و روی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی (محلول پاشی آهن و روی) شامل محلول پاشی سطوح آهن و روی در غلظت های صفر، 2، 4 و 6 در هزار بودند. روی را بر قطر ساقه و شاخص برداشت اسانس نیز معنی دار شد. اثر متقابل بین آهن و روی بر میزان کلروفیل برگ، وزن هزار دانه، تعداد دانه در بوته، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت، تجمع آهن، روی، پتاسیم، فسفر و نیتروژن درصد و عملکرد اسانس، کارایی مصرف آهن و روی در عملکرد دانه و اسانس نیز معنی دار شد. ولی طول ساقه، قطر چتر، قطر چترک تحت تأثیر آهن و روی قرار نگرفتند. بیشترین قطر ساقه مربوط به کاربرد 6 در هزار روی بود و کمترین قطر ساقه نیز در تیمار شاهد (صفر در هزار) به دست آمد. حداکثر میزان کلروفیل مربوط به مقادیر 6 در هزار آهن و روی و حداقل میزان کلروفیل نیز از ترکیب تیماری آهن صفر و روی 2 در هزار تولید گردید. بیشترین تعداد دانه در بوته (762 دانه) از ترکیب تیماری روی 4 و آهن 6 در هزار حاصل شد. کمترین تعداد دانه (272 دانه) نیز از تیمار آهن صفر و روی 6 در هزار تولید شد. عملکرد بیشینه دانه (1372 کیلوگرم در هکتار) از ترکیب های تیماری آهن 6 و وری 4 در هزار بدست آمد در حالیکه کمترین عملکرد دانه (470 کیلوگرم در هکتار) از سطوح آهن صفر و روی 6 در هزار حاصل گردید. بیشترین مقدار اسانس (21/5%) از کاربرد آهن 6 و روی 2 و کمترین مقدار آن (55/2%) نیز از ترکیب تیماری آهن صفر و روی 2 در هزار به دست آمد بیشترین تجمع آهن در تیمار آهن و روی 6 در هزار بود و کمترین تجمع آهن از غلظت های آهن صفر و روی 4 در هزار بدست آمد. حداکثر میزان تجمع نیتروژن در ترکیب تیماری روی 6 و آهن 2 در هزار و کمترین مقدار آن نیز از ترکیب تیماری روی صفر و آهن 4 در هزار حاصل گردید. حداکثر میزان تجمع فسفر در ترکیب تیماری آهن صفر و روی 4 در هزار و حداقل آن نیز از غلظت های آهن 4 و روی 6 در هزار تولید شد. حداکثر عملکرد اسانس (50 کیلوگرم در هکتار) از کاربرد 4 در هزار روی و 6 در هزار آهن و کمترین عملکرد اسانس (18 کیلوگرم در هکتار) نیز از کاربرد 2 در هزار آهن و روی به دست آمد. بالاترین کارایی مصرف آهن در عملکرد دانه در تیمار آهن 2 و روی 6 در هزار و کمترین کارایی آهن نیز در تیمار آهن 6 و روی 2 در هزار بدست آمد. بیشترین کارایی مصرف آهن در عملکرد اسانس آنیون از کاربرد آهن و روی 2 در هزار بدست آمد ولی افزایش در مقدار روی به مقدار 6 در هزار در همین سطح از آهن باعث کمترین کارایی مصرف آهن در انیسون شده است. به طورکلی بیشترین عملکرد بیولوژیک، دانه و اسانس آنیسون در این تحقیق از محلول پاشی 6 در هزار آهن و 4 در هزار روی به دست آمد.
