نام پژوهشگر: پیمان دانش کار آراسته
میثم زینالزاده پارچلو پیمان دانش کار آراسته
بارندگی یکی از مهم ترین عناصر تعیین کننده هر نوع اقلیمی می باشد که همواره مورد توجه متخصصان رشته های مختلف قرار گرفته است. روش های سنتی که برای اندازه گیری بارش مورد استفاده قرار می گیرند معمولا مبتنی بر اندازه گیری ایستگاه های سینوپتیک، کلیماتولوژی و باران سنج ها بوده و دارای مشکلاتی از قبیل هزینه بر بودن، کمبود ایستگاه و عدم امکان استقرار دستگاه های ثبت کننده در مناطق صعب العبور می باشند. برآورد بارندگی با استفاده از ماهواره منابع بسیار مهمی برای دستیابی به پایش کامل تری از بارندگی و منابع آب، به ویژه در کشورهای در حال توسعه مانند ایران که ایستگاه های باران سنجی خیلی پراکنده اند، هستند. بنابراین، صحت سنجی و ارزیابی ماهواره ها و الگوریتم های ماهواره ای در سنجش بارندگی در مناطق مختلف امری ضروری است. در این مطالعه، قابلیت تولیدهای مدل persiann در حوضه دریاچه ارومیه مورد ارزیابی قرار گرفت. مدل persiann یک الگوریتم تخمین بارندگی با استفاده از اطلاعات سنجش از دور با بکارگیری شبکه عصبی مصنوعی می باشد (hsu و همکاران، 1997). این الگوریتم در دانشگاه کالیفرنیا در حال توسعه است. در این مطالعه با استفاده از داده های بیش از 200 ایستگاه هواشناسی ( سینوپتیک و باران سنجی ) از سال 2005 تا 2009 میلادی برای حوضه دریاچه ارومیه داده های persiann مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده مشخص گردید که خطای مدل در این مدل بالا می باشد . تعداد پیش بینی های درست وقوع و عدم وقوع بارندگی کم می باشد و همچنین در اکثر مواقع مقدار بارندگی توسط مدل کمتر از مقدار اتفاق افتاده پیش بینی شده است. در ارزیابی نتایج در فصول مختلف به این نتیجه رسیده شد که الگوریتم persiann متاثر از فصل می باشد .
مریم دستکه عباس ستوده نیا
روشهای آبیاری قطره ای به لحاظ پتانسیل ایده آل در توزیع آب با راندمان بالا یک راه حل مناسب برای استفاده بهینه از منابع آب می باشند. در این تحقیق پنج سیستم آبیاری قطره ای اجرا شده در شهرستان شهریار مورد ارزیابی قرار گرفت. طی این تحقیق، مشکلات و مسایل فنی (طراحی و اجرا)، وضعیت بهره برداری و نگهداری و کیفیت شیمیایی آب در هر کدام از آنها بررسی شده است. پارامترهای یکنواختی پخش (eu)، راندمان پتانسیل کاربرد در چارک پایین(pelq) ، راندمان واقعی کاربرد در چارک پایین (aelq) به طور متوسط در این سیستمها، به ترتیب 72/78، 85/70، 72/78 درصد محاسبه گردید. مقایسه مقادیر متوسط pelqs و aelqs نشان می دهد در اکثر سیستمها آبیاری کمتر از نیاز صورت گرفته است. مقدار متوسط eus سیستمها نشان دهنده عملکرد متوسط آنها می باشد. در تمام سیستمهای مورد ارزیابی با توجه به مقادیر شاخص اشباع لانژیلر (lsi) به دست آمده، شرایط برای ایجاد رسوب کربنات کلسیم مساعد است. به طور کلی می توان گفت مشکلات عمده سیستمهای آبیاری قطره ای کم بودن سطح خیس شده، نامناسب بودن تعداد قطره چکانها، پایین بودن یکنواختی پخش، نامناسب بودن مقدار فشار و توزیع غیر یکنواخت آن، عدم نگهداری و کنترل سیستمها و همچنین ضعف سیستمهای تصفیه بوده است.
