نام پژوهشگر: مریم زارعشاهی

تبیین اندیشه فرهنگی به کار رفته در نقوش زیلوی میبد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و هنر - دانشکده هنر و معماری 1393
  مریم زارعشاهی   مجیدرضا مقنی پور

زیلو یکی از پرکاربرد ترین دستبافته ها در روزگاری نه چندان دور در کشور ما بوده که علی رغم پیشینه ی درخشان آن متأسفانه رفته رفته جایگاه اولیه ی خود را از دست داده است. این هنر در شهرستان میبد از جمله هنرهایی است که زبانزد خاص و عام می باشد و به دلیل اهمیّت اقتصادی قابل توجّه و قدمتی که داشته، یکی از عرصه های نمود ذوقی و هنری مردمان میبد بوده و نگاره هایی را شامل می شده که مبیّن فکر، اندیشه، شرایط فرهنگی و اجتماعی اهالی این خطّه بوده است. این پژوهش با هدف شناسایی و ریشه یابی نقوش زیلو و اندیشه ی فرهنگی به کار رفته در آن انجام شد. به همین منظور در مرحله ی اوّل نظریّه های علمی نویسندگان و صحبت های بافندگان زیلو، مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. سپس پنج نقش از نقوش زیلو، به صورت غیرتصادفی در مرحله ی دوّم گزینش شدند و چگونگی تأثیرگذاری محیط پیرامون بر شکل گیری نقوش زیلو با استفاده از تجزیه و تحلیل کیفی و به چالش کشیدن نظریّات نویسندگان و بافندگان زیلو بررسی گردید. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و بر مبنای اسناد کتابخانه ای و پژوهش های میدانی بود و در طّی آن، این نتیجه حاصل شد که زیلوباف در خلق اثرش خواسته یا ناخواسته تحت تأ ثیر محیط پیرامون خود قرار گرفته است. به این مفهوم که نگاره های زیلو به سبب کاربردی که در زندگی مردم به ویژه اماکن مذهبی داشته است، می توان ردپای فرهنگ بومی و مذهبی مردمان این دیار را درآن جستجو کرد.