نام پژوهشگر: عارف کمرپشتی

تحلیل دوبیتی ها و منظومه های عامیانه ی مازندرانی شهرستان سوادکوه، بر اساس نظریه های فرمالیسم و ساختارگرایی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  عارف کمرپشتی   مرتضی محسنی

فرمالیسم و ساختارگرایی دو نظریه ی مهم در حوزه ی نظریه های ادبی برای بررسی، توصیف و تحلیل متون ادبی هستند که در قرن بیستم شکل گرفتند. خاستگاه اصلی فرمالیسم، اتحاد جماهیر شوروی بود. نظریه پردازان این مکتب برای نقد نگرش ایدئولوژیک و کارکردگرایانه ی نظریه پردازان مارکسیست به هنر و ادبیات، توجه به فرم و ظاهر متن را به دور از هر علّت برون متنی اعم از اجتماعی، روانی، تاریخی ، اخلاقی و...اساس توصیف و تحلیل متن قرار دادند. ساختارگرایان نیز- که عمدتاً خود زمانی فرمالیست های بزرگی بودند و مواد، آرا و نظریه هایشان براساس آرای فرمالیست ها بنا شده بود- برای برطرف کردن کاستیِ عدم توجه به محتوا، کوشیدند میان فرم و محتوا پیوندی معنادار کشف کنند؛ هرچند پساساختارگرایانی چون رولان بارت و ژاک دریدا هرگونه استنباط واحد از متن را تنزّل اثر تلقّی می کردند. در این رساله 200دوبیتی و10 منظومه ی عامیانه ی شهرستان سوادکوه به نام های«تقی و معصومه، شاه باجی، نوروزسلطون، فرهاد پهلوون، هژبرسلطان، رشید خان، تقی یاغی، مشتی پروری، حجت غلامی و زینب جان» براساس مهم ترین آرای فرمالیست ها و ساختارگرایان یعنی؛ قاعده افزایی، قاعده کاهی، تقابل های دوگانه و پیوند میان فرم و محتوا، توصیف، بررسی و تحلیل شدند. دستاورد پژوهش ناظر براین است که دوبیتی ها و منظومه های عامیانه ی شهرستان سوادکوه از انواع این دو مولفه سود جسته اند؛ چنان که انواع توازن های آوایی، کمّی واژگانی و نحوی در متون پژوهش دیده شده است. توازن آوایی از نوع تکرار مصوّت ها و صامت های ویژه ای مانند«آ، او، و، ن، م، ش، س» بوده است. در توازن واژگانی سجع متوازی و جناس مضارع از بیش ترین بسامد برخوردار بوده است. هنجارگریزی ها بیش تر از نوع معنایی بوده که تشبیه و کنایه بیش ترین بسامد را داشته است. تقابل های دوگانه در دوبیتی ها بیش تر از نوع تقابل میان ضمیر، صفت، اسم و فعل بوده است درحالی که تقابل در منظومه ها به ترتیب از نوع اسم، ضمیر، صفت و فعل بوده است.