نام پژوهشگر: محمدحسن راشد محصل
علی اصغر چیت بند محمدحسن راشد محصل
اختلاط های مواد شیمیایی به علت کاهش مصرف علفکشها و اثرات جانبی آنها، امری رایج در کشاورزی مدرن محسوب می شود. به منظور ارزیابی اثرات اختلاط علف کش های گروه بازدارند? فتوسنتز با علف کش کلوپیرالید روی علف های هرز و تعیین درصد خسارت آنها در گیاه زراعی چغندرقند رقم 019، آزمایش هایی در گلخان? تحقیقاتی و مزرع? دانشکد? کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. در آزمایش های گلخانه ای، اثرات تیمار خالص و اختلاط علف کش دس مدیفام + فن مدیفام + اتوفومیست و علف کش کلریدازون با علف کش کلوپیرالید و اختلاط علف کش دس مدیفام + فن مدیفام + اتوفومیست با علف کش کلریدازون روی علف های هرز پهن برگ مهم مزارع چغندرقند مشهد در مرحل? 4 تا 6 برگی خرفه، تاج ریزی سیاه، تاج خروس ریشه قرمز و سلمه تره در قالب طرح کامل تصادفی با دُزهای مختلف از علف کش ها در 4 تکرار ارزیابی شد. میزان بازدارندگی فتوسنتز توسط علف کش های مذکور در علف های هرز مورد آزمایش در بازه های زمانی 4، 24، 48، 72 و 168 ساعت پس از اعمال غلظت های مختلف علف کش ها با اندازه گیری فلورسنس کلروفیل برگ بوسیل? دستگاه فلورومتر برآورد شد. آزمایش های مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و با 3 تکرار در بهار، تابستان و پاییز 1393 به اجرا درآمد. برای این منظور بهترین دُزهای بدست آمده از تیمار خالص و اختلاط علف کش ها در آزمایش های گلخانه ای روی علف های هرز خرفه، تاج ریزی سیاه، تاج خروس ریشه قرمز و سلمه تره در مرحل? 2 تا 4 برگی چغندرقند (اوایل رشد علف های هرز) بکار برده شدند. نتایج آزمایش های گلخانه ای نشان داد که در مرحل? رشدی 4 تا 6 برگی دُزهای بکار رفت? علف کش ها کاهش می یابد. علف کش دس مدیفام + فن مدیفام + اتوفومیست در کمتر از نصف دُز توصیه شده موجب کنترل 90 درصدی علف های هرز خرفه، تاج ریزی سیاه، تاج خروس ریشه قرمز شدند. علف کش های کلریدازون و کلوپیرالید در نزدیک نصف دُز توصیه شده علف های هرز خرفه، تاج ریزی سیاه، تاج خروس ریشه قرمز را کنترل کردند در حالیکه علف کش های دس-مدیفام + فن مدیفام + اتوفومیست، کلریدازون و کلوپیرالید با بکار بردن نصف دُز توصیه شده و یا کمی بیشتر از آن موجب کاهش 90 درصدی علف هرز سلمه تره شد. نتایج اندازه گیری فلورسنس کلروفیل نشان داد سه پارامتر ماکزیمم بازد? فتوشیمیایی کوانتومی فتوسیستم2 (fv/fm)، تغییرات نسبی فلورسنس در مرحل? j (fvj) و مساحت بین منحنی کاتسکی و fm (area) در علف های هرز خرفه و تاج ریزی سیاه 4 ساعت پس از پاشش علف کش های دس مدیفام + فن مدیفام + اتوفومیست، کلریدازون و کلوپیرالید به شدت کاهش پیدا کرد. در حالیکه در مورد علف-های هرز تاج خروس و سلمه تره این کاهش با اعمال غلظت بالاتری از علف کش های مذکور و در باز? زمانی بیشتری مشاهده شد. همچنین، ارتباط معنی داری میان پارامترهای اندازه گیری شده با وزن خشک علف های هرز در 21 روز پس از اعمال علف کش ها وجود داشت. اثرات اختلاط علف کش های دس مدیفام + فن مدیفام + اتوفومیست و کلریدازون با علف کش کلوپیرالید روی علف هرز خرفه به ترتیب حالت هم افزایی، افزایشی و اختلاط علف کش دس مدیفام + فن مدیفام + اتوفومیست با علف کش کلریدازون از حالت افزایشی تا هم افزایی تبعیت کرد. اختلاط-های فوق در علف هرز تاج ریزی سیاه به ترتیب حالت هم افزایی و حالت افزایشی تا هم کاهی ضعیف و اختلاط علف کش دس مدیفام + فن مدیفام + اتوفومیست با علف کش کلریدازون بیشتر از حالت هم افزایی، و اختلاط این علف کش ها روی علف هرز تاج خروس ریشه قرمز به ترتیب هم-افزایی، هم کاهی تا افزایشی در سطح پاسخ مختلف ed80 و ed90 و اختلاط دس مدیفام + فن مدیفام + اتوفومیست با کلریدازون در هر دو سطح پاسخ از حالت افزایشی و در علف هرز سلمه تره به ترتیب هم افزایی، افزایشی تا هم کاهی در هر دو سطح پاسخ و اختلاط دس مدیفام + فن مدیفام + اتوفومیست با کلریدازون افزایشی یا هم کاهی ضعف پیروی کرد. براساس نتایج آزمایش های مزرعه ای درصد خسارت بوته های چغندرقند در بین تیمارها چندان قابل توجه نبود و بوته های چغندرقند توانستند خسارت وارده را جبران کنند. کاربرد دس مدیفام + فن مدیفام + اتوفومیست در تیمار خالص و نسبت های اختلاط بخوبی توانست علف های هرز خرفه، تاج ریزی سیاه، تاج خروس ریشه قرمز و سلمه تره را کنترل کرده، جمعیت و وزن خشک آنها را کاهش دهد و تنها کاربرد خالص و نسبت های بالاتر علف کش کلریدازون و کلوپیرالید به مراتب اثرات کمتری روی علف-های هرز ایجاد کردند. عملکرد و اجزای عملکرد چغندرقند نیز مطابق با کنترل کمتر و یا دیرهنگام، جمعیت و وزن خشک بیشتر علف های هرز مقدار کمتری را در این تیمارها نسبت به یگر تیمارها داشتند. ازاین رو، اختلاط علف کش های گروه بازدارند? فتوسنتز با دیگر گروه های علف-کشی برای کنترل مناسب، جلوگیری از کاهش محسوس عملکرد و پیشگیری از بروز مقاومت و تحمل در گونه های علف هرزی توصیه می شود.
حسن مکاریان محمدحسن راشد محصل
چکیده ندارد.
اکبر علی وردی محمدحسن راشد محصل
نگرانی های عمومی در مورد اثرات احتمالی آفتکش ها بر سلامت انسان و محیط زیست و افزایش هزینه توسعه و ثبت علفکش های جدید و همزمان منسوخ شدن کاربرد علفکش های قدیمی موجب افزایش فشار بر کشاورزان برای بهینه سازی کاربرد آفتکش ها شده است. مویانها می توانند کارایی علفکش های پس از سبز شدن را بهبود بخشند و مقدار علفکش مورد نیاز برای بدست آوردن کنترل بهتر علف های هرز را کاهش دهند. به منظور مقایسه اثرات مویان های سیتوگیت، فریگیت و سیتوفریگیت در کارایی علفکش های کلودینافوپ پروپارژیل و تری بنورورن متیل و مخلوط این دو علفکش، چهار آزمایش گلخانه ای واکنش به مقدار علفکش برای کنترل علف های هرز یولاف وحشی و خردل وحشی به اجرا در آمد. از طرفی دیگر تاثیر غلظت های مختلف این مویان ها در کشش سطحی آب خالص و محلول علفکش های کلودینافوپ پروپارژیل و تری بنورورن متیل و مخلوط این دو علفکش نیز مورد بررسی قرار گرفت. کمترین و بیشترین مقدار کشش سطحی به ترتیب از محلول های سیتوفریگیت و فریگیت به تنهایی و با علفکش های مورد بررسی بدست آمد. هر چند در این آزمایش کشش سطحی سیتوفریگیت کمتر از سیتوگیت بود ولی این تفاوت معنی دار نبود. غلظت میسل بحرانی برای فریگیت 0/1درصد حجمی و برای سیتوگیت و سیتوفریگیت 0/15 درصد حجمی بود. مویان سیتوفریگیت کارایی علفکشهای کلودینافوپ پروپارژیل و تری بنورون متیل و مخلوط این دو علفکش را بیشتر از دو مویان دیگر بهبود بخشید. افزایش کارایی به وسیله مویان ها به گونه گیاهی بستگی داشت. به طوری که کارایی این علفکش ها در حضور این مویان ها در کنترل یولاف وحشی نسبت به خردل وحشی موثرتر بود. فعالیت شاخ و برگی علفکش های مورد بررسی با افزایش غلظت مویان بالاتر از غلظت میسل بحرانی افزایش یافت، که نشان دهنده آن است که عوامل دیگری به غیر از کاهش کشش سطحی بهبود فعالیت شاخ و برگی علفکش ها را تحت تاثیر قرار می دهند. افزایش غلظت سیتوفریگیت موثرتر از مویان های دیگر مورد استفاده در این تحقیق بود. اختلاط علفکش های کلودینافوپ پروپارژیل و تری بنورون متیل با همدیگر برهمکنش هم افزایی در کنترل یولاف وحشی و خردل وحشی داشت. به طوری که برهمکنش هم افزایی بین این علفکشها در کنترل خردل وحشی (34 درصد) بیشتر و موثرتر از یولاف وحشی (19 درصد) بود.
