نام پژوهشگر: نجفقلی حبیبی
زهرا سالاریان مرضیه صادقی رشتی
این تحقیق به تصحیح رسال?« زواهر الحکم» حسن بن عبدالرزاق لاهیجی(1042 - 1121 هـ ق)، بخش «الهیات» آن پرداخته است. زواهر الحکم (بخش الهیات) کتابی کلامی است در اصول عقاید شیع? دوازده امامی به زبان عربی که در شش مطلب به اثبات واجب، صفات جمالی و جلالی، مبدأ افعال واجب، نبوت انبیاء، امامت و معاد پرداخته است. میرزا حسن لاهیجی نوه دختری ملاصدرای شیرازی (980-1050 هـ ق) و فرزند عبدالرزاق لاهیجی (متوفی 1072 هـ ق) است. وی عالم فاضل و مسلط بر کلام شیعه بوده است و در اثبات اصول تشیع از استدلال های عقلی و نقلی بهره جسته و از آن جا که ادیب نیز بوده، نثر خود را با سجع های زیبا تزیین نموده است. این تحقیق بر پای? نسخ? اساس، صورت گرفته است. انجام این تحقیق به روش کتابخانه ای و با استفاده از عکس نسخ در کتابخانه ها تهیه گردیده است. در این رساله علاوه بر آوردن زندگی نامه ای کوتاه از مولف و نوشتن مقدمه تحقیقی، سعی شده است به روش علمی و با رعایت امانت، نزدیک ترین صورت به متن اصلی ارائه شود.
حمید رضا دهقان بنادکی حسن رضازاده
افلاطون و ارسطو نخستین حکیمانی بودند که به بیان منطقی مسایل حکمت عملی پرداختند دیدگاههای ایشان در این باب سرمشق اندیشمندان بعدی قرار گرفت . با ترجمه ی متون یونانی در عصر ترجمه حکمای مسلمان با آراء حکمت عملی افلاطون و ارسطو آشنا شدند. بعد از عصر ترجمه آنگاه که متفکران مسلمان آثار مستقلی را بنابر باور های اصیل اسلامی تألیف کردند نقل قول های متعددی از آثار افلاطون و ارسطو را برای تبیین مسایل حکمت عملی ذکر کردند که حاکی از تأثیر پذیری از آثار افلاطون و ارسطو می باشد. ابن مسکویه(320-421ق)از جمله حکیمانی است که آثار مستقلی همچون تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق را به نگارش در آورد اما همانطور که بیان شد نقل قول های متعدد، تقسیم نفس به قوای سه گانه(غضبیه،شهوانیه،ناطقه)و ذکر نظریه اعتدال برای شرح ماهیت فضایل عدالت،شجاعت، عفت و حکمت حاکی از تأثیر پدیری فراوان ابن مسکویه از آراء ارسطو و افلاطون دارد. اما آنچه ذکرش حائز اهمیت است این است که بررسی تأثیر پذیری مسکویه از آثار افلاطون و ارسطو ما را قادر خواهد ساخت تا آراء مستقل و نوآوری های ابن مسکویه را در زمینه ی حکمت عملی شناسایی کنیم. چرا که او به مفاهیمی همچون صله ی رحم، پرستش و انواع آن و ضرورت همراهی اخلاق با شریعت در ساختار حکمت عملی خود اشاره کرده است که پیش از آن در آرای افلاطون و ارسطو ذکری از آنها نرفته بود.