رحیمه زادش پرگو پیمان دانش کار آراسته
احداث زهکش های زیرزمینی با هدف استخراج آب های اضافی از اراضی ماندابی شده و همچنین کنترل و شستشوی نمک های مضرخاک امری اجتناب ناپذیر می باشد. از مهمترین موضوعات طرح های زهکشی، هزینه ی بالا و سرمایه گذاری زیاد اولیه می باشد. همچنین حجم بسیار زیاد زه آب های خروجی از سیستم های زهکشی با کیفیت بسیار نامطلوب و نبودن تخلیه گاه مناسب، سبب آسیب های جبران ناپذیری به محیط زیست شده و کیفیت منابع آب در پایین دست را به مخاطره انداخته است. بنابراین دو دیدگاه مهم و اساسی در مورد طراحی های سیستم های زهکشی از نظر اقتصادی و زیست محیطی وجود دارد. انتخاب صحیح پارامترهای طراحی با در نظر گرفتن همزمان هر دو دیدگاه اقتصادی و زیست محیطی امری ضروری می باشد تا بتوان سیستمی را طراحی کرد که هم باعث کاهش هزینه های اجرایی شده و هم بتواند خسارات زیست محیطی را کاهش دهد. در این پایان نامه با استفاده از مدل بهینه سازی الگوریتم ژنتیک تک هدفه (ga) و چند هدفه (nsga_ii) به بهینه سازی پارامترهای طراحی سیستم های زهکشی پرداخته شده است. مدل بهینه سازی (nsga_ii) یک مدل بهینه سازی چند هدفه می باشد که با در نظر گرفتن تمام اهداف مورد نظر یک مجموعه جواب به صورت جبهه پارتو ایجاد می کند که هیچ یک از جواب های جبهه پارتو بر دیگری برتری ندارد. به منظور اعمال مدل بهینه سازی توسعه داده شده، اطلاعات واحد کشت و صنعت سلمان فارسی مورد استفاده قرار گرفت. تأثیر هر یک از داده های طراحی نظیر ضریب زهکشی، عمق لایه نفوذ ناپذیر و عمق سطح ایستابی بر روی خروجی های مدل، شامل هزینه های اجرای سیستم های زهکشی، غلظت زه آب خروجی از سیستم بهینه یابی شده، غلظت مجاز ورودی به رودخانه، دبی خروجی از سیستم تحت زهکشی و بار آلودگی تخلیه شده به محیط زیست تحلیل گردید و پارامترهای بهینه طراحی به دست آمد. مشاهده شد با افزایش عمق و فاصله زهکش ها هزینه های اجرا کاهش یافته و با کاهش عمق و فاصله زهکش ها بار آلودگی افزایش می نماید. در نهایت با استفاده از مدل (nsga_ii) پارامترهای بهینه طراحی به صورت یک مجموعه از جواب ها تعیین گردید. که اکثر عمق های به دست آمده با در نظر گرفتن دو هدف اقتصادی و زیست محیطی در اعماق بین 3/1 تا 8/1 حاصل گردید
مهسا جمشیدی پیمان دانش کار آراسته
استفاده از پساب تصفیهشده در آبیاری به عنوان یکی از منابع آب نامتعارف به واسطه محدودیت منابع آب در کشور در حال گسترش است. در فرآیندهای تصفیه یکی از افزودنیهای پرکاربرد، کربن فعال بوده که به هنگام ورود به محیط متخلخل امکان ایجاد تغییر در خصوصیات هیدرولیکی خاک و تخریب آن را بهدنبال دارد. در این تحقیق، اثر غلظت کربن فعال ورودی بر روی خصوصیات هیدرودینامیکی خاک ماسه ای از طریق مدلسازی هیدرولیکی مورد بررسی قرار گرفت. ارتباط هدایت هیدرولیکی اشباع، چگالی ظاهری و تخلخل یک خاک ماسهای طی دو مرحله آزمایش شامل عبور آب از مخلوط خاک-کربن با غلظت 1 تا 7 درصد جرمی و عبور مخلوط آب-کربن با غلظت های 5/0 تا 2 درصد از نمونه خاک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش ها نشان داد که هدایت هیدرولیکی اشباع ماسه به ازای غلظت خاک-کربن 7 درصد از 06/0 با حدود 80 درصد کاهش به 014/0 سانتیمتر بر ثانیه و تخلخل از 44/0 به 426/0 کاهش یافت و چگالی ظاهری از 5/1 به 507/1 گرم بر سانتیمتر مکعب افزایش پیدا کرد. همچنین، مشاهده شد که با عبور مخلوط آب-کربن از نمونه ماسه با غلظت 2 درصد جرمی، هدایت هیدرولیکی 5/91 درصد کاهش، تخلخل حدود 6 درصد کاهش و چگالی ظاهری 71/0 درصد افزایش یافته است.در ادامه با استفاده از معادلات دیفرانسیل جریان یک بعدی انتشار غلظت، معادله ای از نوع دیفراسیل جزئی هذلولوی بدست آمد که به روش تفاضلات محدود مرکزی حل عددی گردید. در شبیه سازی عددی صورت گرفته، مقدار فاکتور نگهداشت برای غلظت 2 درصد جرمی کربن تزریق شده به94/243 رسید که بزرگای آن نشان دهنده شدت ترسیب و نگهداشت کربن در محیط متخلخل بوده که خود معیاری از میزان آلوده کردن هر چه بیشتر خاک است.