سیما سهرابی محمدحسن راشد محصل
فیکاریا با نام علمی r. ficaria گیاهی چندساله و غدهداری از تیره آلاله ( ranunculacea) است غدهها مهمترین راه تکثیر و پراکنش آن میباشد. این گیاه اخیراً به صورت علفهرز مهاجم در بعضی از مزارع گندم بویژه منطقه لرستان مشکلساز شده است. به منظور بررسی پارهای از صفات بیولوژی این علفهرز آزمایشهایی در سال 1387 در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد با هدفهای بررسی اثر تیمار پیش سرمایی روی شروع جوانهزنی، بررسی دمای بهینه و صفر فیزیولوژیک غدهها، تاثیر دمای متناوب بر جوانهزنی غدهها ، بررسی اثر اندازههای مختلف غدهها روی جوانهزنی، اثر یخبندان روی جوانهزنی غدهها، بررسی اثر خشکی روی جوانهزنی غدهها، بررسی صفات فنولوژیکی و طول دوره آن در فیکاریا براساس درجه-روز رشد، و بررسی اثر عمق کاشت روی سبز شدن گیاه اجرا شد. نتایج نشان داد که بهترین تیمار پیش سرمایی دمای 4 تا 8 درجه سانتیگراد به مدت بیش از 2 هفته بود. دمای مطلوب برای جوانهزنی در غدههای بزرگ و کوچک متفاوت بود(8 درجه سانتیگراد برای غدههای بزرگ و 14 درجه سانتیگراد برای غدههای کوچک). بیشترین جوانهزنی در دمای متناوب 5 تا 10 درجه سانتیگراد دیده شد. غدههای کوچک و دستهای نسبت به غدههای کشیده، نصفشده و بسیار کوچک جوانهزنی بیشتری داشتند. با افزایش مدت زمان یخبندان و کاهش دما درصد جوانهزنی کاهش یافت(بدون جوانه زنی). در اثر خشکی با افزایش فشار اسمزی و دما درصد جوانهزنی بشدت کاهش یافت(بدون جوانه زنی). در نتایج آزمایش فنولوژی، بوتههای فیکاریای سبز شده از غده در صفر تا 1014 درجه-روز به رشد خود ادامه دادند و در طول این دوره 5 مرحله فنولوژیکی به ثبت رسید. در بررسی عمق کاشت، گیاه تواست از تمام عمقهای کاشتهشده سبز شود ولی درجه-روزهای رشد در عمقهای سطحی نسبت به عمق 20 سانتی متری کمتر بود.
