نام پژوهشگر: محمدهادی مهدیزاده
فرساد ناظمی محمدهادی مهدی زاده
یکی از اصلی ترین یا بعبارتی اولین گام در ایجاد مسکن مطلوب، آگاهی به ویژگی ها و مختصات کیفی که به برخی از آنها اشاره شد. خانه ایرانی، جلوه مستقیم ارزشهای معنوی و فرهنگی و شیوه زندگی بود. خانه مکانی مقدسی بود که ارزشهای کیهانی، جهات مقدس و ارزشهای ماورالطبیعه را شامل می شد. امروزه اغتشاش در ارزشهای سنتی به احداث خانه های بیگانه با فرهنگ و گذشته منجر شده است؛ آنچه امروزه یک معمار برای طراحی خانه های معاصر کسب می کند عبارت است از اندازه های معلوم، تعداد و اشیایی معلوم برای عملکردهای معلوم. معمار، در خانه های معاصر بیشتر به ترکیب ابعاد استاندارد شده برای جایگزینی اشیاء اشتعال دارد. چنین استانداردی برای کشور ما تهیه نشده است و معماران معاصر به کتابهای خارجی مراجعه می کنند. سازمان فضایی خانه های معاصر یکپارچگی ادراک سازمان فضایی از مقیاس کلان شهر تا مقیاس فضاها و عناصر و اجزا را از دست داده است. لذا بنا به تفکر وحدت گرای منبعث از تعالیم اسلامی نمی توان مسکن را منفک و جدای از بقیه پدیده ها و موضوعات مرتبط با زندگی انسان بررسی کرد. توجه به این اصول و نظریات از آن جهت اهمیت دارند که انسان را به نتیجه برنامه و عملی که با الهام از هریک از روشها انجام می دهد آگاه می نمایند. مسکن و عوامل مربوط به آن نیز باید صرفاً به عنوان سرپناه فقط پاسخگوی نیازهای مادی انسان مدنظر قرار گیرد، بلکه توجه به آن دسته از ویژگیهای کیفی مسکن که تأمین کننده نیازهای روانی و معنوی انسان هستند نیز ضرورت دارد و اینکه ویژگی های کیفی مرتبط با مسکن را می توان در موضوعاتی چون صفات و امکانات مسکن و انتظارات از آن مورد توجه قرار داد، که اهم آن به عنوان ویژگی های کیفی مسکن عنوان گردید. به نظر می رسد که بکارگیری معماری مدرن در ایران نتوانسته توجه کافی نسبت به نیازها و نظرات ساکنان و استفاده کنندگان بناها داشته باشد. باتوجه به مباحثی که مطرح شد در می یابیم که فرهنگ و آداب و رسوم یک مرزوبوم به میزان زیادی می تواند به روی معماری آن منطقه تأثیرگذار باشد، در نتیجه قبل از طراحی با یک تحلیل و بررسی دقیق فرهنگی و آداب و رسوم اجتماعی منطقه پرداخت و با در نظر گرفتن فرهنگ بومی مردم هر منطقه به طراحی آن منطقه اقدام کنیم تا بتوانیم معماری گذشته را تا حد امکان در معماری عصر حاضر احیا کند تا یک همخوانی در معماری روز ایران و سطح جامعه و فرهنگ ایجاد شود تا دیگر شاهد یک معماری نابه سامان نباشیم. لذا با توجه به ماشینی شدن زندگی روزمره انسانها و همچنین غالب شدن برخی عناصر بیگانه در معماری ایرانی هدف از طراحی این مجتمع مسکونی فرهنگی با رویکرد احیاء سنتی این بوده است که این فاصله ای که بین نسل جدید و قدیم معماری اسلامی و ایرانی ایجاد شده از میان برداشته شود و لذا بتوان گامی مستحکم در پدیداری صورتهای گمشده معماری سنتی از جمله اصول معماری مرحوم دکتر پیرنیا که از آن جمله می توان به : (پرهیز از آلودگی، بوم آورد بودن، مردم واری و ... ) اشاره نمود.
آرش داوری محمدهادی مهدی زاده
بم این سرزمین کهن با پیشینه ای از دوران اشکانی دارای سابقه ای بس کهن در زمینه های فرهنگی و هنری وهمچنین کشاورزی است . در ایام کهن این خطه کویری به مانند زمردی در دل کویر می درخشید و مردمان آن با شیوه های نوین کشاورزی آشنا بوده اند. ارگ بم بارها در طول تاریخ مورد یورش عوامل انسانی و طبیعی قرار گرفته و متعاقبا بازسازی شده است. بعد از وقوع زلزله بم و تخریب ارگ و خساراتی که به بافت این شهر وارد آمده اینجانب بر آن شدم تا با طراحی مکانی فرهنگی در این شهر با رویکردی به معماری و هنر دوره های اشکانی و ساسانی بتوانم ویژگی های شاخص این منطقه را احیا کنم در این زمینه برای طراحی این بنا علاوه بر توجه به شکل و ساختار و معماری دوره های ذکر شده به هنرهایی از قبیل قالی بافی و ضرب سکه و هنر فلز کاری و... آن دوران نیز استفاده کرده ام. با احداث این بنا در کنارآشتی دادن نسل جدید با ویژگی های اصیل و تاریخی این منطقه از رواج سبک های ساختمانی غربی و ناهماهنگ با اقلیم و فرهنگ این خطه جلوگیری می شود.لازم به ذکر است که طراحی در خصوص مناطق زلزله زده به خصوص در مورد بم و به طور عام در ایران به تازگی مورد توجه واقع شده است.