محمدرضا بابائی منصور پاره کار
در اکثر نقاط جهان ،شوری و سدیمی شدن خاک از جنبه¬های مهم تخریب اراضی به¬ویژه در مناطق خشک ونیمه خشک محسوب می گردد.تحقیق حاضر به بررسی نقش مواد اصلاح کننده برروند اصلاح خاک شور- سدیمی در اراضی آذربایجان شرقی، منطقه آذر¬شهر روستای ساتلو می¬پردازد، تا تغییرات در ویژگی¬های فیزیکی وشیمیایی خاک را بعد از کاربرد تیمار¬های مختلف مقایسه وارزیابی کند. تیمارها شامل سولفات آلومینیوم ، گوگرد و شاهد می¬¬باشند. آزمایش به روش گلدانی با نسبت¬های100%،110%و120% از ماده اصلاحی از هر کدام سه تکرار صورت گرفت. مقدار 5/4 لیتر آب آبشویی در مدت زمان 5 ماه به فاصله هر 10روز cc300 همراه با ماده اصلاحی به هر گلدان داده شد. بعد از اتمام زمان آزمایش، خاک¬ها از نظر هدایت الکتریکی،مقدار سدیم محلول و تبادلی، کلسیم و منیزیم محلول و ph مورد اندازه گیری قرار گرفتند. تجزیه آماری داده¬ها با استفاده از بسته نرم¬افزاری spss انجام شد. فرایند کاهش شوری خاک در تمام تیمار¬ها مشاهده گردید. کاربرد سولفات آلومینیوم و گوگرد مقدار هدایت الکتریکی و سدیم تبادلی وph و sar را در مقایسه با شاهد کاهش داد. کاربرد سولفات آلومینیوم درکاهش پارامتر¬های مذکوردر این بازه زمانی موثرتر از گوگرد بود. ولی در هر دو تیمار گوگرد و سولفات آلومینیوم، تفاوت معنی داری ما بین درصد¬های متفاوت از ماده اصلاحی(100%،110%و120%) در این مدت زمان بجز شاخص ph در حالتهای 120% و 100% مشاهده نگردید. به علاوه دراین تحقیق بررسی مدل leachc برای پیش بینی شاخص های مهم خاک مانندچهار پارامتر ec، ph، esp و sar انجام و نتیجه نهایی نشان داد که نتایج مدل درزمانهای کوتاه( 150 روز) اختلاف فاحشی با میزان اندازه گیری شده در تیمار شاهد دارد، بنابراین در کوتاه مدت مدل leachc جوابگو نخواهد بودو توصیه نمی شود.
