نام پژوهشگر: مرتضی دوستی پاشاکلایی

بررسی موانع توسعه فوتبال قهرمانی زنان در ایران
thesis موسسه آموزش عالی غیر انتفاعی و غیر دولتی شمال - آمل - دانشکده علوم انسانی و تربیت بدنی 1393
  عذرا افتخاری   حمیدرضا گوهررستمی

هدف از تحقیق حاضر بررسی موانع توسعه فوتبال قهرمانی زنان در ایران و اولویت بندی آنها بود. این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی بود. ابزار اندازه گیری تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته جهت بررسی موانع توسعه فوتبال قهرمانی زنان در ایران شامل 73 سوال بسته بود که سه سطح موانع توسعه فوتبال قهرمانی زنان را که شامل متغیرهای سطح کلان (عوامل فرهنگی و اجتماعی، محیط اقتصادی و محیط سیاسی و حقوقی با 15 سوال)، متغیر سطح میانی شامل( حمایت مالی، ساختار و سازماندهی سیاست های ورزش، میزان مشارکت ورزشی، استعدادیابی، حمایت ورزشی، اماکن و تسهیلات، تدارک مربیان و توسعه مربیگری، رقابت های ملی و تحقیقات علمی با 53 سوال) و متغیر سطح خرد شامل 5 سوال را با مقیاس 5 ارزشی لیکرت اندازه گیری می کرد. روایی پرسشنامه توسط 15 نفر از اساتید خبره مورد تایید و همچنین پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ (94/0=? ) مورد تأیید قرار گرفت. در بخش مصاحبه، جامعه آماری افراد نخبه از جمله مربیان و سرمربیان تیم ملی فوتبال بانوان ایران در رده های مختلف سنی و مربیان طراز اول کشور و بازیکنان ملی و داوران خبره زن به صورت هدفمند انتخاب شدند که تا رسیدن به حد اشباء مصاحبه انجام گرفت که تعداد آنها به 32 نفر رسید و در بخش کمی(پرسشنامه ای) جامعه آماری شامل مربیان و سرپرستان(22نفر)، بازیکنان(150نفر) و داوران لیگ برتر فوتبال بانوان(22نفر) می باشند، با توجه به جامعه آماری بر اساس جدول مورگان از نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی ( فراوانی، میانگین، درصد و انحراف استاندارد ) برای توصیف متغییرها در جامعه تحقیق و از روشهای آمار استنباطی (کلموگراف-اسمیرنف، کروسکال والیس و فریدمن) برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که سطح میانی با میانگین رتبه3، سطح کلان با میانگین رتبه 98/1 و سطح خرد با میانگین رتبه 02/1 به ترتیب مهمترین موانع توسعه فوتبال قهرمانی زنان ایران را تشکیل دادند. همچنین در بین عوامل سطح کلان مانع فرهنگی، از بین عوامل سطح میانی مانع سازماندهی سیاستهای ورزشی و از بین عوامل سطح خرد گویه نگرش ضعیف به انجام فعالیتهای ورزشی چون فوتبال برای بانوان مهمترین موانع توسعه فوتبال قهرمانی بانوان کشور می باشند. لذا با توجه به اهمیت موارد فوق و نظر به اینکه تاکنون تحقیقی با این ویژگی در کشور انجام نشده، ضرورت انجام این پژوهش احساس گردید تا برنامه ریزان ورزشی(وزارت ورزش) شناخت صحیحی از اولویت های موانع اثرگذار بر توسعه فوتبال قهرمانی زنان به دست آورند.

شناسایی و اولویت بندی عوامل تأثیرگذار بر توسعه گردشگری ورزشی در حوزه ورزش های آبی و ساحلی استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده تربیت بدنی 1393
  نورالله حسین پور سجیدان   محمدحسین رضوی

گردشگری ورزشی در زمره یکی از زیرمجموعه های صنعت پاک گردشگری بوده و با سرعت بالایی در حال رشد و تبدیل شدن به صنعتی مستقل می باشد و نقش قابل توجهی در ثبات اقتصادی بسیاری از کشورها دارد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر توسعه گردشگری ورزشی در حوزه ورزش های آبی- ساحلی استان گیلان بود که از دو بخش کیفی و کمی تشکیل شده است. جامعه آماری پژوهش در مرحله کیفی، نخبگان عرصه گردشگری ورزشی و آشنا با محیط، روسای ادارات ورزش و جوانان، روسای هیئت های ورزشی آبی و ساحلی، کارشناسان گردشگری ادارات میراث فرهنگی و گردشگری استان تشکیل می دادند. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع هدفمند بود و با افراد آگاه از موضوع، مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفت؛ پس از این که با تعداد 16 نفر از افراد عمل مصاحبه انجام شد، به دلیل رسیدن به اشباع نظری، مصاحبه پایان پذیرفت. عواملی که شناسایی گردیدند در دو بخش جاذبه ها و موانع طبقه بندی شدند. جامعه آماری در مرحله کمی علاوه بر موارد مذکور، گردشگران ورزشی را به تعداد 130 نفر نیز شامل می شد. در مرحله کمی با استفاده از عوامل شناسایی شده در بخش کیفی، پرسشنامه ای تهیه شد که پس از تأیید روایی آن توسط متخصصان مدیریت ورزشی و محاسبه پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ در سطح معنی داری 05/0، در بین جامعه آماری توزیع گردید. در این بخش، از آزمون آماری فریدمن برای رتبه بندی عوامل استفاده شد. نتایج نشان داد که در بخش جاذبه های طبیعی و عوامل جلب کننده، عامل پوشش جنگلی و چشم اندازهای زیبا و طبیعی منطقه و فاصله کم جنگل تا ساحل در برخی شهرهای ساحلی استان با کسب میانگین 57/3 و نیز در بخش جاذبه های مربوط به ورزش های آبی- ساحلی، جاذبه مربوط به ورزش قایقرانی در سواحل دریا و آبهای خروشان با کسب میانگین 89/4، بالاترین رتبه را در میان سایر جاذبه ها به خود اختصاص دادند. همچنین موانع مربوط به بعد بازاریابی با کسب میانگین 05/4 و موانع مربوط به بعد مسائل فرهنگی، اقتصادی با کسب میانگین 75/3، به ترتیب بالاترین و پایین ترین رتبه را به خود اختصاص دادند. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، به نظر می رسد ارگان های دست اندرکار(اعم از دولتی و غیر دولتی) باید تلاش بیشتری را جهت شناساندن مناطق گردشگری استان به گردشگران همیشگی این منطقه که جهت مشارکت در رویدادهای ورزشی اقدام می کنند، انجام دهند. همچنین، از طریق دعوت از متخصصان عرصه بازاریابی، امکان شناسایی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری استان و از طرفی بازارهای هدف به طور کارآمدتری وجود دارد تا بر مبنای آن، تهیه یک طرح جامع بازاریابی گردشگری ورزشی میسر گردد.