نام پژوهشگر: ناهید علی پور
ناهید علی پور کبری روشنفکر
چکیده خلافت عباسی به واسطه ی مدت زمان طولانی حضور در جهان اسلام، دست خوش حوادث بسیاری گشت. در این راستا خلفای عباسی، خصوصاً آن دسته از خلفایی که از اندک تدبیر و هوشیاری برخوردار بودند، برای تحقق هرچه بهتر اهدافشان، یعنی کسب قدرت بیشتر و یا تثبیت خلافت تلاش نمودند. این امر در دوران شکوه عباسیان یعنی عصر نخست مشهود می باشد. برخی دیگر از خلفا، که در دوران ضعف دستگاه خلافت، حضور داشتند تنها به تابعیت اسمی جامعه مسلمین از خود، اکتفا نمودند. این امر رفته رفته، جایگاه خلافت را به عنوان یک مقام رسمی در دنیای اسلام متزلزل ساخت. از بین خلفای عباسی، کسانی هم بودند که در دوران بحرانی توانستند با بهره گیری از شرایط موجود و دست زدن به اقدامات مناسب، به خواسته های خود جامه ی عمل بپوشانند. از جمله خلفایی که به این شکل عمل نمود، «الناصرلدین الله» می باشد. او کارهایی در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی صورت داد، تا هم بتواند شکوه از دست رفته ی خلافت را بازگرداند و هم اینکه با قدرت و صلابت هرچه بیشتر حکومت نماید. وی یکی از راه های رسیدن به این مهم را در امور مربوط به مذهب دید، که البته این مسئله جدای از سایر حوزه ها خصوصاً سیاست نبود. خلیفه درجهت دست یابی به اهداف خود سعی نمود تا آنجا که ممکن بود از گروه های مختلف بهره گیرد. این عمل خلیفه را می توان در نزدیکی به گروه های مختلف مذهبی، اجتماعی و حتی سیاسی به وضوح مشاهده نمود. چنانکه علاوه بر گروه های مذهبی مختلف چه شیعی و چه سنی و سایر اقلیت های مذهبی، از گروه های اجتماعی مانند فتیان و همچنین گروه های سیاسی(سلجوقیان، خوارزمشاهیان، غوریان و...) استفاده نمود. وی در طول حکومت نسبتاً طولانی اش _حدوداً پنجاه سال_ تاحدودی توانست به واسطه ی اعمال سیاست هایی که به کاربست به خواسته هایش در کوتاه مدت دست یابد. اما گذشت زمان و حوادثی که برجامعه ی اسلامی تحمیل گشت، نشان داد که نه تنها خلیفه در ایجاد وحدت و احیای قدرت خلفای عصر اول موفق نبوده، بلکه با برخی اعمال خود زمینه های سقوط دستگاه خلافت عباسی را فراهم نمود. کلید واژه ها: عباسیان، سیاست مذهبی،خلیفه الناصرلدین الله، اقلیت های مذهبی، گروه های سیاسی_اجتماعی