محمدحسن قره داغی پیمان دانش کار آراسته
نیتروژن یکی از مهم ترین عناصر غذایی مورد نیاز گیاه است و ارتباطی مستقیم با عملکرد گیاهان زراعی دارد، از این رو استفاده از آن برای تامین امنیت غذایی امری اجتناب ناپذیراست. از طرف دیگر استفاده بیش از اندازه کودهای حاوی ترکیبات نیتروژن و مدیریت نامناسب آن، اصلی¬ترین منبع آلودگی آب های سطحی و زیر زمینی به وسیله نیترات به شمار می¬آید که با بهره¬گیری از روش¬های مدیریتی صحیح، می¬توان در جهت کاهش آلودگی ورودی به محیط زیست گام برداشت. زهکشی کنترل شده به عنوان یکی از این راه¬حل¬های مدیریتی در مدیریت جامع منابع آب معرفی شده است که علاوه بر کنترل کمی و کیفی جریان زه¬آب، اثرات مخرب زیست محیطی را نیز کاهش می دهد. از این رو بررسی جوانب این شیوه¬ی مدیریتی به لحاظ زیست محیطی، تشخیص تأثیرات آن بر روی نوع و مقدار ترکیبات حاوی نیتروژن خروجی از زهکش ها و همچنین جریانی که به آب¬های زیر زمینی می¬پیوندد مورد توجه قرار می¬گیرد. هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر زهکشی کنترل شده به عنوان یکی از شیوه¬های مدیریت سطح ایستابی برچرخه نیتروژن و کیفیت زه¬آب وارده به منابع پذیرنده آن می¬باشد.کنترل سطح ایستابی در این شیوه مدیریت می¬تواند باعث حفظ و بازیافت عناصر مغذی مورد نیاز گیاه به ویژه ترکیبات حاوی نیتروژن گردد. این نوع مدیریت سطح ایستابی با کاهش آبشویی ترکیبات نیتروژن¬دار و ایجاد فرصت لازم برای انجام فرآیندهای موثر در کاهش گونه¬های مخاطره¬آمیز زیست محیطی، منجر به کاهش غلظت این ترکیبات در زه¬آب خروجی می¬گردد. به منظور بررسی اثرات این شیوه مدیریتی، آزمایش¬هایی در حالت¬های زهکشی کنترل شده با عمق نصب زهکش 80 سانتی¬متر و مدت زمان کنترل سطح ایستابی 5 روز، زهکشی کنترل شده با عمق نصب زهکش 45 سانتی¬متر و مدت زمان کنترل سطح ایستابی 5 روز و زهکشی کنترل شده با عمق نصب زهکش 80 سانتی¬متر و مدت زمان کنترل سطح ایستابی4 روز در مدلی فیزیکی تحت شرایط آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور تأمین نیتروژن مورد نیاز، کود نیترات آمونیوم با الگوی توزیع 200 کیلوگرم در هکتار به همراه آب آبیاری استفاده گردید. غلظت فاکتورهای نیترات، نیتریت، آمونیاک و آمونیوم در روزهای ابتدای، میانی و پایانی کنترل سطح ایستابی اندازه¬گیری شد. نتایج نشان داد، زهکشی کنترل شده باعث کاهش3/29 تا 6/49 درصدی در حجم زه¬آب خروجی نسبت به زهکشی آزاد شده و در تمامی حالت¬ها، اثری معنی-دار بر کاهش غلظت فاکتورهای حاوی نیتروژن دارد. کاهش عمق سطح ایستابی در زهکشی کنترل شده باعث کاهش معنی¬دار فاکتورهای نیتریت، آمونیاک و آمونیوم در سطح احتمال 5% و فاکتور نیترات در سطح احتمال 1% گردید. با انجام مقایسه¬های آماری، بهترین زمان کنترل سطح ایستابی برابر 80 درصد حداکثر زمان ممکن کنترل به دست آمد. بررسی بیلان نیتروژن در سیستم زهکشی کنترل شده نشان داد که این سیستم با فراهم آوردن محیط اشباع مناسب برای فرآیند نیترات¬زدایی، باعث کاهش غلظت نیترات می¬شود. با توجه به یافته¬های این پژوهش، متغیرهای مدیریتی در زهکشی کنترل شده شامل، عمق کنترل سطح ایستابی و مدت زمان کنترل سطح ایستابی می¬باشد.
