نام پژوهشگر: سعیده ملکی فراهانی

بررسی اثر کم آبیاری و کاربرد موادطبیعی(اسید هیومیک و عصاره جلبک دریایی)برارقام نخودزراعی(cicer arietinum)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده کشاورزی 1391
  مهدی حق پرست   سعیده ملکی فراهانی

چکیده : مصرف نهاده های شیمیایی در اراضی کشاورزی موجب معضلات زیست محیطی عدیده ای از جمله آلودگی منابع آب، افت کیفیت محصولات کشاورزی و کاهش میزان حاصلخیزی خاک ها شده است. از طرف دیگر کمبود آب و مشکلات ناشی از آن نیاز به انجام تحقیق در این زمینه را دو چندان می کند. این آزمایش به منظور بررسی اثر کم آبیاری و کاربرد مواد طبیعی (اسید هیومیک و عصاره جلبک دریایی) بر رشد و عملکرد ارقام نخود زراعی طی سال زراعی 1390 – 1389 در شهرستان میامی (شاهرود) انجام شد. آزمایش به صورت کرت های دوبار خرده شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عامل اصلی تنش خشکی در چهار سطح آبیاری کامل (شاهد) و قطع آب در مراحل 50% گلدهی، 50% غلاف دهی و از مرحله 50% گلدهی تا برداشت، ) عامل فرعی، محلول پاشی در سه سطح محلول پاشی با آب مقطر (شاهد)، اسید هیومیک و عصاره جلبک دریایی و عامل فرعی – فرعی شامل ارقام هاشم، ilc482 و محلی (میامی) بود. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد اثرات متقابل محلول پاشی و قطع آبیاری بر برخی از صفات از جمله تعداد شاخه جانبی، تعداد غلاف در بوته، وزن صد دانه، شاخص برداشت، پروتئین و کارایی مصرف آب معنی دار است. محلول پاشی با اسید هیومیک نسبت به سایر مواداستفاده شده تاثیر بیشتری بر عملکرد، اجزای عملکرد و کارایی مصرف آب داشت. اما محلول پاشی با عصاره جلبک دریایی تاثیر بیشتری بر صفات رویشی داشت. در بین ارقام مورد مطالعه، رقم ilc482 از نظر عملکرد، نسبت به دو رقم هاشم و محلی برتری داشت اما به لحاظ رشد رویشی، تعداد شاخه جانبی و قطربوته (سایه انداز) رقم هاشم نسبت به دو رقم دیگر برتر بود. کلمات کلیدی : نخود،کم آبیاری، اسید هیومیک، عصاره جلبک دریایی، محلول پاشی

اثر ورمی کمپوست، کود های بیولوژیک و شیمیایی بر عملکرد کمی و کیفی زعفران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده کشاورزی 1391
  زهرا رسولی   سعیده ملکی فراهانی

مدیریت صحیح مصرف کود یکی از ابزارهای لازم برای برخورداری از یک نظام اگرواکولوژیکی پایدار و پرسود می باشد. در راستای نیل به این هدف، در این پژوهش تاثیر منابع و مقادیر مختلف کود بر عملکرد کمی و کیفی زعفران به عنوان یکی از گیاهان مزیت دار کشور بررسی شد. آزمایش مزرعه ای به صورت فاکتوریل با دو عامل، در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در مزرعه پژوهشی زعفران دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهد به اجرا در آمد. عامل اول مشتمل بر مقادیر مختلف کود شیمیایی نیتروژن در سه سطح 0، 50 و 100 درصد مقدار توصیهء کودی بر اساس آزمون خاک و عامل دوم شامل انواع مختلف کود غیرشیمیایی در چهار سطح شاهد بدون کود، ورمی کمپوست، کود زیستی حاوی باکتری های سودوموناس و باسیلوس و تلفیق باکتری های سودوموناس، باسیلوس و ورمی کمپوست بود. نتایج حاصل از بررسی صفات کمی و کیفی اندام های مختلف رویشی و زایشی زعفران مشخص کرد که کاربرد هم زمان مقدار کامل کود شیمیایی و زیستی، منجر به بروز اختلال در کارکرد باکتری ها و آثار مخرب در گیاه می شود. اما ورمی کمپوست در ترکیب با سایر کودها انعطاف پذیری بیشتری را از خود نشان داد. همچنین مصرف 100% کود شیمیایی با وجود تاثیر مثبت بر عملکرد کمی کل بوته، باعث کاهش شدید صفات کیفی برگ و کلاله شد. به طوری که مقدار عملکرد تر و خشک بوته را به ترتیب 02/1354% و 42/1646% افزایش و میزان کلروفیل b برگ، سافرانال و کروسین کلاله را به ترتیب 86/13%، 45/13% و 89/10% کاهش داد. لیکن اثرگذاری تیمارهای ترکیب نیمی از کود شیمیایی با کودهای غیر شیمیایی به صورت خالص و یا تلفیقی، بر صفات کمی همواره بیشتر از تیمارهای دارای 100% کود شیمیایی بود. به طور کلی تلفیق نیمی از کودهای شیمیایی توصیه شده به همراه ورمی کمپوست و باکتری های سودوموناس و باسیلوس باعث افزایش عملکرد کمی و کیفی زعفران شد. این تیمار در افزایش صفات تعداد کل اجزای گیاه، عملکرد تر و عملکرد خشک کل بوته موثرترین بود. علاوه بر این، منجر به افزایش 38/211% عملکرد خشک کلاله نسبت به شاهد (427/7 کیلوگرم در هکتار در برابر 757/3 کیلوگرم در هکتار تیمار شاهد) شد. البته شایان ذکر است که تیمار تلفیق 50% کود شیمیایی و ورمی کمپوست بالاترین کیفیت برگ و کلاله زعفران را سبب شد. این تیمار بر مقدار کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، فسفر برگ و پیکروکروسین کلاله به ترتیب 59/10%، 34/9%، 96/9%، 66/2% و 70/12% افزود. همچنین لازم به توضیح است که در مجموع تیمار شاهد (بدون کود) بالاترین درصد هر سه نوع ماده موثره کلاله را منجر شد.

