نام پژوهشگر: پریسا تاک
پریسا تاک حسن خداویسی
با توجه به اینکه نفت یکی از مهمترین منابع مالی بودجه ی کشورهای نفتی شمرده می شود، از این رو مهمترین کانال اثرگذاری نوسانات نفتی بر اقتصاد، بودجه ی دولت هاست. از طرفی بودجه ی دولت ها بخش قابل توجهی از تقاضای کل اقتصاد را شکل می دهد. بنابراین، انتظار می رود که بی ثباتی در بازار نفت به واسطه ی بودجه ی دولت، تقاضای کل اقتصاد را تحت تأثیر قرار دهد. از طرفی دیگر، دولت هایی که خود را به نوعی صاحبان درآمدهای کلان نفتی می دانند، در واقع از رانت عظیم نفتی بهره می برند. تمایلات رانت جویانه در این کشورها نه تنها رشد تولید ناخالص داخلی را به تعویق می اندازد بلکه منجر به تقویت بخش دولتی و تضعیف بخش خصوصی می گردد. حال در چنین وضعیتی که اقتصاد ایران وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی دارد، تغییرات قیمت نفت که از تحولات برون زا سرچشمه می گیرد و از کنترل سیاستگذاران اقتصادی خارج است، درآمدهای نفتی کشور را با نوسانات زیادی مواجهه می کند. این درآمدهای ناپایدار، به عامل اصلی انتقال مستقیم بی ثباتی ها و نااطمینانی به اقتصاد کشور تبدیل شده اند. با توجه به تأثیر گسترده ی نوسانات قیمت نفت و در نتیجه نوسانات درآمدی حاصل از آن بر بخش های مختلف اقتصاد ایران، در این پایان نامه به بررسی اثرات درآمدهای نفتی بر رشد بخش های کشاورزی، صنعت و خدمات طی دوره ی زمانی 1357 تا 1389 با استفاده از رویکرد غیرخطی مارکوف – سوئیچینگ پرداخته شده است. پس از استخراج شوک های مثبت و منفی درآمدهای نفت طبق الگوی عنوان شده در مقاله، مدل msih(3)-arx(4) برای رشد بخش کشاورزی، مدل msih(3)-arx(4) برای رشد بخش صنعت و مدل msmah(2)-arx(5) برای رشد بخش خدمات برآورد شده است. یافته های حاصل از تخمین مدل مارکوف – سوئیچینگ، بیانگر این است که در بخش کشاورزی، شوک های مثبت از وقفه ی 3 به بعد اثر منفی خود را نشان می دهد و شوک های منفی همواره اثر مثبت بر رشد این بخش داشته است. در بخش صنعت اثر منفی شوک مثبت از وقفه ی 2 نمایان می شود و اثر مثبت شوک منفی همواره قابل رویت است. در بخش خدمات، شوک های مثبت همواره اثر مثبت بر رشد این بخش داشته و اثر منفی شوک منفی نیز همواره قابل مشاهده می باشد.