نام پژوهشگر: فریبا خلخال

بهشت و دوزخ در آثار مولوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فریبا خلخال   عبدالناصر نظریانی

دغدغه ی مرگ و خار خار جاودانگی، عمری به درازای اندیشه ی بشری دارد. بقای نفس و خلود پس از مرگ، به صورت زندگی در بهشت یا دوزخ، از مهم ترین عناصر اعتقادی بسیاری از ادیان و مذاهب است. بسیاری از شاعران و عارفان و صوفیان در آثار خود اعم از - منظوم و منثور- که نخستین نشانه های آن از میانه ی قرن دوّم بر جای مانده، همواره کوشیده اند دریافت های باطنی خویش از مفهوم بهشت و دوزخ را، در پرده ای از استعاره-ها و کنایه ها و با زبانی رمز آلود بیان کنند. در این پژوهش بهشت و دوزخ و ویژگی های آن دو در تمامی آثار مولانا اعم از - منظوم و منثور- بررسی شده و در ضمن آن به بررسی بهشت و دوزخ از دیدگاه برخی ادیان نیز پرداخته شده است. واکاوی در آثار مولانا نشان می دهد که وی بهشت و دوزخ را دو سرمنزل نمی داند بلکه آن را دو حالت از احوال آدمی می داند و علاوه بر این معتقد است که، دست لطف الهی انسان را از پس پرده ی عدم به عالم وجود آورد و ملکوتیان را نگهبان او قرار داد و از آن جا که این دنیا ظرفیت بیشتری برای دریافت این فیض ندارد، انسان را به عالم دیگری می برد و هر کس که در این دنیا از نعمت های الهی حداکثر استفاده را برده باشد، باز هم به بهشت الهی وارد شده، غرق در دریای نورانیت می شود و کسانی که به درستی از نعمت های این دنیا استفاده نکرده اند، دچار عذاب شده و هیزم شعله های دوزخ می-گردند. وی با تعبیرهای گوناگون، بهشت حقیقی را مقام قرب حق و دوزخ را لحظه ی فراق از حق می داند. لازم به ذکر است در نظریات مولانا درباره ی بهشت و دوزخ، علاوه بر ریشه های اسلامی، نشانه هایی از تعالیم ادیان دیگر، به ویژه آموزه های آیین زرتشت نیز به چشم می خورد. واژگان کلیدی: بهشت، دوزخ، مولوی، آثار منظوم، آثار منثور