مقایسه تاثیر کاربرد کود کلات آهن با نانو کلات آهن بر عملکرد کمی و کیفی زعفران زراعی ( crocus sativus l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  نسیم بقایی   سعیده ملکی فراهانی

چکیده به منظور بررسی اثر نانو کلات آهن و مقایسه با کلات eddhsa بر زعفران، آزمایشی به صورت فاکتوریل با 6 تیمار و سه تکرار در مزرعه زعفران دانشگاه شاهد در طی سالهای زراعی1390 - 1389 انجام شد که تیمار ها شامل نوع کود آهن در دو سطح کاربرد نانو کود کلات آهن و کود آهن کلات با بنیان eddhsa و عامل دوم مقدار کود در سه سطح 0، 5 و 10 کیلوگرم در هکتار بود. تعداد گل، وزن گل ، وزن تر و خشک کلاله، وزن خشک برگ، میزان کلروفیل a، b، کارتنوئید برگ، کلروفیل کل، تعداد برگ هر برگ، طول و عرض برگ، وزن خشک بنه های دختری، قطر بنه های دختر ( اصلی)، غلظت آهن، روی و منگنز در اندام هوایی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. خصوصیات کیفی زعفران شامل متابولیت های ثانویه اصلی کروسین ( عامل رنگ)، پیکروکروسین (عامل طعم) و سافرانال (عامل عطر) اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که تمام صفات مورد بررسی به جزء کارتنوئید، کلروفیل b ، عرض برگ و غلظت روی تحت تاثیر نوع، مقدار یا بر همکنش تیمار ها قرار گرفت. با افزایش مقدار کود از هر دو نوع به کار رفته، عملکرد زعفران افزایش یافت و کاربرد 10 کیلوگرم نانو کلات سبب افزایش وزن خشک کلاله، وزن تر گل، تعداد گل، تعداد برگ، طول برگ، قطر پداژه اصلی و وزن کل پداژه به میزان 59 ، 69، 51، 62، 14، 33 و 42 درصد نسبت به شاهد گردید. تیمار کاربرد 5 کیلوگرم نانو کلات منجر به افزایش 56 درصدی تعداد پداژه نسبت به شاهد گردید. به طور کلی نتایج نشان داد که کود آهن با بنیان نانو نسبت به میکرو موثرتر می باشدبه نحوی که در بیشتر صفات تیمار 5 کیلوگرم نانو کلات معادل 10 کیلوگرم کود کلات معمولی می باشد.

بررسی ویژگی های اکوفیزیولوژیک اکوتیپ های بالنگو (lallemantia.sp) تحت تنش خشکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  مینا عبدالهی   سعیده ملکی فراهانی

به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی بر عملکرد، اجزاء عملکرد و برخی ویژگی های فیزیولوژیک گیاه دارویی بالنگو، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی گیاهان دارویی دانشگاه شاهد در سال زراعی 1391- 1390 انجام شد. عامل اول سیستم آبیاری در دو سطح 40 درصد و 60 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک، عامل دوم گونه های بالنگو شامل lallemantia royleana وlallemantia iberica و عامل سوم، منشأ توده در دو سطح ارومیه و مشهد بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش معنی دار شاخص سطح برگ در گونه l. iberica شد ولی در گونه l. royleana تغییری ایجاد نکرد. گونه l. royleana با 0088/0 میلی گرم بر گرم بیشترین مقدار کلروفیل a را در مقایسه با گونه l. iberica با 0080/0 میلی گرم برگرم نشان داد. تنش خشکی بر درصد روزنه های باز و بسته اثر معنی دار داشت، با افزایش درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک، درصد روزنه های بسته افزایش یافت اما درصد روزنه های باز کاهش یافت و این عمل در گونه l. iberica با شدت بیشتری انجام گرفت. بیشترین تعداد فندقه در بوته مربوط به سطح 40 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک، گونه l. iberica و اکوتیپ مشهد بود. بیشترین عملکرد دانه در سطح 40 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک با میانگین 4/208 کیلوگرم در هکتار و مربوط به گونه l. iberica با میانگین 4/189 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. عملکرد دانه در سطح 60 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک، 3/107 کیلوگرم در هکتار بود که نسبت به تیمار 40 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک، 84/43 درصد کاهش یافت. بین اکوتیپ ها درl. iberica تفاوت معنی داری از لحاظ عملکرد دانه دیده شد و اکوتیپ مشهد بیشترین میانگین ها را نشان داد ولی در گـــونه l. royleana تفاوت معنی داری بین اکوتیپ ها دیده نشد. خشکی اثر معنی دار بر درصد موسیلاژ دانه و عملکرد موسیلاژ داشت. بیشترین درصد موسیلاژ دانه مربوط به l. royleana بود. تنش خشکی بر درصد پروتئین دانه معنی دار نبود، اما عملکرد پروتئین دانه در گونه ها و اکوتیپ-های بالنگو تحت تاثیر تنش خشکی قرار گرفت. بیشترین عملکرد پروتئین مربوط به تیمار 40 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک، گونه l. iberica و اکوتیپ مشهد بود. طول مراحل فنولوژیک گونه های بالنگو تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفت. زمان گلدهی و زمان رسیدگی در l. royleana و تیمار 60 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک در مقایسه با l. iberica و تیمار 40 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک زودتر اتفاق افتاد