نادره بهمنش سید محمود یوسف ثانی
برای ظهور تأثیرات عملی اعتقاد به توحید ، شدت در عقیده توحیدی و باور قلبی و بلکـه یقین، لازمست. زیرا مـادام که موحد، سیر درونی خود را به سوی حق، آغاز ننموده است و در مرتبه توحید لسانی قرار دارد، انتظار بروز تأثیرات عملی خاصی را از او نمی توان داشت. حضرت امام خمینی – ره – و خواجه عبد الله انصاری – ره – بر همین اسـاس، در آثارشـان، پس از ذکر معانی توحـید، مراتبی را برای توحید و موحد، ذکر نموده و سپس درجات مختلفی از آثار جوارحی ( مانند: اتیان عبادات ، سعی درانفاق و ...) و آثار جوانحی ( مانند: صبر، توکل، رضا و تسلیم و...) را متناسـب با آن مراتـب توحیدی ، قابل انتظار از موحـدین دانسته اند. از این روی طبق آراء این دو عارف عظـیم الشأن، از هر موحدی به تناسب مرتبه ای از توحید که در آن، قـرار دارد؛ اعمال موحدانه جوارحی و جوانحـی ویژه ای را باید انتظـار داشـت که برخـی از آن ها در رابطه موحد با خودش و برخی دیگر در رابطه موحد با حق و خلـق، پدیدار می گردند و بدین ترتیب،تأثیرات عملی اعتقاد به توحید نیز همانند خود توحید، دارای مراتب و درجات بی نهایتی می باشند. توجه به تأثیرات عملی اعتقاد به توحید، خصوصاً در رابطه میان موحد و جامعه پیرامونش، جایگاه ویژه ای را در آثار امام خمینی– ره – داراست و حـال آن که توجه به تأثیـرات عملی اعتـقاد به توحید (و حتی شهود توحید) در رابطه موحد با خداوند، محور اصلی بیانات خواجه عبدالله انصاری- ره- را تشکیل می دهد. آن چه از فحوای کلام این دو عارف در مجموعه آثارشان، حاصل می گردد، این است که عقیده توحیدی پس از شـدت یافتن، به تدریج، سراسر اعمال و رفتار و افکار موحد و سپس جامعه توحیدی را ، تحت تأثیر، قرار می دهد. واژگان کلیدی: توحید، عقیده، عمل، اثر
زینب افشار نجفقلی حبیبی
این تحقیق به تصحیح رسال? «فُصول» خواجه نصیر الدین الطوسی(597-672 ق)، ترجم? عربی آن از رکن الدین محمّد بن علی الجُرْجانی الاسترآبادی(زنده در 697 و 728)، و یکی از شروح آن با عنوان «الأنوار الجلالیه للفصول النصیریه» اثر مقداد بن عبدالله السُیُوری الحِلّی (-826 ق) پرداخته است. فصول کتاب کلامی کوچکی است با عباراتی موجز در اصول عقاید شیع? دوازده امامی به زبان فارسی. جرجانی شاگرد علامه حلی(648-726) و شارح مَبادی ایشان، و جدّ مقداد سُیُوری است. او ترجم? فصول را در آخرین سال عمر خود، و با عباراتی کوتاه و رسا انجام داده است، که پس از ترجمه بسیار مورد توجه قرار گرفته و بیش از یازده شرح بر آن نوشته شده است. سیوری دانشمند فاضلی بوده که بر کلام شیعه و کلام اسلامی کاملاً مسلط بوده است، وی بر فصول شرح مفصلی نوشته و استدلال های فشرد? خواجه را باز کرده است، او در تمام موارد تابع محض دیدگاه های کلامی خواجه بوده، و در بحث سیر و سلوک از کتاب أوصاف الأشراف خواجه نصیر بهره برده است. فصول و شرح آن می تواند یکی از منابع کلام شیعی و اسلامی باشد. در این تحقیق شرح بر پای? نسخ? اساس، و ترجمه و متن فارسی به روش گزینشی تصحیح شده است. انجام این تحقیق به روش کتابخانه ای بوده است، از فهرست های کتابخانه ها بهره جسته و با مراجعه به آن مراکز نسخه ها تهیه شده است. در این پایان نامه مقدم? تحقیقی هم نوشته شده است. همچنین در این رساله به روش علمی و با رعایت امانت ، سعی شده است نزدیک ترین صورت به متن اصلی ارائه شود. به علاوه، زندگی نام? مولفین کتب در آغاز ارائه شده است.
