نام پژوهشگر: اسفندیار فرهمندفر
سیده ثمانه هاشمی اسفندیار فرهمندفر
به منظور بررسی تاثیر گذاری گیاهان پوششی در کنترل علف های هرز سویا در تاریخ های مختلف کاشت، آزمایشی در سال 1392 در مزرعه مرکز جهاد کشاورزی چپکرود جویبار به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با 8 تیمار و 3 تکرار اجرا گردید. تیمار های آزمایشی شامل گیاهان پوششی شبدر ایرانی (trifolium resupinatum)، شنبلیله (trigonella foenum graecum l.)، خلر (lathyrus sativus l.) و ماشک گل خوشه ای (vicia sativa) و زمان های کاشت گیاهان پوششی (همزمان با سویا و سه هفته بعد از کاشت سویا) بوده و همچنین دو تیمار شاهد بصورت تک کشتی سویا با و بدون وجین درنظر گرفته شد. در بین علف های هرز شناسایی شده در مزرعه، تاج خروس (l. amaranthus retroflexus)، دم روباهی باریک ((alopecurus myosuroides و چسبک (setaria viridis) بیشترین فراوانی را در بین سایر علف های هرز داشتند که به عنوان علف های هرز غالب مزرعه در نظر گرفته شدند. مابقی علف های هرز موجود در مزرعه به عنوان سایر علف های هرز مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نمونه برداری از علف های هرز در سه مرحله (60، 82 و 90 روز پس از کاشت ) نشان داد کاشت همزمان شنبلیله، ماشک، شبدر و خلر و کاشت با تاخیر آنها به ترتیب 45، 56، 65، 47، 61، 79، 55 و 67 درصد تراکم علف های هرز و 74، 84، 86، 81، 85، 94، 84 و 90 درصد زیست توده علف های هرز را در مجموع سه مرحله نمونه برداری در مقایسه با تیمار شاهد بدون وجین کاهش داد. همچنین بیشترین عملکرد اقتصادی سویا (6/3792 کیلوگرم در هکتار) مربوط به تیمار کاشت ماشک در تاریخ کاشت دوم و کمترین عملکرد اقتصادی سویا (4/749 کیلوگرم در هکتار) مربوط به تیمار شاهد بدون وجین بود. این کاهش عملکرد به دلیل رقابت شدید بین ذرت و علف های هرز و در نتیجه محدود شدن منابع اصلی محیط از قبیل آب، نور و مواد غذایی بود. همچنین به دست آمدن بیشترین عملکرد اقتصادی در تیمار کشت ماشک در تاریخ کاشت با تاخیر می تواند به دلیل مشاهده کمترین تراکم و ماده خشک علف های هرز، و همچنین مشاهده بیشترین سطح برگ کل سویا و کمترین سطح برگ مجموع علف هرز در این تیمار باشد. نتایج نشان داد بیشترین شاخص کلروفیل سویا در تمامی تیمار ها در لایه میانی کانوپی و کمترین در لایه زیرین وجود داشت. درحالیکه، بیشترین شاخص کلروفیل گیاهان پوششی در تمامی تیمارها در لایه بالایی کانوپی و کمترین مقدار در لایه زیرین کانوپی مشاهده گردید. به طور کلی آلودگی علف های هرز باعث کاهش شاخص کلروفیل سویا در تیمار کشت بدون وجین سویا نسبت به تیمارهای سویای با وجین و همراه با گیاه پوششی شد. همچنین استفاده از گیاه پوششی شبدر ایرانی، شنبلیله و ماشک گل خوشه ای در سه هفته بعد از کشت سویا تاثیر مطلوبی بر توزیع عمودی شاخص کلروفیل در لایه های مختلف کانوپی آنها داشته است که احتمالا به سایه اندازی گیاهان مذکور و عدم رشد علف های هرز، مکانیسم رقابتی، آللوپاتیک و خواص مرفولوژیک آنها مرتبط باشد. همچنین نتایج نشان داد حداکثر میزان شاخص سطح برگ و تجمع ماده خشک سویا در لایه های مختلف کانوپی بسته به نوع گیاه پوششی و زمان کاشت آن متفاوت بود درحالیکه گیاهان پوششی در کاشت با تاخیر شاخص سطح برگ و ماده خشک کمتری نسبت به کاشت همزمان داشتند. در اکثر موارد بیشترین شاخص سطح برگ و همچنین تجمع ماده خشک علف های هرز در لایه ابتدایی کانوپی (20-0 سانتی متر) به دست آمد. همچنین در بررسی توانایی تحمل رقابت (awc) نتایج نشان داد که از نظر توانایی تحمل رقابت با علف های هرز، بین تیمارها تفاوت معنی داری وجود داشت. تیمار دارای گیاه پوششی ماشک در تاریخ کاشت دوم دارای بیشترین توانایی تحمل (92/180) بوده و کمترین توانایی تحمل (52/35) در تیمار سویای بدون وجین مشاهده گشته است. به طور کلی مالچ زنده گیاهان پوششی می تواند موجب کاهش رقابت علف های هرز با گیاهان زراعی اصلی شود.