عظیمه خاده علیرضا پیرزاد
به منظور بررسی اثر نظامهای تغذیه شیمیایی و ارگانیک بهصورت جداگانه و تلفیقی و محلول پاشی آهن و روی بر برخی صفات کمی و کیفی ماش (رقم nm92)، آزمایشی به صورت فاکتوریل درقالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه، در سال 1391 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از: نظامهای غذایی (ارگانیک، شیمیایی، تلفیقی و بدون کود) و محلولپاشی (آهن، روی، بدون محلولپاشی و آب پاشی). نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل بین نظام غذایی و محلولپاشی بر وزن هزار دانه، آهن برگ، پتاسیم دانه، فسفر برگ و اثرات اصلی نظام غذایی و محلولپاشی بر ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، فاصله پایینترین نیام از سطح زمین، طول نیام، تعداد نیام، تعداد دانه در نیام، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد پروتئین، درصد پروتئین، درصد نیتروژن دانه، آهن دانه، روی برگ معنیدار بود. بیشترین وزن هزار دانه (54/58 گرم) و پتاسیم دانه (2/1688 میلیگرم در 100 گرم) در نظام تلفیقی با محلولپاشی روی حاصل شد. در تیمار نظامهای غذایی بیشترین عملکرد دانه (39/788 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیک (8/3421 کیلوگرم در هکتار) در نظام ارگانیک و تلفیقی و در تیمار محلولپاشی بیشترین عملکرد دانه (8/800 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیک (80/3250 کیلوگرم در هکتار) در محلولپاشی با روی و بیشترین درصد نیتروژن دانه (52/3 درصد)، پروتئین دانه (06/22 درصد) و آهن دانه (05/3 میلیگرم در 100 گرم) در محلولپاشی با آهن مشاهده شد. بهطور کلی نظام غذایی تلفیقی، ارگانیک و محلولپاشی روی و آهن بیشترین تأثیر را بر صفات مرتبط با عملکرد و اجزای عملکرد ماش داشت. کلمات کلیدی: پروتئین، عملکرد، ماش، محلولپاشی، نظامهای غذایی
سارا قنبری آذر رامین ملکی
برای بررسی تأثیر مقادیر و روش های مختلف کاربرد کود نانو کلات پتاسیم تحت تنش کم آبی بر سویا، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1392 در مزرعه هنرستان کشاورزی شهید بهشتی ارومیه اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل آبیاری در دو سطح، 80% ظرفیت زراعی (نرمال) و 50% ظرفیت زراعی (تنش)، و هشت سطح کود پتاسیم: شاهد (بدون پتاسیم)، آب پاشی، پنج، 10 و 15 کیلوگرم در هکتار (خاکی) و یک، دو و سه گرم در لیتر (محلول پاشی) بودند. اثر آبیاری بر عملکرد پروتئین برگ و درصد اسید لینولنیک، و اثر پتاسیم بر طول و قطر ساقه اصلی، تعداد ساقه فرعی، درصد اسید لینولنیک و عملکرد پروتئین برگ معنی دار شد. اثر متقابل بین پتاسیم و آبیاری بر میزان پرولین، قند محلول، کلروفیل a، b ، کل، کارتنوئید و محتوای رطوبت نسبی برگ، تعداد دانه در غلاف، درصد غلاف غیربارور، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت دانه، عملکرد روغن، درصد نیتروژن برگ و دانه، پتاسیم برگ و دانه، فسفر برگ و دانه، درصد پروتئین برگ و دانه، و عملکرد پروتئین دانه معنی دار بود. حداکثر عملکرد دانه و پتاسیم برگ از تیمار محلول پاشی دو گرم در لیتر نانو پتاسیم و آبیاری در50% ظرفیت زراعی، و بیشترین عملکرد روغن از کاربرد خاکی پنج کیلوگرم در هکتار پتاسیم و آبیاری در50% ظرفیت زراعی به دست آمدند. بیشترین عملکرد بیولوژیک و درصد پروتئین دانه به ترتیب از تیمار های 10 و 15 کیلوگرم در هکتار و آبیاری نرمال حاصل شدند. حداقل عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه و عملکرد روغن از تیمار آب پاشی تحت شرایط تنش به دست آمدند. کمترین میزان پتاسیم برگ و پروتئین دانه به ترتیب از تیمارهای پنج و 10 کیلوگرم در هکتار نانوپتاسیم و آبیاری در 50% ظرفیت زراعی حاصل شدند. به طور کلی، کمبود آب عملکرد کمی و کیفی (روغن و پروتئین) سویا را تحت تأثیر قرار داد و کاربرد پتاسیم نقش بسزایی در تعدیل خسارت ناشی از کمبود آب داشت.