زهرا بشیری حدادان بیوک علیزاده
دعا به معنای نیاز گفتن و مناجات به معنای راز گفتن از لحاظ لغوی و اصطلاحی دو مفهوم جدا از هم هستند و روایات و آیات بسیاری را به خود اختصاص داده اند. امام خمینی (س) از جمله عارفانی است که در آثار خویش بویژه شرح دعای سحر به دعا و مناجات پرداخته است و علاوه بر تعریف آن، ویژگی ها، موانع، اقسام و آثار تکوینی و تربیتی دعا و مناجات را شرح داده است. در آثار ایشان هم دعا و هم مناجات وجود دارد؛ اما تمایز مستقلی با عنوان دعا و مناجات به چشم نمی خورد. مبانی عرفان نظری امام، از جمله خداشناسی، انسان شناسی، امامت و انسان کامل در نیایش های ایشان منعکس است؛ سابقه تاریخی این مباحث و نیز نوآوری و ابتکار امام در این باره قابل توجه است. منبع و مأخذ نیایش های امام آیات و نیایش های اولیاء است و بدیهی است که این نیایش ها بر سلوک امام تأثیر نهاده و از آن نیز متأثر شده است. کلید واژه: دعا، مناجات، نیایش، عبادت، عرفان نظری و امام خمینی(س)
ملکه اسفندیار نجفقلی حبیبی
تحقیق حاضر به تصحیح رسالۀ«زواهر الحکم» میرزاحسن لاهیجی فرزند ملا عبدالرزاق لاهیجی(1042 - 1121 هـ ق)، بخش « امور عامه وطبیعیات» آن پرداخته است؛ زواهر الحکم («امورعامه» و طبیعیات) کتابی فلسفی است که بعد از ذکر مقدمه ای در تعریف حکمت وتقسیمات آن،درباب اول، به تعریف وجود و ذکرتقسیمات آن در پنج مطلب وهر مطلب دارای چندین فصل که مطلب اول علت ومعلول، مطلب دوم وجود وماهیت،مطلب سوم واجب وممکن،مطلب چهارم واحد وکثیر،مطلب پنجم قدیم وحادث، وسپس در باب ثانی به طبیعیات در نه مطلب وهر مطلب دارای چندین فصل، که مطلب اول ماهیت جسم،مطلب دوم احوال حرکت وسکون،مطلب سوم مکان وخلأ،ومطلب چهارم متناهی بودن کمیت ها،مطلب پنجم احوال اجرام فلکی،مطلب ششم احوال بسائط عنصری،مطلب هفتم ترکیب عناصر وذکر مرکبات ناقصه،مطلب هشتم ذکر مرکبات تامّه،مطلب نهم بحث انسان درپنج فصل پرداخته است. میرزا حسن لاهیجی، عالمی فاضل است که در فلسفه بعضی از مبانی ملا صدرا را پذیرفته وقائل به اصالت و وحدت حقیقت وجود است ، ولی به طور کلی در مباحث دارای مشرب مشایی و مانند پدر خود به حسب ظاهر، از اتباع شیخ الرئیس وشارح افکار ایشان است،وی نیز مسلط بر کلام شیعه نیز بوده و در اثبات عقاید خود، از استدلال های عقلی ونقلی بهره جسته است. این تحقیق بر اساس مقابله نسخه ها، صورت گرفته ، وانجام این تحقیق به روش کتابخانه ای و با استفاده از عکس نسخ در کتابخانه ها تهیه شده است. در این رساله علاوه بر آوردن زندگی¬نامه ¬ای کوتاه از مؤلف و نوشتن مقدمه تحقیقی، سعی شده¬ است به روش علمی و با رعایت امانت،نزدیک ترین صورت به متن اصلی ارائه شود.
احسان کردی اردکانی نجفقلی حبیبی
ابن سینا در زمینه فلسفه و پزشکی نظامی را پی ریزی کرده است که شارحان متعددی در شرق و غرب در پی فهم و شرح آن بوده اند. این رساله در صدد فهم و تبیین ارتباط بین نظام فلسفی ابن سینا و طب اوست. طب سینوی، مبتنی بر پیش فرض های فلسفی ابن سیناست. او ضمن توجّه به عدم خلط مسائل علوم، در کتب طبی خود به وفور از مبانی و قواعد فلسفی به عنوان اصل موضوعی استفاده کرده است و معتقد است طبیب از آن جهت که طبیب است نباید وارد مسائل فلسفی طب شود. مسأله اصلی رساله آن است که نسبت فلسفه ابن سینا با طب سینوی چگونه است؟ نگارنده ضمن بررسی کارکردهای فلسفه در طب و ضرورت نگاه فلسفی به طب سینوی، تأثیرات هستی شناختی، فلسفه طبیعی و انسان شناختی فلسفه ابن سینا بر طب سینوی را مورد واکاوی قرار داده است.