رضا مروتی علیرضا شکوهی لنگرودی
پدیده خشکسالی در برنامه ریزی و مدیریت کلان منابع آب نقش بسزایی دارد.همین امر،توجه مدیران و محققان را به خود جلب کرده است.وجود شرایط گوناگون اقلیمی در نقاط مختلف کشور ایران و قرار گرفتن بخش اعظم آن بر روی کمربند بیابانی کره زمین،سبب شده است که کشور ایران در زمره کشورهای در معرض خشکسالی قرار بگیرد.بررسی خشکسالی در گستره کشور ایران امری ضروری است که به آن در تحقیق حاضر پرداخته شده است.برای بررسی خشکسالی، تحقیقات معمولا به دو دسته بررسی نقطه ای و بررسی منطقه ای تقسیم می شوند.تحلیل های نقطه ای منحصر به ایستگاه هواشناسی یا هیدرومتری است.اما برای نگاه جامع تر به وضعیت خشکسالی،ملزم به بررسی این پدیده به صورت منطقه ای می باشیم.دراین تحقیق از شاخص شناسایی خشکسالی(rdi) استفاده شده است.این شاخص از دو پارامتر دما و بارش برای محاسبه شدت خشکسالی بهره می برد. برای فراهم کردن داده ها،از دو پایگاه جهانی ncep/ncar برای داده های دما و gpcc برای بارش بهره گرفته شده است.این دو پایگاه داده های خود را به صورت شبکه بندی شده(grid) در اختیار کاربران قرار می دهند.دقت داده های بارش gpcc به صورت 5/0 و 1 و 5/2 در دسترس است، در حالی که داده های دمای ncep/ncar با دقت 5/2 منتشر می شوند.در عرضهای جغرافیایی 25 تا 38 درجه که تقریباً ایران را پوشش می دهد، فاصله 5/2 درجه طول و عرض جغرافیایی به معنای فاصله زمینی در حدود 250 کیلومتر می باشد. این فاصله نسبتاً زیاد می تواند در صورت انجام مطالعه در مقیاس منطقه ای به منظور استخراج الگوهای مورد نظر و بررسی تغییرات مکانی به ازای همه انواع اشکال توپوگرافیکی کافی نباشد.پس لازم است این داده های دما درون یابی شوند.متلب یکی از نرم افزار های پرقدرت برای درون یابی داده های شبکه بندی شده است.در این نرم افزار چهار روش برای درون یابی وجود دارد:1-روش خطی 2-روش نزدیکترین همسایگی 3-روش اسپیلاین)مکعبی( 4-روش همسایگی عادی)طبیعی(.در بررسی هایی که انجام شد دو روش اسپیلاین و نزدیکترین همسایگی بهترین عملکرد را در درون یابی داشته اند.برای ساده سازی و یکسان سازی،از نتایج حاصل از درون یابی روش نزدیکترین همسایگی استفاده شد.با انجام درون یابی داده های دما به مقیاس یک درجه،بانک داده ی این پژوهش برای بدست آوردن شاخص rdi کامل شد.با هم پوشانی داده های یک درجه موجود با منطقه مورد مطالعاتی)کشور ایران( مشخص شد که 154 نقطه)گره( وجود دارد.برای هریک از این نقاط شاخص rdi را بدست آوردیم و درجه خشکسالی را با استفاده از آستانه های موجود برای این شاخص تعیین شد.همان طور که گفته شد برای بررسی جامع نیاز به نگاه منطقه ای به پدیده خشکسالی می باشد.در این تحقیق هم به همین علت و همچنین بزرگی مساحت منطقه مورد مطالعاتی،تحلیل های منطقه ای با استفاده از شاخص rdi صورت پذیرفت و مشخص شد که در ایران 9 منطقه هم رفتار از نظر خشکسالی موجود است.شایان ذکر است که منطقه بندی با استفاده از روش خوشه بندی به روش وارد(ward) در نرم افزار minitab انجام گرفت .علاوه بر این ،منطقه بندی با استفاده از شاخص rdi با spi مقایسه گردید.نتایج نشان دادند که شاخص rdi در مناطق غربی و شمالی عملکرد بهتری نسبت به spi دارد. به علاوه بر آن نقاطی که از خشکسالی بسیار شدید رنج می بردند به همراه فراوانی وقوع آنها مشخص شدند .نتیجه اینکه خوشه شماره 6یعنی منطقه خراسان جنوبی و شمال سیستان و بلوچستان با 19% فراوانی نسبی وقوع،بیشترین تعداد حادث شدن خشکسالی خیلی شدید را به خود اختصاص داده است.همچنین به علت پایین آمدن سطح دریاچه ارومیه و خشک شدن بخشی از آن در سنوات اخیر ،این حوضه به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت ونتایج حاکی از این است که این حوضه پس از خشکسالی سال 2000 در وضعیت نرمالی ازخشکسالی به سر می برده است و از سال 2008 تا کنون دچار خشکسالی شدیدی شده است.
