نام پژوهشگر: محمدعلی فتحی
محمدعلی فتحی محمدعلی آذربایجانی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : تمرین مقاومتی سنگین در مردان جوان محرکی قوی برای افزایش شدید هورمون های در گردش است . ارتعاش کل بدن(wbv) به عنوان جایگزینی موثر برای ورزش مقاومتی به شمار می رود که این مسئله بدلیل اثرات مشابه wbv بر عضله، استخوان و پروفایل هورمونی می باشد . اطلاعات بسیار محدودی در مورد اثرات ترکیب تمرین ارتعاشی و مقاومتی بر هورمون های آنابولیک وجود دارد ؛ بنابراین هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر ترکیب ارتعاش کل بدن و فعالیت مقاومتی بر میزان تستوسترون و کورتیزول در مردان جوان سالم بود . در این مطالعه نیمه تجربی 30 فوتبالیست جوان به صورت داوطلبانه به عنوان آزمودنی در این مطالعه شرکت نمودند . پس از مشخص شدن آزمودنی ها ، هر یک از آنها به صورت تصادفی در گروههای سه گانه ویبریشن ، تمرین مقاومتی و ترکیب ویبریشن و تمرین مقاومتی قرار گرفتند . ارتعاش با فرکانس 50 هرتز و جهت عرضی به مدت یک دقیقه و یک دقیقه استراحت تا 5 بار گرفت. سپس پس از 5 دقیقه استراحت مجدداً یک دقیقه ارتعاش و یک دقیقه استراحت تا 5 بار انجام شد. تمرین مقاومتی بصورت سه دوره ده تایی70 درصد وزنه rm 1 زده شده بین هر دوره 2 دقیقه استراحت می نمایند . نمونه های بزاق جهت اندازه گیری سطح هورمون های(تستوسترون، کورتیزول) ابتدا قبل از شروع پروسیجرها و برای بار دوم بلافاصله پس از اتمام انجام پروسیجرهای مطالعه گرفته شد. نتایج مطالعه نشان داد که غلظت کورتیزول بزاقی در گروه ویبریشن و تمرین با وزنه بین جلسه اول و آخر افزایش یافت که میزان آن در گروه ویبریشن معنی دار بود .(p<0/046)؛ اما در تمرین ترکیبی این میزان بطور جزئی کاهش یافت که این تغییر معنی دار نبود . افزایش تستوسترون بزاقی در تمام گروه ها بعد از جلسه اول تمرین افزایش یافت در حالیکه در جلسه آخر بعد از تمرین غلظت تستوسترون بزاقی کاهش یافت. اختلاف غلظت تستوسترون بزاقی بین جلسه اول و آخر در تمام گروه ها کاهش یافت که این اختلاف فقط در گروه تمرین ویبریشن (p<0/019) و ترکیبی(p<0/035) از نظر آماری معنی دار بود . نتایج مطالعه نشان داد که نسبت غلظت تستوسترون به کورتیزول در تمام گروه ها بین جلسه اول و آخر افزایش یافت که فقط در گروه تمرین معنی دار بود(p<0/042). در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ورزش ارتعاشی با تعدیل و افزایش پاسخ های هورمونی و از طریق افزایش قدرت، استقامت و تعادل و بهبود انعطاف پذیری موجب افزایش عملکرد ورزشکاران می گردد.
