نام پژوهشگر: سلمان یوسفوند
سلمان یوسفوند ماشااله دانشور
به منظور بررسی اثرات محلول پاشی نانوکود کلات آهن (خضراء) بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد آن بر سه ژنوتیپ عدس، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار بصورت دیم در سال زراعی 91-90 در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان اجرا گردید. در این آزمایش عامل اول ژنوتیپ در سه سطح به نام های توده محلی، بیله سوار و کیمیا و عامل دوم محلول پاشی با نانو کود کلات آهن خضرا در چهار سطح: عدم محلول پاشی کود(فقط محلول پاشی آب)، 1، 5/2 و 4 کیلو گرم در هکتار بود. محلول پاشی در دو مرحله شروع گلدهی و هنگام دانه بندی انجام گرفت. در طی این آزمایش صفات عملکرد دانه، اجزاء عملکرد، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، کارایی مصرف کود، ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، میزان کلروفیل برگ، بهروری از بارش و درجه باردهی اندازه گیری شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تیمار ژنوتیپ بر کلیه صفات مورد آزمون معنی دار شد همچنین تیمار محلول پاشی نانو کود (بجز صفات وزن هزار دانه، تعداد شاخه فرعی و تعداد غلاف پوک در بوته) معنی دار شد. اثرات متقابل ژنوتیپ در نانو کود بر صفات عملکرد دانه و بیولوژیک، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، شاخص برداشت، بهروری از بارش، کارایی مصرف کود، درجه باردهی، ارتفاع بوته و کلروفیل برگ معنی دار شد. مقایسه میانگین اثرات متقابل ژنوتیپ و نانو کود بر صفت عملکرد دانه نشان داد که بیشترین عملکرد دانه مربوط به ژنوتیپ کیمیا در سطح کودی 4 کیلوگرم در هکتار (616 کیلوگرم در هکتار) و کمترین مقدار عملکرد دانه مربوط به ژنوتیپ توده محلی در شرایط عدم مصرف کود (277 کیلوگرم در هکتار) بود. به طور کلی نتایج نشان داد که ژنوتیپ کیمیا از لحاظ توزیع آسیمیلات های تولیدی بر ژنوتیپ های دیگر برتری نسبی داشت و همجنین ژنوتیپ های اصلاح شده کیمیا و بیله سوار خاصیت کود پذیری نسبتا بالاتری نسبت به ژنوتیپ توده محلی برخوردار بودند. بنابراین باتوجه به نتایج کلی حاصله و با توجه به کاهش هزینه های تولید و ملاحظات زیست محیطی سطح کودی 4 کیلوگرم در هکتار به همراه ژنوتیپ کیمیا جهت کسب عملکرد دانه مناسب در شرایط دیم توصیه می شود.