بررسی اثر پوشش و حبه دار کردن بذر با مواد شیمیایی و باکتری های محرک رشد بر جوانه زنی بذر چغندرقند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده کشاورزی 1393
  حسن مهدوی   محمد علی چگینی

در زراعت چغندرقند، تولید و فرآوری بذر باکیفیت یکی از اهداف مهم است. در این پژوهش بذر چغندرقند (رقم پارس موسسه تحقیقات و اصلاح بذر چغندرقند) پس از حبه دار و پوشش دار کردن بذر با برخی از باکتری های محرک رشد گیاه و مواد شیمیایی ازلحاظ کیفیت جوانه زنی و ماندگاری این باکتری ها بر روی بذر در سه آزمایش جداگانه در سال 1393-1392 مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش اول بررسی اثر پوشش دار کردن و حبه دار کردن بذر با باکتری در 12 سطح (شاهد، کاربرد منفرد باکتری های ازتوباکتر کروکوکوم سویه پنج، باسیلوس لنتوس سویه 4- 15، سودوموناس پوتیدا سویه rs- 36 و آزوسپریلیوم لیپوفروم سویه of، تلفیق دوتایی و تلفیق مجموع باکتری ها باهم با غلظت (1- cfu ml 107)، آزمایش دوم بررسی اثر پوشش دار کردن و حبه دار کردن بذر با مواد شیمیایی در چهار سطح ( شاهد، 500 میلی گرم جیبرلیک اسید، 500 میلی گرم سالیسیلیک اسید و 500 میلی گرم اتیلن) به طور مجزا در آزمایشگاه به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی و همچنین در گلخانه به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار و آزمایش سوم بررسی ماندگاری باکتری فرموله شده در ترکیبات پوشش بذر بعد از انبارداری انجام گرفت. نتایج نشان داد که اثر پوشش و حبه دار کردن بذر به همراه باکتری بر صفات درصد و سرعت جوانه زنی، درصد گیاهچه های نرمال و غیر نرمال، میانگین مدت جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه، وزن تر و خشک گیاهچه و همچنین شاخص طولی و وزنی بنیه بذر در گلخانه و آزمایشگاه معنی دار شد. به طورکلی بذرهای پوشش دار شده با این باکتری ها در مقایسه با بذرهای حبه دار شده در هر دو مکان نتایج بهتری داشت. بذرهای پوشش دار شده با باکتری ازتوباکتر و تلفیق دوتایی باکتری سودوموناس و ازتوباکتر در شرایط آزمایشگاه و کاربرد منفرد باکتری سودوموناس در گلخانه نقش بیشتری در افزایش درصد جوانه زنی (18%)، وزن تر و خشک گیاهچه (33%)، تعداد گیاهچه های نرمال (57%) و شاخص بنیه بذر بیشتری در مقایسه با تیمار شاهد داشتند. نتایج پوشش و حبه دار کردن بذر با کمک مواد شیمیایی ذکرشده اثر معنی داری بر صفاتی نظیر میانگین مدت جوانه زنی، طول ساقه چه و ریشه چه و همچنین وزن تر گیاهچه و خشک گیاهچه در آزمایشگاه داشت. در شرایط گلخانه نیز تمامی صفات مورد بررسی به جز شاخص وزنی بنیه بذر در سطح یک درصد معنی دار بود. به طورکلی بذرهای پوشش دار شده با این مواد به ویژه اسید جیبرلیک و اتیلن در هر دو مکان در مقایسه با بذرهای حبه شده مناسب تر بود. در بررسی حفظ جمعیت باکتری روی بذر در طی مدت انبارداری پس از 6 ماه نشان داده شد که تمام تیمارهای اعمال شده به جز بذرهای پوشش دار شده با آزوسپریلیوم و بذرهای حبه شده با باکتری سودوموناس بقیه تیمارها در حفظ جمعیت باکتری روی بذر موفق بودند