محمدعلی فتحی اردشیر بحرینی نژاد
با ظهور اینترنت و تجاری سازی آن سازمان ها نیز متمایل به یکپارچه سازی برنامه های کاربردی خود شدند. در جهت رسیدن به این خواست میان افزارها به عنوان یک تکنولوژی که نیازی به مهندسی مجدد فرآیندها ندارد ایجاد گردید. به کمک میان افزارها به خصوص میان افزار پیام گرا امکان ارتباط بین موجودیت ها در درون و بیرون سازمان فراهم شد. از سویی دیگر بررسی ها نشان می دهد که تولیدکنندگان صنایع الکترونیکی به عنوان جزیی از سازمان های درگیر یکپارچه سازی در زمینه تولید صفحات مدار چاپی الکترونیکی، دارای این مشکل واحد هستند که ماشین آلاتشان قابلیت اطمینان، نگهداری و کارایی کافی ندارد که این چالش سبب افزایش هزینه ها و کاهش تولید گردیده است. بسیار ضروری به نظر می رسد که این صنایع باید از ماشین آلاتی استفاده نمایند که با استفاده از چارچوب های استاندارد بتوانند داده های لازم را در جهت بهبود در کارایی گردآوری نمایند. برای برآورده سازی این نیاز سیستمی طراحی شده است که برپایه میان افزار پیام گرا بوده و با استفاده از استانداردهای معرفی شده می تواند به یکپارچه سازی بین خطوط تولید و برنامه های کاربردی سازمان بپردازد. این سیستم با فراهم آوردن محیط برنامه نویسی مشترک، پنهان سازی ناهمگنی ها، توزیع سخت افزار و پنهان سازی جزییات برنامه نویسی سطح پایین، توسعه پذیری را آسان تر می سازد و به کمک آن امکان برقراری ارتباط غیرهمگام، قابل اطمینان و تضمین شده فراهم می آید. هدف از این کار در وهله اول نظارت بر خط تولید و سپس کنترل آن بر اساس توانایی های میان افزار است. در جهت کاهش پیچیدگی های طراحی و توسعه آسان تر در این محیط یک لایه واسط معرفی گردیده است که برنامه های کاربردی درگیر بتوانند از آن برای برقرای ارتباطات خود استفاده کنند. همچنین یک تکنیک خاص جهت همگام سازی ارتباطات در جهت نظارت بلادرنگ بر خط تولید به کار برده شده است. درنهایت می توان گفت که یک سرویس دهنده میان افزاری دراختیار است که امکان نظارت بر فرآیندها را فراهم می کند.
محمدعلی فتحی حسن حکمت نیا
اکنون نگرشی نوین بر جهان حاکم شده است؛ اگر توسعه فرایندی مطلوب است، باید برای همه و در هماهنگی با طبیعت، صورت گیرد تا پایدار باشد. بنابراین موضوع اصلی توسعه ی پایدار این است که چگونه می توان به توسعه ای مستمر دست یافت، بدون وهنی بر طبیعت، بدون وهنی بر انسان، بدون نابرابری های ناعادلانه، و برای همه ی نسل های بشر این نگرش نوین در توسعه ی مسکن نیز ضروری است. بدین تعبیر، برای توسعه ی مسکن، نه تنها باید نیاز کنونی جامعه، و نیاز نیازمندترین اقشار را برآورده ساخت، که بایستی نیازهای آتی، چالش های آینده و راه های پیش رو را نیز شناخت. بدین منظور این پژوهش در راستای توسعه ی پایدار شهر اشکذر به برنامه ریزی فضایی مسکن آن می پردازد. جهت تحقق این امر، در گام نخست با بررسی شاخص های کمی و کیفی مسکن شهر اشکذر در طول دوره ی 85-1365 ، وضعیت مسکن شهر در این دوره مشخص گردیده است که یافته ها حاکی از روند رو به بهبود اغلب این شاخص ها بخصوص در دهه ی 85-1375 و در نتیجه ارتباط آن با روند توسعه ی پایدار شهری بوده است. در مرحله ی بعد وضعیت کنونی مسکن در دو مجموعه مناطق مسکونی و محله های این شهر با توجه به معیارها و شاخص های پایداری زیست-اجتماعی برگزیده شده و با استفاده از مدل امتیاز استاندارد شده و نرم افزار spss مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است که بطور کلی نتایج آن نشان می دهد که در تمامی شاخص های انتخاب شده، تفاوت معنی داری بین دو مجموعه مناطق مسکونی شهر اشکذر وجود ندارد. در گام بعدی به پیش بینی مسکن و برنامه ریزی های آن در راستای توسعه ی پایدار شهری پرداخته شده است. در این مرحله با استفاده از مدل رشد نمایی پس از پیش بینی جمعیت شهر اشکذر تا سال 1405، و روش خام برآورد مبتنی بر نیاز برای تعداد واحدهای مسکونی مورد نیاز، نیازهای مسکن در بیست سال آینده تعیین گردیده که در این مدت به 3382 واحد مسکونی جدید نیاز است. در مرحله ی بعدی توان واحدهای مخروبه و زمین های بایر موجود در شهر محاسبه شده که با استفاده از توان واحدهایی که در طول دوره بصورت مخروبه در می آیند، حداکثر می تواند6.32 درصد کل نیازهای مسکونی دوره ی مذکور را تأمین نماید؛ ولی زمین های بایر داخل شهر اشکذر می تواند تمام نیازهای مسکونی این دوره و حتی بیشتر آن را برآورده سازد، بنابراین در راستای توسعه ی پایدار شهری، توسعه ی متراکم با مساکن کوتاه مرتبه (دو طبقه) می تواند الگوی مطلوبی برای توسعه ی شهر اشکذر انتخاب گردد.