این تحقیق رفتار فاصله فیزیکی دانشجویان و اساتید و تفاوت های مربوط به جنسیت و جایگاه را بر الگوهای بدست آمده در یک محیط دانشگاهی در ایران بررسی میکند. از طریق روش مشاهده و یادداشت، ششصد تعامل بین دانشجو-دانشجو، استاد-دانشجو، و استاد-استاد مشاهده و ثبت شد. شرکت کنندگان بر اساس جنسیت ( مرد یا زن) و جایگاه ( بالا یا پایین) دسته بندی شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده هایی که از مشاهدات به دست آمدند، آمار توصیفی و آزمون تی با سطح معنا داری کمتر از پنج صدم استفاده شد. نتایج نشان داد که جنسیت و جایگاه تفاوت های معناداری در فاصله فیزیکی مردان و زنان دانشحو و استاد ایجاد کرده است. هر چند، بر خلاف تئوری "رفتار سازمان دهی شده طبق جایگاه"، نتایج نشان داد که افراد با جایگاه بالا همان الگوی فاصله فیزیکی افراد با جایگاه پایین را رعایت میکنند. تحقیق کنونی هم سو با مفهوم قدرت و همبستگی هادسن است که مشخص ساخت فاصله فیزیکی افراد با جایگاه پایین هنگام صحبت با افراد با جایگاه بالا بطور معناداری متفاوت است.

دراین رساله، به بررسی اثر ناهنجاری کایرال در حضور میدان مغناطیسی زمینه پرداخته شده است. این موضوع را می توان از منظر نظری و پدیده شناسی مطالعه نمود. از دیدگاه نظری، این پدیده را در قالب دوگانی پیمانه/گرانش بررسی نموده ایم و از دیدگاه پدیده شناسی، میزان مشاهده پذیری چنین پدیده ای را در آزمایش برخورد یون های سنگین مورد مطالعه قرار داده ایم.

هدف کلی این تحقیق تعیین شیوه های یادگیری زبان آموزان( زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی) ایرانی غیرآکادمیک ( غیردانشگاهی ) از آموزشگاههای متفاوت و بررسی رابطه بین روشهای یادگیری برگزیده (lsp) توسط این زبان آموزان و جنسیت ، سطح دانش زبانی و نمرات کسب شده پایانی آنها بود. به این منظور، نسخه سوم پرسشنامه شیوه های یادگیری کلب 2007 (klsi, 3.1) و تست تعیین سطح آکسفورد 2004 (opt) بر روی 327 زبان آموز که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، برای تعیین به ترتیب روشهای یادگیری زبان آموزان و سطح دانش زبانی آنها اجرا شدند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نسخه شانزدهم spss ُُ انجام گردید. آمار توصیفی نشان دهنده این بود که در مقوله روشهای یادگیری اکثر زبان آموزان ایرانی غیرآکادمیک روش diverging را ترجیح میدهند. نتایج one-way anova نشان داد که تفاوت چندانی بین نمرات پیشرفت در پایان ترم زبان آموزان و روشهای یادگیری آنها وجود ندارد. نتایج دو ضریب توافقی کرامر و پیرسن که برای تعیین میزان همبستگی بین روشهای یادگیری زبان آموزان و جنسیت و سطح دانش زبانی آنها استفاده شده بود نشان داد که تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو صفت جنسیت و سطح دانش زبانی و روشهای یادگیری زبان آموزان ایرانی غیر دانشگاهی وجود ندارد.