منیرالسادات دیباج پیمان دانش کار آراسته
خشکسالی مشکلات زیادی را در زمینه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی ایجاد می کند که مهمترین آنها در بخش کشاورزی، کاهش میزان عملکرد محصولات زراعی و باغی میباشد. اهمیت این موضوع زمینهساز تحقیق در این مورد بر روی شاخص rdi به عنوان شاخصی که بیشترین پارامتر بیلان آب خاک را در محاسبات دخیل میکند، و از طرفی نیز با محدودیت دادههای زمینی برداشت شده در منطقه مورد پژوهش سازگاری دارد، گشت. این شاخص عملکرد مناسبی را در برآورد خشکسالی کشاورزی منطقه نشان داد. اما بکارگیری تبخیرتعرق پتانسیل در آن سبب بروز شبهاتی میشود، که تفاوت برآورد آن در زمان جایگزینی با تبخیر تعرق واقعی در محاسبات مورد بررسی قرار گرقت. نتایج به نوعی یک "بیش برآورد" را در محاسبهی شدت خشکسالی به کمک شاخص rdi نشان داد، که از طریق جایگزینی تبخیر تعرق واقعی د ر محاسبات این شاخص، اصلاح میشود . لذا، این نتیجه به دست می آید که، با استفاده تبخیر تعرق واقعی به جای تبخیرتعرق پتانسیل اعداد به واقعیت بیشتر نزدیک میشوند. از آنجا که تنها بررسیهای نقطهای کافی نبوده و در بیشتر موارد لازم است بررسیها در سطح منطقه انجام شود، کاربرد تکنیکهای سنجش از دور در برآورد تبخیرتعرق واقعی به کمک تصاویر دو ماهوارهی لندست و مادیس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل در بخش سنجش از دور نشان میدهد که، بهکارگیری تکنیکهای سنجش از دور در منطقه با وجود سادگی و سرعت بالا، بدون کالیبراسیون زمینی امکانپذیر نمیباشد. کالیبراسیون ماهواره لندست به کمک دادههای محدود منطقه امکان پذیر بوده و رابطهی اصلاح بیشبرآورد آن، برای منطقهی مورد مطالعه، ارائه گشته است؛ اما برای این منطقه با توجه به محدودیت و عدم پراکندگی کافی داده ها در سطح منطقه، نمیتوان نتایج ماهواره مادیس را اصلاح نمود و علی رقم پوشش کاملی که از منطقه میدهد برای کاربرد در این مساحت کارآیی لازم را ندارد.