پرویز احسان زاده محمدحسن راشد محصل
به منظور بررسی رقابت یولاف وحشی با گندم و جو و تاثیر آن بر عملکرد و اجزاء عملکرد مطالعه ای در سال زراعی 1369-70 در مزرعه پردیس دانشکده کشاورزی دانشگاه مشهد صورت گرفت . در این آزمایش تاثیر پنج سطح تراکم علف هرز یولاف وحشی (شاهد، 6 درصد، 11 درصد، 19 درصد، و 26 درصد آلودگی) بر گندم (رقم بزوستایا) و جو (رقم والفجر) بصورت دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بررسی شد. آزمایش نشان داد که یولاف وحشی از سبز شدن تا به ساقه رفتن 1 تا 2 هفته عقب تر از گندم و بویژه جو می باشد ولی طی مراحل رشد زایشی با گندم هماهنگ می شود. ارتفاع یولاف روحشی در کنوپی جو بشدت کمتر از ارتفاع آن در کنوپی گندم می باشد. تعداد پنجه در گندم کاهش معنی داری پیدا می کند ولی تعداد پنجه گیاه جو تغییر چندانی پیدا نمی کند. فاکتورهایی نظیر تعداد دانه در هر سنبله وزن دانه در هر سنبله، و وزن هزار دانه سنبله مادری تغییر چندانی پیدا نمی کند ولی در سنبله های پنجه ای بویژه در گندم بطور معنی داری کاهش مییابند. عملکرد بیولوژیکی هم در گندم و هم در جو کاهش مییابد ولی تنها در گندم با 9 تا 10 درصد کاهش (حدود 1300 کیلوگرم در هکتار) معنی دار میباشد. عملکرد دانه هم در گندم (28 تا 31 درصد کاهش) و هم در جو (13 تا 14 درصد کاهش) کاهش پیدا کرده است که بترتیب معادل 1400 و 900 کیلوگرم در هکتار میباشد. شاخص برداشت در گندم شدیدا" (نزدیک به 22 درصد)کاهش پیدا می کند ولی در جو این کاهش معنی دار نمی باشد.
محمد کافی سه قلعه محمدحسن راشد محصل
بمنظور بررسی اثرات دفعات کنترل علفهای هرز، فاصلهء ردیف و تراکم بر رشد و عملکرد زیرهء سبز (cuminum cyminum) آزمایشی در سال زراعی 1367-68 در مزرعهء پردیس دانشکدهء کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. تیمارها عبارت از دفعات کنترل علف هرز دارای چهار سطح (بدون کنترل، یکبار کنترل 3 هفته، 2 بار کنترل 3 و 6 هفته و 3 بار کنترل 3 و 6 و 9 هفته بعد از سبز شدن) و فاصلهء ردیف دارای دو سطح (20 و 40 سانتیمتر) و تیمار تراکم دارای سه سطح (40، 80، و 120 بوته در متر مربع) بودند و در یک طرح اسپلیت پلات با چهار تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. دفعات کنترل علف هرز و فاصلهء ردیف فاکتوریل شد و بعنوان فاکتور اصلی و تراکم بعنوان فاکتور فرعی منظور شد . شاخص های رشد نییز مورد بررسی قرار گرفت ، نتایج نشان داد که شاخص سطح برگ (lai) و تداوم سطح برگ (laid) و سرعت رشد محصول (cgr) با افزایش تراکم و دفعات کنترل علف هرز افزایش می یابد. سرعت جذب خالص (nar) با افزایش دفعات کنترل علف هرز زیاد و با افزایش تراکم کاهش می یافت . lai و cgr در تما تیمارها در مرحله رشد زایشی بحداکثر میرسید، زیرا اندامهای زایشی زیره سبز خصوصا" میوهء آن دارای کلروپلاست بوده و فتوسنتز انجام میدهند. سرعت رشد نسبی (rgr) و نسبت سطح برگ (lar) در طول فصل رشد روند نزولی داشت . فاصلهء ردیف تاثیر معنی داری بر شاخصهای رشد نداشت . کنترل علفهای هرز عملکرد را افزایش داد. عملکرد تیمار یکبار کنترل علف هرز دوبرابر تیمار بدون کنترل بود، ولی بین عملکرد یک ، دو، سه بار کنترل علف هرز تفاوت معنی داری مشاهده نشد. عملکرد زیرهء سبز با عملکرد علف هرز همبستگی منفی بالائی داشت (r= -0.998) فواصل ردیف 20 و 40 سانتیمتر اثر معنی داری بر عملکرد نداشتند و عملکرد فاصلهء ردیف 40 سانتیمتر بیشتر از 20 سانتیمتر بود. با افزایش تراکم، عملکرد زیرهء سبز افزایش یافت و بین تراکم 80 و 120 بوته در مترمربع اختلاف عملکرد معنی دار نبود. علت افزایش عملکرد در تراکمهای بالا افزایش lai و cgr و افزایش عملکرد در تیمارهای کنترل کامل علف هرز بخاطر افزایش cgr,nar,lai بوده است . نتایج نشان داد که در شرایط آبیاری کاشت زیرهء سبز با تراکم 1200000 بوته در هکتار با فاصلهء ردیف 40 سانتیمتر و یکبار کنترل علف هرز در دشت مشهد مطلوب تر است .