نام پژوهشگر: عظیمالله زارعی
زهرا خزاعی علی اکبر امین بیدختی
از زمان ظهور دانش روانشناسی تا کنون و حتی پیش از آن، تحقیق¬های زیادی درباره ماهیت هوش و انواع آن صورت گرفته است، جامع ترین تعریف از هوش توسط وگسلر ارائه شده است، از دیدگاه او هوش یعنی: " توانایی فرد با تفکر منطقی، اقدام هدفمند، سازگاری با شرایط و محیط". هوش فرهنگی قابلیت یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخ های رفتاری صحیح به این الگوها ، می باشد. هوش هیجانی توانایی درک هیجان ها و عواطف به منظور دستیابی به ایجاد هیجان هایی که ضمن کمک به تفکر بهتر بتواند منجر به شناخت هیجان ها و عواطف نیز گردد و هوش معنوی کاربرد انطباقی اطلاعات معنوی در جهت حل مسأله در زندگی روزانه و فرایند دست یابی به هدف می باشد. این مطالعه تأثیر هوش فرهنگی، هوش هیجانی و هوش معنوی مدیران مهمان نوازی شهر مشهد را بر عملکرد شغلی آنان بررسی می کند. نمونه آماری شامل 384 نفر از مدیران هتل ها، هتل آپارتمان ها، مهمانپذیرها و آژانس های مسافرتی بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های اولیه توسط 4 پرسشنامه استاندارد جمع آوری گردید و توسط آزمون-های تحلیل عاملی و تحلیل اکتشافی نرم افزار lisrel، مدل مفهومی پژوهش در حالت تخمین استاندارد و ضرایب معناداری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده با تأیید فرضیه های پژوهش تأثیر این 3 نوع هوش را بر عملکرد شغلی مدیران را نشان دادند.
صابر حاجی رحیمی عباس علی رستگار
بحث مداومی در ارتباط با فعالیت های برند ها و شرکت ها در رسانه های اجتماعی وجود دارد. برخی محققین بر این باورند که رسانه های اجتماعی فرصت خاص و منحصر به فردی را برای برندها به منظور افزایش روابطشان با مشتریان بازی می کند ولی برخی محققین نیز مخالف این موضوع هستند. با در نظر گرفتن دیدگاه ادبیات جوامع برند به علاوه اعتماد به برند و وفاداری به برند، هدف ما این است که نشان دهیم چگونه جوامع برند متاثر از رسانه های اجتماعی، عوامل مدل مشتری مداری (برای مثال، ارتباطات میان مشتری در کانون و برند، محصول، شرکت و دیگر مشتریان) و وفاداری به برند را تحت تاثیر قرار می دهند. یک مطالعه تجربی با بررسی از 385 پاسخ دهنده انجام شد. بررسی های ما بر روی برند سامسونگ متمرکز بود و بدین منظور پاسخ دهندگان از مشتریان سامسونگ انتخاب شدند. نتایج حاصل از مدلسازی معاملات ساختاری نشان داد که جوامع برندی که در رسانه های اجتماعی بنا نهاده می شوند تاثیر مثبتی بر روابط مشتری/محصول ، مشتری/برند، مشتری/شرکت و مشتری/مشتریان دیگر دارد که به ترتیب بر روی اعتماد به برند اثر مثبت و معناداری دارد. اعتماد به برند نیز اثر مثبت و معناداری بر وفاداری به برند و احساس به برند دارد و احساس به برند نیز اثر مثبت و معناداری بر وفاداری به برند دارد. از دیگر یافته های ما این بود که اعتماد به برند نقش میانجی گری اساسی در تبدیل اثرات روابط بهبود افزایش یافته در جوامع برند بر وفاداری به برند دارد.