نام پژوهشگر: محمدرضا کبریایی زاده

مطالعه بازوپایان بخش 4 سازند میلا در برش دهملا ( جنوب غرب شاهرود )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1390
  سعید شاه بیک   محمدرضا کبریایی زاده

چکیده: بخش 4 سازند میلا در برش دهملا واقع در 20 کیلومتری جنوب غربی شهر شاهرود شامل 103 متر سنگ آهک و سنگ آهک با میان لایه هایی از ماسه سنگ و سیلتستون است. مطالعات انجام شده بر روی بازوپایان در این برش منجر به شناسایی دو گونه از بازوپایان billingsella و یک گونه از بازوپایان syntrophioides و یک گونه از بازوپایان palaeostrophia و یک گونه از بازوپایان plectotrophia گردید. دو تجمع از بازوپایان در این برش تشخیص داده شد. اولین آن توسط خانواده eostrophiid گونه جدید syntrophioides tersus n. sp همراه با billingsella aff.seletensis nikitin که سازنده بخش کوچکی از آن است، مشخص می شود. و لایه هایی که عمدتاً ترکیبی از صدف های جدا از هم پنتامریدها هستند. تجمع دیگر دارای billingsella? uniplicata n. sp., palaeostrophia sp., plectotrophia tenuis n. sp. است که syntrophioides اولیه در آن غالب هستند. سن فورونگین پایانی فونا توسط بازوپایان این دو تجمع و تریلوبیت هایی از بایوزون alborsella تعیین شد. بیش-ترین جنس ها در این تجمع دارای پراکندگی در مناطق گرمسیری در طول زمان فورونگین هستند. فسیل های بازوپایان rhynchonelliform بیش ترین فراوانی را در سرتاسر سکانس کربناتی بخش4 سازند میلا در برش دهملا دارند که صدف های آن ها اغلب دارای مقدار زیادی کلسیت منیزیوم دار است و وابستگی فراوان و زیادی به کربنات های کم عمق فلات قاره در عرض های جغرافیایی کم با شوری زیاد در طول کامبرین بالایی دارند. فونای بازوپایان بخش 4 سازند میلا در برش دهملا تشابه مشخصی را با بازوپایان جنوب چین و قزاقستان و لورنتیا در طی فورونگین نشان می دهد. بخش 4 سازند میلا در برش دهملا با زون ? تجمعی اکریتارک قویدل سیوکی(2006) به سن کامبرین بالایی و زون زیستی تریلوبیت alborsella منطبق است. کلمات کلیدی: بازوپایان، بیلینگ سلا، سینتروفیوئیدس، پالئوستروفیا، پلکتوتروفیا، پنتامریدها، فورونگین، آلبرسلا، رینکونلیفورم.

بیواستراتیگرافی سری رسوبی کرتاسه / پالئوسن در منطقه دوروح بین زون سیستان و بلوک افغان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1391
  حسین راهبر   احمد بابازاده

ایران به عنوان یکی از بلوک های متحرک در زون تتیس شناخته شده است، در واقع یکی از قاره های کوچک حاشیه گندوانا است که در طی پالئوزوئیک بالائی، پرمین یا اوایل تریاس از بخش شمالی گندوانا جدا شده است. (اشتوکلین 1997) در اواخر تریاس میانی یا بالائی با صفحه توران (اورازیا) تماس داشته است (اشتوکلین 1974 ، سوفل و فورستر 1980، داودزاده واشمیت 1982). در اواخر کرتاسه، ایران دوباره به صفحه افریقا متصل شده اما این اتصال کاملاً صورت نگرفته است و آثار رسوبات فلیشی زمان کرتاسه – ترشیاری در شرق ایران موید این گواه است ( بابازاده 2003، 2005،2004). بلوک لوت درمرکز ایران واقع شده است . بر اساس مطالعات بابازاده در سال 2005، در زمان ائوسن ، با یک مهاجرت بطرف شرق یا شمال شرق، برخورد بین دو خرده قاره افغان و لوت صورت گرفته که در اثر این برخورد زمین درزی به نام زمین درز سیستان بین دو خرده قاره شکل گرفته است. در واقع این زمین درز بقایای اقیانوسی است که به نام اقیانوس نئوتتیس معروف است. تیرول در سال 1983، به حوضه رسوبی ایجاد شده در اقیانوس سیستان که در شرق ایران واقع شده است « زون زمین درز سیستان» نام داده است و بر این باور بود که جدایش بلوک افغان از بلوک لوت در زمان کرتاسه بالائی شروع شده و در ائوسن ، در اثر برخورد نهایی دو بلوک، فرورانش پایان گرفته است. اما تحقیقات جدید بابازاده 2003 ثابت کرد که جدایش آن ها در ائوسن زیرین و برخورد آن ها در ائوسن زیرین تا میانی بوده است. منطقه مطالعاتی ( برش دو روح، برش ماهرود و برش sh ) در حاشیه شرقی زون سیستان و غرب بلوک افغان و جنوب شرقی شهرستان سربیشه واقع شده است و در محدوده زون زمین درز سیستان قرار دارد. سری های رسوبی در سه برش مذکور، واحدهای لیتواستراتیگرافی غیررسمی هستند. به منظور توصیف سکانس های متفاوت در این منطقه سه برش تهیه شده است. مقطع دوروح به ضخامت 500 متر و مقطع ماهرود به ضخامت 540 متر و مقطع sh به ضخامت 80 متر می باشند. در مجموع حدود 150 نمونه از مقاطع ذکر شده به منظور بررسی ویژگی های زیست چینه شناسی و میکروفاسیس گرفته شد که براساس این بررسی شرایط محیطی گذشته منطقه بازسازی شده و سن رسوبات تعیین خواهد شد.