آناهیتا شاه حسینی پیمان دانش کار آراسته
مخزن چاه نیمه در استان سیستان تامین کننده آب شرب شهرستانهای زابل و زاهدان وآب آبیاری اراضی کشاورزی آن منطقه از اهمیت بالایی برخوردار است .نحوه مدیریت و بهره برداری از این مخزن با توجه به میزان بالای تبخیر از سطح آب در آن کاری خطیر به شمار میرود . اکثر مدلهای ارائه شده برای برآورد تبخیر و تبخیر و تعرق برای شرایط آب و هوایی شامل واحه ای نمیباشند و سهم ادوکشن در این مدلها در نظر گرفته نمیشود و دچار کم برآورد تبخیر و تبخیر تعرق میشوند. لذا بایدگرمای محسوس در این منطقه،که شامل اثر واحه ای منطقه ای نیز هست ، به دقت بر آورد شود و همرفت عادی از همرفت واداری تفکیک شود. به این منظور در این پژوهش با بهره گیری ازروش بیلان انرژی و نیز فنون سنجش از دور بطوریکه میزان گرمای محسوس باقیمانده معادله بیلان انرژی باشد به تفکیک این دو پرداخته شد.در معادله بیلان از رابطه پریستلی تیلور کالیبره شده برای مخزن چاه نیمه برای برآورد گرمای نهان تبخیر بهره گیری شد .تصاویر ماهواره landsat وسنجنده etm+ مربوط به سالهای ???? تا ???? دریافت شدوجهت بدست آوردن نتایج دقیق از داده های زمینی دمای هوا و دمای سطح مربوط به ایستگاه مجاور مخزن چاه نیمه و نیز ایستگاه زهک در نزدیکی مخزن به منظور کالیبراسیون داده های حاصل ازتصاویر ماهواره ای استفاده شده است و روابط واسنجی ارائه گردید.در نهایت با محاسبه سایر اجزای معادله بیلان انرژی،سهم ادوکشن بصورت قدر مطلق اختلاف گرمای محسوس در دو حالت دارای اثر واحه ایh1 و حالت کلیh2 محاسبه گردید . نسبت h1به h2 بطور میانگین در این تاریخ ها4/14میباشد و این به این معناست که میزان گرمای محسوس در منطقه دراین تاریخ ها با در نظر گرفتن تاثیر ادوکشن بطور متوسط 14برابر میگردد.همچنین در تصاویر قرار گرفته در زمان بروز بادهای 120 روزه در منطقه ، میزان ادوکشن بطور میانگین تقریبا ? برابر تصاویری که در این بازه زمانی قرار نگرفته اند برآورد شده است.این نتایج به طور کمی بیانگر وجود ارتباط قوی و مشهود بین وجود باد در منطقه و افزایش میزان ادوکشن میباشد
زینب عبدالهی دهکی پیمان دانش کار آراسته
دشت قزوین از قطب های کشاورزی کشور است که از ظرفیت بالایی در تولید برخوردار می باشد. اراضی زراعی 30 هزار کشاورز با مساحت خالص 60 هزار هکتار و مساحت ناخالص 80 هزار هکتار از شبکه آبیاری دشت قزوین مشروب می شود. سازمان جهاد کشاورزی استان برای اراضی شبکه، الگوی کشت صادر نمودهاست و کشاورزان موظف به رعایت آن می باشند. در این پژوهش، نقشه کاربری/ پوشش اراضی شبکه آبیاری دشت قزوین در سال زراعی 93-1392 به کمک تصاویر ماهواره ای landsat8 oli/tirs تهیه شدهاست و نتایج آن انحراف مساحت زیر کشت، از طرح های کشت صادره را نشان می دهد. از60 هزار هکتار مساحت خالص شبکه با احتساب 35 درصد آیش حدود 43 هزار هکتار مجوز کشت صادر شدهاست. این در حالی است که مساحت زیر کشت در شبکه در نقشه اراضی/ پوشش گیاهی، حدود 64 هزار هکتار برآورد شدهاست. همچنین، تبخیر- تعرق محصولات شبکه با استفاده از الگوریتم sebal در چند روز مشخص، با هدف بررسی کفایت آبیاری در شبکه محاسبه شد. در این روزها میزان آب ورودی به شبکه از منابعی از قبیل آب سطحی تحویلی از سد طالقان، آب استخراج شده از چاه های تلفیقی، چاه های شخصی مجاز و غیر مجاز شناسایی شده، مشخص شد. نسبت حجم تبخیر- تعرق محاسبه شده که معادل حجم آب خالص آبیاری است به مجموع حجم آب ورودی به شبکه، راندمان شبکه را نشان می دهد. این رقم در شرق شبکه 66/3± 5/76 درصد و در غرب شبکه 10/2± 7/54 درصد است. با توجه به اینکه راندمان آبیاری سطحی معمولاً کمتر از مقادیر ارائهشده است، احتمال وجود چاه های غیرمجازی که در روند محاسباتی لحاظ نشدهاند، وجود دارد. در ضمن با محاسبه تبخیر- تعرق پتانسیل، کفایت آبیاری در دشت نیز محاسبه شد که از پنج تاریخ مورد بررسی در سه تاریخ در حدود 80 تا90 درصد اراضی دشت دچار کم آبیاری بوده اند.
علیرضا مشهدی زاده ناصر پورمعلم
چکیده ندارد.