نام پژوهشگر: سعید احدی
سعید احدی حسن درمانی کوهی
این تحقیق به منظور بررسی اثر جیره های متفاوت از نظر مواد مغذی بر عملکرد، صفات لاشه و منحنی رشدی در بلدرچین ژاپنی انجام شد. در این آزمایش از تعداد 1000 قطعه بلدرچین یک روزه در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تیمار، 3 تکرار و 86 قطعه پرنده در هر تکرار به مدت 56 روز استفاده شد. تیمارها عبارت بودند از: 1) جیره با تراکم 5% کمتر از پیشنهاد جدول احتیاجات غذایی طیور (1994) 2) جیره بر اساس پیشنهاد جدول احتیاجات غذایی طیور (1994) 3) جیره با تراکم 5% بیش از پیشنهاد جدول احتیاجات غذایی طیور و 4) جیره با تراکم 10% بیش از پیشنهاد جدول احتیاجات غذایی طیور. بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش، خوراک مصرفی روزانه به طور معنی داری در تیمار با تراکم 5% کمتر از nrcو در هفته ی ششم نسبت به سایر تیمار ها بیشتر بود(05/0p<). در رابطه با مصرف خوراک در دوره ی صفر تا 21 روزگی تفاوت معنی داری بین تیمار با تراکم 5% کمتر در مقایسه با سایر تیمارها مشاهده شد (05/0p<)، به طوری که افزایش تراکم منجر به افزایش در خوراک مصرفی شد. در هفته های اول، دوم و سوم کاهش تراکم مواد مغذی منجر به کاهش در افزایش وزن در مقایسه با سایر تیمارهای آزمایشی شد. تیمار با تراکم 10% بالاتر از سطح پیشنهادی nrc منجر به بهبود در ضریب تبدیل خوراک در مقایسه با تیمارهای با تراکم nrc و 5 درصد کمتر از nrc شد (05/0p<). صفات لاشه در بین تیمارها فقط در مورد وزن ران (درصد از وزن زنده) در جنس ماده معنی دار بود (05/0p<). در مورد وزن نسبی پانکراس، سنگدان و کبد در بین تیمارها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<p). وزن دئودنوم، ژژنوم و ایلیوم در بین تیمارها تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/0<p). نکویی برازش مدل های رشدی (ریچاردز، لوپز، گومپرتز و ون برتالانفی) با استفاده ازآماره هایaic ،bic ، rmse و r2 نشان داد که مدل ریچارد توانایی بهتری را در خصوص توصیف رشد و صفات مرتبط با لاشه در جوجه بلدرچین ها داشته است که دلیل آن می تواند انعطاف-پذیری بیشتر این مدل بوده باشد. استنتاج کلی این است که باتوجه به دقت و ویژگی های مدل ریچارد می توان از این مدل در ارزیابی رشد جوجه بلدرچین ها استفاده نمود.