محمدحسین ایراندوست نجفقلی حبیبی
دراین رساله ابتدا بحثی پیرامون قضایای حمیله و تقسیم بندی آن (به لحاظ موضوع) صورت گرفته و سپس تعاریف قضایای ثلاث را از کتب علماء منطق استقصاء نموده و ضمن نقد و بررسی آنها به اشکالاتی که متوجه تقسیم بندی و تعاریف این قضایاست پرداخته شده سپس مناطصدق قضایای ثلاث از دیدگاه فلاسفه اسلامی و آنگاه بحث تطبیقی در مورد مناط صدق (بین نظرات comespondence و cohorece و ...) صورت گرفته است .
مریم خوشدل روحانی نجفقلی حبیبی
دانشجو دربارهء صناعت برهان در این رساله به تفحص پرداخته و بخشی ازمبحث مورد نظر را به نظریات جدید که پیرامون آن مطرح شده اختصاص داده است . و رساله خود را بر سه بخش تدوین نموده 1 - کلیات شامل سوابق تاریخی و تعریف برهان و جایگاه برهان در منطق 2- بخش دوم در مبادی برهان 3 - بخش سوم به بررسی اقسام علل و برهان اختصاص یافته است .
احسان الله مویدی زاده نجفقلی حبیبی
ابن سینا در رسالهء عشق خود، موجودات را برحسب استعدادات ذاتی آنها تقسیم بندی نموده است و رسالهء خود را در هفت باب بشرح ذیل تنظیم نموده است : 1 - در بیان سریان عشق در تمامی موجودات . 2 - در بیان وجود عشق در جواهر بسیطه غیر حیه. 3 - در بیان وجودعشق در موجوداتی که صاحب قوهء مغذیه اند. 4 - در بیان وجود عشق در جواهر حیوانی از جهت قوای حیوانی . 5 - در بیان وجود عشق ظرفاء و صاحبان ذوق سلیم نسبت به صور حسنه و وجوه مستحسنه . 6 - در بیان وجود عشق در نفوس الهیه. 7 - در خاتمه فصول (نتیجه گیری) .در تنظیم این رساله به پیروی از روش آن بزرگوار همان ترتیب رعایت شده و با این تفاوت که ایشان در خصوص عشق در جواهر عقلیه و نفوس سماویه که در متن رساله بدان اشاره شده است فصلی جداگانه نساخته است اما نگارندهء این سطور بعد از عشق در نفوس الهیه به حکم مناسبت و رعایت ضرورت برای عشق در جواهر عقلی و نفسی سماوی فصلی جداگانه ساخته ولی کلا" در تنظیم مطالب و نحوهء نتیجه گیری از رسالهء مورد نظر که رعایت نظم منطقی در آن شده است استمداد شده است .
مهدی فرمانیان نجفقلی حبیبی
ارتباط و آمیختگی تشیع و تصوف به چند قرن قبل از صفویان و بنا به قولی به قرون آغازین اسلام باز می گردد ، ولی با ظهور صفویان ، رنگ و لعابی دیگر یافت و شدت گرفت. در این دوره ، فقیهان صوفی مشرب و صوفیانی که فلسفه مشا را با تصوف در آمیخته بودند ، زیاد شدند. از فقیهان صوفی مشرب این دوره می توان شیخ بهایی و شاگرد نامدارش محمدتقی مجلسی (پدر علامه مجلسی) را نام برد . یکی دیگر از این فقیهان ملامحسن فیض کاشانی است .وی را پیرو طریقه نوربخشیه و صوفی وحدت وجودی دانسته اند. از فیلسوفان نامی این دوره می توان میرداماد، ملاصدرا و ملا رجبعلی تبریزی را نام برد . ملارجبعلی یک صوفی به تمام معنا بوده که حکمت مشا تدریس می کرد. قاضی سعیدقمی که خود یک عارف و صوفی به تمام معناست ، از شاگردان دو مکتبی است که هر دو وامدار عرفان و تصوف هستند. او قبل از آن که یک فیلسوف یا مفسر باشد ، یک صوفی و به تعبیر بعضی از معاصران یک عارف است. او با آشنایی با افکار حکمت مشا و اشراق و متعالیه و تحقیق در احادیث و معارف اهل بیت دست به تالیف زد و احادیث کلامی را شرح نمود. در این نوشتار به شرح زندگانی و آثار وی پرداخته ، اندیشه های کلامی وی را کاوش می کنیم.