نام پژوهشگر: احسان بیژنزاده
حسین مهدیه روح اله نادری
به منظور بررسی تأثیر روش های کاربرد کود زیستی در ترکیب با سطوح مختلف نیتروژن بر عملکرد و اجزاء عملکرد تریتیکاله در شرایط رقابت با علف های هرز، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب، دانشگاه شیراز در سال زراعی 93–92، به صورت کرت های دوبار خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اصلی، مطالعه حضور یا عدم حضور علف های هرز، فاکتور فرعی، سطوح کود نیتروژن در سه سطح (صفر، 90 و 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) و فاکتور فرعی فرعی، روش های کاربرد کود زیستی ازتوباکتر، شامل: (1) تلقیح با بذر (بذرمال)، (2) سرک، (3) بدون بذرمال و سرک (شاهد)، بود. نتایج نشان داد اثر سطوح نیتروژن و روش های کاربرد کود زیستی بر بیشتر صفات اندازه گیری شده، عملکرد و اجزاء عملکرد تریتیکاله معنی دار بود. در این آزمایش کاربرد کود زیستی به روش تلقیحی عملکرد بیولوژیک و دانه را به ترتیب 6 و 9/5 درصد افزایش داد. کاربرد تلقیحی کود زیستی به دلیل ارتباط و نزدیکی بیشتر با سیستم ریشه ای گیاه، کارایی و اثربخشی بالاتری داشت. مقدار نیتروژن خاک بر اثربخشی و فعالیت ریزجانداران کود زیستی موثر بود. به طوری که، کاربرد کود زیستی بدون کاربرد نیتروژن شیمیایی بر محتوای نیتروژن شاخساره تأثیر کمی داشت ولی کاربرد کود زیستی همراه با سطوح نیتروژن تأثیر معنی داری بر این صفت داشت. همچنین به دلیل رقابت خوب تریتیکاله با علف های هرز، علف های هرز اثر معنی داری بر صفات اندازه گیری شده در این آزمایش نداشتند. با افزایش سطح نیتروژن رشد تریتیکاله افزایش یافت و با سایه اندازی بر علف هرز مانع تداخل آن در عملکرد تریتیکاله شد. به طوری که در سطوح پایین نیتروژن با رشد کمتر گیاه زراعی، تنوع گونه ای علف های هرز افزایش یافت. همچنین، اثرمتقابل روش کاربرد کود زیستی و علف هرز بر تعداد سنبله در مترمربع نشان داد کاربرد تلقیحی کود زیستی به دلیل فراهمی بیشتر نیتروژن برای تریتیکاله نسبت به علف های هرز ، می تواند به عنوان یک راهکار کوددهی برای مدیریت بهتر علف های هرز در مزارع تریتیکاله در جنوب ایران مناسب باشد.
سمیه مرادنیا چرذاوری روح اله نادری
به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و روی بر عملکرد، اجزای عملکرد و محتوای برخی عناصر پر مصرف و کم مصرف در کشت تناوبی کلزا و گندم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال متوالی (1393-1391) در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی داراب، دانشگاه شیراز انجام شد. فاکتورهای آزمایش در سال اول شامل: کود شیمیایی نیتروژن از منبع اوره (50 تن در هکتار)، کمپوست ضایعات شهری (50 تن در هکتار)، ورمی کمپوست (50 تن در هکتار)، کود گوسفندی (50 تن در هکتار)، کود گاوی (50 تن در هکتار) و شاهد (بدون کود) و روی از منبع سولفات روی در سه سطح 0، 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم و دو رقم کلزا (ساری گل و rgs) بودند. در سال دوم آزمایش، در گلدان های سال قبل دو رقم گندم دوروم (یاواروس و بهرنگ) کشت شدند. نتایج در سال اول نشان داد که کود گوسفندی نسبت به سایر تیمارهای کودی عملکرد دانه کلزا بیشتری داشت. قطر ساقه و تعداد شاخه های فرعی به طور معنی داری تحت تاثیر تیمار ورمی کمپوست قرار گرفتند و افزایش یافتند. روی نیز باعث افزایش عملکرد و اجزای عملکرد کلزا شد (05/0p<). بین ارقام کلزا، رقم ساری گل عملکرد دانه بیشتری داشت. نتایج در سال دوم نشان داد که بین ارقام گندم دوروم (بهرنگ و یاواروس)، رقم یاواروس از نظر عملکرد دانه و اجزای عملکرد نسبت به رقم بهرنگ برتری داشت. همچنین از نظر میزان عناصر ماکرو و میکرو گندم دوروم، رقم بهرنگ محتوای عناصر بیشتری داشت. عملکرد و اجزای عملکرد گندم به طور معنی داری تحت تاثیر تیمار کود گوسفندی قرار گرفتند و افزایش یافتند (05/0p<). روی نیز به طور معنی داری باعث افزایش عملکرد گندم دوروم شد (05/0p<). غلظت روی و مس دانه گندم به طور معنی داری تحت تاثیر کود گاوی قرار گرفت و افزایش یافت (05/0p<). تجزیه خاک پس از برداشت گندم نشان داد که کاربرد کودهای آلی، ویژگی های شیمیایی مورد بررسی خاک مانند: قابلیت هدایت الکتریکی، درصد رطوبت اشباع، مقدار نیتروژن کل، فسفر و پتاسیم و منگنز در خاک، به طور معنی داری تحت تاثیر کود گاوی افزایش یافت (05/0p<). درصد رطوبت اشباع، نیتروژن، آهن، مس و روی خاک با مصرف کمپوست ضایعات شهری به طور معنی داری افزایش یافت.