نام پژوهشگر: مرتضی پورعزت
مرتضی پورعزت نعمت احمدی نسب
می گویند در پس هر جنگ و نزاع سیاسی باید به دنبال انگیزه های اقتصادی گشت. اقتصاد در جنگ جهانی دوم بی شک نقشی تعیین کننده داشته است. نقشی که شاید تا کنون به دلیل وسعت تبعات انسانی، سیاسی و فرهنگی این جنگ آن طور که شایسته آن بوده مورد توجه قرار نگرفته است. در این نوشتار سعی شده نقش اقتصاد- بویژه اقتصاد آمریکا-را در شکل گیری، روند وقایع و نتایج جنگ جهانی دوم مورد بررسی قرار دهیم. تا قبل از جنگ جهانی دوم اقتصاد آمریکا درگیر رکود شدید اقتصادی بود،رکود بزرگ اقتصاد آمریکا در ماههای پایانی دهه 1920 میلادی و ادامه آن تا اوائل دهه 1940 میلادی با سقوط بازار سهام این کشور در اکتبر سال 1929 میلادی نمایان شد. در این سالها اقتصاد آمریکا در مرز فروپاشی قرار داشت و به تدریج این رکود به کشورهای دیگر جهان کشیده شد. در این زمان بود که جنگ جهانی دوم به سرکردگی هیتلر و حمایت آمریکا آغاز شد. از زمانی که این جنگ آغاز شد آمریکا تامین سلاح مورد نیاز عمده کشورهای درگیر جنگ را بر عهده گرفت . بعد از جنگ جهانی دوم واشنگتن دارای 20 میلیارد دلار ذخیره طلا بود که تقریبا دو سوم ذخایر طلای آن روز به شمار می آمد. همه رقبای آمریکا بعد از جنگ گرفتار معضلات داخلی و بازسازی ویرانی های جنگ شدند، ولی آمریکا نه تنها این مشکل را نداشت بلکه ثروت اضافی هم داشت. در این دوران آمریکا شمار زیادی از کارخانه های تعطیل شده را دوباره راه اندازی کرد تا مواد غذایی و پوشاک مورد نیاز افراد درگیر جنگ را تامین کند و برای میلیونها نفری که بیکار شده بودند فرصت شغلی ایجاد نماید. درگیر شدن در جنگ جهانی دوم موقعیت مناسبی برای نجات اقتصادی ایالات متحده آمریکا از رکود اقتصادی فزاینده سالهای 40-1929 بود و ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم منجر به تامین بسترهای اقتصادی لازم برای حرکت سریع چرخهای صنایع آمریکایی شد. سیاستهای مداخله جویانه اقتصادی آمریکا و حمایتهای مالی جانبدارانه این کشور از طرفهای درگیر جنگ، ضامن ادامه درگیری ها و تشدید جنگ بوده است. به عبارت دیگر با حذف مداخلات اقتصادی آمریکا از جنگ جهانی دوم سرنوشت جنگ تغییر می کرد.