نام پژوهشگر: شیدا طالبی
شیدا طالبی صمد عابدینی
دنیای کنونی طی دهه های اخیر با سرعت رو به صنعتی شدن و اقتصادی شدن پیش رفته است. به نحوی که زندگی انسانی را نیز در بسیاری از جوامع به زندگی ماشینی بدل نموده و یا در حال انجام آن است. به همین سبب زندگی در دنیای امروز، ابتکار عمل سریع را از انسان گرفته و او را دچار فقر حرکتی کرده و به دنبال این فقر حرکتی مشکلات عدیده جسمی، روانی و اجتماعی را برای وی پدید آورده است. ورزش به عنوان راه حل راهبردی و ورزش همگانی به عنوان وسیله ای ارزان قیمت و فرح بخش می تواند این مشکل را به نحو مطلوب حل کند. هدف این پژوهش بررسی جامعه شناختی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با میزان گرایش شهروندان شهر خلخال به ورزش همگانی است. چارچوب نظری پژوهش ترکیبی از نظریه جامعه پذیری ورزشی هورن، نظریه خود آیینه ای چارلز هورتن کولی، نظریه عمل پیر بوردیو و نظریه فمینیستی هریس، چو و فلشین می باشد. روش تحقیق کمی ـ پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها در بخش تجربی، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان بالای 15 سال شهر خلخال بودند که 379 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تست و تحلیل واریانس نشان می دهد که بین متغیرهای؛ حمایت خانواده از فعالیت های ورزشی فرد، تصور شخصی از بدن، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی شهروندان و میزان گرایش آنان به ورزش همگانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میزان گرایش شهروندان به ورزش همگانی بر اساس جنسیت، سن، شغل و سطح تحصیلات آنان متفاوت است. میزان گرایش شهروندان به ورزش همگانی بر اساس وضعیت تأهل آنان متفاوت نیست. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که نمره میانگین متغیر میزان گرایش به ورزش همگانی شهروندان شهر خلخال 86/49 است؛ که با توجه به حداکثر نمره 81 در حد نسبتاً ضعیف می باشد.