فاروق سلیمانی علیرضا پیرزاد
بعضی از گیاهان زراعی از قابلیت مقاومت در برابر تنش های محیطی برخوردار بوده، به طوری که با مکانیزم عمل خود مانع از تولید بیشتر اکسیژن¬های رادیکال آزاد شده و یا با آنها مقابله می کنند. بر این اساس، به منظور بررسی اثر گونه های قارچی با رابطه میکوریزایی بر خصوصیات اکوفیزیولوژیکی گیاه زوفا (hyssopus officinalis l.)، آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 1391و 1392در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی - پیرانشهر ("31 40 ?36 شمالی، و "45 9 ?45 شرقی) اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل گونه¬های قارچ میکوریزا (glomus mosseae, g. intraradices, g. fasiculatum, g. claroideum, acaulospora longula و شاهد بدون میکوریزا) و آبیاری در چهار سطح (آبیاری در 80، 70، 60 و 50% ظرفیت زراعی) بودند. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر متقابل بین آبیاری و گونه های میکوریزا بر درصد کلونیزاسیون، صفات مورفولوژیک، عملکرد بیولوژیک و پروتئین، صفات فیزیولوژیک و بر میزان فعالیت کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز غلظت مالون ¬دی¬آلدئید، گلایسین بتائین، پرولین، کربوهیدراتهای کل محلول، و اثر آبیاری و میکوریزا بر میزان آنزیم آسکوربات پراکسیداز معنی دار شد. ترتیب بیشترین میزان آلودگی ریشه زوفا با fasiculatum g. بین 25/13 تا 52/02%، g. mosseae بین 28/72 تا 46/37%، g. intraradices بین 29/26 تا 44/56% و g. claroideum بین 18/39تا 42/03%، و a. longula بین 18/39 تا 38/37%، در مقایسه با شاهد بین 11/62 تا 16/54%، بود که با افزایش شدت تنش درصد کلونیزاسیون با همین ترتیب افزایش بیشتری داشت. کمترین درصد وزنی اسانس به ترتیب در ظرفیت های زراعی 50% مربوط به mosseae g. بود، و در 60، 70 و 80% از همزیستی با گونه fasiculatum g. به دست آمدند. بالاترین عملکرد اسانس از گیاهان تلقیح شده با گونه های intraradices g. و mosseae g. در هر دو سال آزمایش به دست آمد. کمترین فعالیت سوپراکسید دیسموتاز مربوط به تیمارهای آبیاری 80% ظرفیت زراعی در همزیستی با گونه های a. longula و g. mosseae، و در آبیاری 60% در همزیستی با g. fasiculatum بود. کمترین فعالیت کاتالاز در برگ گیاهان تلقیح شده با a. longula در 80%، و گونه g. claroideum در 70% ظرفیت زراعی مشاهده شد، درحالیکه بقیه ترکیبات تیماری تفاوتی با شاهد نداشتند. بیشترین میزان آسکوربات پراکسیداز هم مربوط به آبیاری در 50% ظرفیت زراعی، و همچنین گیاهان غیر میکوریزایی بود. بالاترین غلظت مالون دی¬¬آلدئید ( nmol/g fresh weight129/6) در کلیه سطوح آبیاری مربوط به گیاهان غیرمیکوریزایی بود، ولی بیشترین مقادیر پرولین و گلایسین بتائین در تیمارهای آبیاری در 50 و 60% ظرفیت زراعی مشاهده شدند، طوریکه گیاهان همزیست به اندازه شاهد تجمع پرولین داشتند. با وجود روند مشابه در انباشت کربوهیدراتهای کل محلول، این تنظیم کننده اسمزی و گلایسین بتائین به شدت پرولین در برگها تولید نشد. به طور کلی گونه¬های میکوریزا با افزایش پایداری غشاء سلولی و میزان فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدانت، و غلظت بیومارکر مالون¬ دی آلدئید بدنبال افزایش تنش آبی در تیمارهای میکوریزایی نسبت به گیاهان شاهد، در تعدیل این تنش و بازده مصرف آب موثر بوده اند. بیشترین مقدار فسفر و پتاسیم در برگ و دانه، در کلیه سطوح آبیاری در گیاهان آلوده به گونه g. fasiculatum و mosseae g. به دست آمد. با افزایش تنش کمبود آب (افزایش فاصله آبیاری از 80 تا 50% ظرفیت زراعی) میزان نیتروژن برگ افزایش معنی داری داشت. از نظر درصد نیتروژن برگ، در ظرفیت¬های زراعی 80 ، 70 و 60% برتری با گیاهان همزیست با گونه g. fasiculatum بود، در حالیکه در تنش شدید (ظرفیت زراعی 50%) گونه g. intraradices بیشترین تجمع نیتروژن را به خود اختصاص داد.
علیرضا پیرزاد محمدرضا شکیبا
چکیده ندارد.
یلدا مومن زاده مهدی تاج بخش
چکیده ندارد.
امیر صدرالفضلا رضا امیرنیا
چکیده ندارد.