نام پژوهشگر: فرهاد رحمانینیا
محمد حسینی فرهاد رحمانی نیا
هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه ی بین دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی با عوامل خطرزای قلبی عروقی در مردان مبتلا به انفارکتوس قلبی می باشد. بدین منظور 150 مرد مبتلا به انفارکتوس قلبی با میانگین (سن 3/58 ±58/01 سال، قد 6/43±174/24 سانتی متر، وزن 13/18±80/80 کیلوگرم، درصد چربی بدن 3/92 ±25/76 درصد و شاخص توده بدنی 1/60±22/55 کیلوگرم بر متر مربع) بر اساس جدول مورگان انتخاب و وارد مطالعه شدند. پس از توضیح روند پژوهش، آزمودنی ها پرسشنامه دانش تغذیه (parmenter and wardle 1999) و پرسشنامه سطح فعالیت بدنی بک را تکمیل کردند، و بعد از 12 ساعت ناشتایی میزان 5 میلی لیتر خون از ورید آرنج برای تعیین میزان لیپیدهای سرم از بیماران گرفته شد. بر اساس طبیعی نبودن توزیع داده ها، از آزمون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سطح دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی با میزان کلسترول تام، ldl-c ، tg، bmi، bf% و whr آزمودنی ها رابطه ی معنی داری وجود دارد و بین دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی با میزان hdl-c و فشارخون سیستولی و دیاستولی رابطه ی وجود ندارد. با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه به نظر می رسد با افزایش دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی در افراد مبتلا به بیماری های قلبی عروقی می توان وقوع انفارکتوس قلبی را کاهش و از شیوع بیماری های قلبی عروقی جلوگیری کرد.
جبار چگینی فرهاد رحمانی نیا
کوفتگی عضلانی تاخیری(doms) یکی از شایع ترین آسیب های عضلانی در جریان فعالیت های ورزشی و زندگی روزمره است. هدف از این پژوهش بررسی اثر گرم کردن و سرد کردن بر شاخص های کوفتگی عضلانی تاخیری دانشجویان پسر پس از انقباض های برون گرا بود. بدین منظور 35 نفر از دانشجویان غیرورزشکار دانشگاه گیلان (سن 09/1 ± 91/20 سال، قد 6 ± 79/172 سانتی متر، وزن 03/7 ± 57/66 کیلوگرم، شاخص توده ی بدنی 1/89 ± 22/37 کیلوگرم بر متر مربع، چربی 4/49 ± 16/13 درصد) به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه گرم کردن (8n= )، سرد کردن (9n=)، گرم کردن به همراه سرد کردن (8n=) و شاهد (10n=) تقسیم شدند. برنامه 15 دقیقه ای گرم کردن شامل پنج دقیقه دویدن بر روی تردمیل با شدت 60% حداکثر ضربان قلب، 6 دقیقه کشش ایستا در مفصل زانو و ران و اجرای دو نوبت 25 تکراری انقباض درون گرا و برون گرا (اکستنشن و فلکشن زانو) با شدت 20% 1rm بود. برنامه سرد کردن نیز مشابه گرم کردن بود، با این تفاوت که با توالی معکوسی از گرم کردن اجرا شد. به این ترتیب، ابتدا دو نوبت 25 تکراری و سپس حرکات کششی و دویدن بروی تردمیل به اجرا در آمد. آزمودنی ها در گروه گرم کردن ابتدا برنامه گرم کردن را اجرا کردند و سپس به انقباض های برون گرا پرداختند. گروه سرد کردن نیز برنامه سرد کردن را پس از اجرای انقباض های برون گرا انجام دادند. گروه گرم کردن به همراه سرد کردن ابتدا گرم کردن را اجرا کردند، سپس آزمودنی ها انقباض های ایجاد کننده doms را انجام دادند؛ در پایان نیز سرد کردن اجرا شد. گروه کنترل نیز فقط انقباض های برون گرا را انجام می داد. انقباض های برون گرا برای ایجاد doms شامل فلکشن مفصل زانو با وزنه ای معادل 70% 1rm در سه نوبت 15 تکراری بود. قسمت درون گرای حرکت با کمک آزمون گر تا زاویه صفر مفصل زانو (تقریبا 180 درجه اکستنشن) انجام می شد و قسمت برون گرا در زمان 2 ثانیه و توسط آزمودنی اجرا میشد. آنزیم کراتین کیناز(ck)، نوتروفیل های پلاسما، حداکثر انقباض ارادی ایزومتریک(mvc)، دامنه حرکتی مفصل زانو(rom) و همچنین میزان درک درد عضلانی(pas) در پیش از آزمون، 24، 48 و 72 ساعت پس از انقباض های برون گرا اندازه گیری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تجزیه و تحلیل واریانس((anova و آزمون های تعقیبی بونفرونی و شفه در سطح 05/0˂p استفاده شد. در هر چهار گروه تمامی شاخص ها بجز میزان نوتروفیل ها در گروه گرم کردن به همراه سرد کردن و rom در گروه گرم کردن، تغییرات معنی داری در تکرار اندازه گیری ها نسبت به پیش آزمون وجود داشت(0/05˂p). در گروه گرم کردن به همراه سرد کردن، میزان ck و نوتروفیل ها به ترتیب در 72 و 48 ساعت پس از انقباض های برون گرا، در گروه گرم کردن، میزان نوتروفیل ها در 48 و rom در 24 و 48 ساعت پس از انقباض های برون گرا و در گروه سردکردن، در 48 ساعت پس از انقباض های برون گرا در میزان ck تفاوت های معنی داری نسبت به گروه شاهد مشاهده شد(0/05˂p). با این حال، در mvcو pas در هیچ یک از گروه ها تفاوت معنی داری مشاهد نشد. نتایج این مطالعه نشان داد که اثر گذاری گرم کردن و سرد کردن بر ck و نوتروفیل ها به دلیل حساسیت بالا و تغییرپذیری بیشتر، مشهودتر است؛ در صورتی که برای مشاهد تاثیر بر دیگر شاخص های مورد مطالعه، مداخله باید اثر بزرگتری ایجاد کند.