نام پژوهشگر: علی اصغر مختاری
علی اصغر مختاری عباس وفایی
در طراحی سیستم های میکروالکترونیک مدرن، کاهش توان مصرفی و بالا بودن کارایی سیستم، از اهمیت بالایی برخوردار است. این موضوع خصوصاً در مورد سیستم های قابل حمل مانند گوشی های تلفن همراه، کامپیوترهای قابل حمل و غیره که از باتری برای تغذیه آنها استفاده می شود، حائز اهمیت است. از این رو هدف از طراحی کم مصرف در سیستم های قابل حمل ، افزایش عمر باتری با حفظ کارایی سیستم می باشد. در سیستم های ثابت نیز کاهش توان مصرفی یکی از اهداف مهم در طراحی سیستم می باشد زیرا توان مصرفی بالا در این سیستم ها باعث افزایش هزینه های بسته بندی و خنک کردن سیستم می شود. در سیستم هایی که از پردازنده استفاده می کنند، پردازنده از عناصر اصلی مصرف کننده توان در سیستم می باشد. افزایش توان در پردازنده باعث ایجاد نقاط داغ در پردازنده می شود که این موضوع علاوه بر افزایش هزینه های خنک کردن پردازنده ممکن است باعث بروز خطا شود. بافر مقصد پرش یک حافظه نهان کوچک می باشد که آدرس دستورالعمل های پرشی و آدرس مقصد پرش آنها، در آن نگهداری می شود. بافر مقصد پرش در هر سیکل واکشی دستورالعمل مورد مراجعه قرار می گیرد که این امر باعث می شود که این حافظه نهان تبدیل به یک نقطه داغ شود. در این تحقیق سعی داریم که میزان مصرف توان در بافر مقصد پرش را کاهش دهیم. در روش ارائه شده از طریق کاهش دسترسی های اضافی به بافر مقصد پرش، میزان مصرف توان پویا در این حافظه را کاهش می دهیم. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که طرح پیشنهادی برای پردازنده های جاسازی شده به میزان 69% و برای پردازنده های superscalar به میزان 40% مصرف توان در بافر مقصد پرش را کاهش می دهد.
محمد حکمتیان امیرعلی شعبانی
کانسار سرب و روی اورس کوه در فاصله 60 کیلومتری باختر شهر دامغان و در گستره البرز خاوری واقع شده است. ساختار اورس کوه شامل یک تاقدیس عادی با روند شمال خاور - جنوب باختر است و از روند عمومی چین خوردگی ها در البرز خاوری پیروی می کند. کانسار سرب و روی اورس کوه به لحاظ ژئومتری چینه کران می باشد و سنگ درونگیر آن دولومیت های بخش بالایی سازند الیکا است. دگرسانی های سنگ میزبان شامل دولومیتی شدن، سیلیسی شدن و به مقدار کمتر پیریتی شدن است. کانه زایی در این کانسار دیرزاد است و ماده معدنی بیشتر به شکل رگه ای، پرکننده حفرات کارستی و در زمینه برش ها دیده می شود. رگه های ماده معدنی در امتداد درزه ها و شکستگی های عمود بر هم شکل گرفته اند و دارای دو امتداد تقریبی sww-nee و nnw-sse هستند.کانه های سولفیدی که در مقاطع صیقلی و نمونه های دستی دیده می شود شامل گالن، اسفالریت و پیریت است و نتایج حاصل از پراش سنجی پرتوی ایکس (xrd) نمونه ها دلالت بر حضور کانی های غیرسولفیدی سروزیت، گوتیت، مینرکوردیت، روزاسیت، آلتائیت و هیدروهتارولیت در کانسنگ دگرسان شده غیرسولفیدی دارد. کانی های باطله شامل دولومیت، کلسیت، کوارتز، باریت و به مقدار کم فلورین است. بررسی ژئوترمومتری سیالات درگیر در کانی های کلسیت و باریت موجود در رگه های کانه دار نشان دهنده یک محدوده دمایی گسترده از 90 تا 423 درجه سانتیگراد است که بیشترین فراوانی داده ها بین 298 تا 323 درجه سانتیگراد است. درجه شوری سیالات از 6/0 تا 15% متغیر است که به صورت دو جمعیت مجزا با شوری کم و زیاد دیده می شود. تفاوت در میزان درصد شوری میانبارهای سیال ممکن است نشان دهنده اختلاط سیالات جوی (با شوری پایین) با شورابه های حوضه ای (با شوری بالا) باشد. دمای بالای میانبارها را می توان به وجود یک توده نفوذی باتولیتی در ژرفای منطقه (که در برداشت های ژئوفیزیک هوایی به روش ژئومغناطیس نیز وجود آن مشخص شده است) نسبت داد. خاستگاه سرب و روی سنگ میزبان کربناته بوده و تمرکز سرب و روی درون رگه ها و حفرات کارستی تحت تاثیر سیالاتی بوده که این فلزات را از درون سنگ میزبان شسته اند. در کانسار اورس کوه، کانی سازی اولیه به صورت سولفیدی بوده و تحت تاثیر فرآیندهای سوپرژن ثانویه دگرسان شده است. نفوذ سیالات جوی با فوگاسیته اکسیژن بالا، کانی های سولفیدی به ویژه سولفید های آهن را تجزیه کرده و با تولید اسید سولفوریک موجب کاهش شدید ph سیالات جوی فرورو و انحلال سرب و روی از توده سولفیدی اولیه شده است. این فرآیند همچنین باعث تشکیل مقادیر زیادی از کانی های هیدروکسیدی آهن مانند گوتیت و لیمونیت در بخش های فروشسته شده اکسیدان شده است. انحلال پذیری بالای روی نسبت به سرب باعث شده که بخش عمده فلز روی از کانسار اولیه خارج شود. در صورتی که سرب تحت تاثیر خاصیت بافر کننده سنگ میزبان کربناته به صورت فازهای غیر سولفیدی عمدتاً کربناتی (سروزیت) نهشته شده است. در مجموع بر اساس مجموعه شواهد موجود می توان کانسارسازی اولیه در کانسار اورس کوه را مشابه با کانسار سازی نوع mvt در نظر گرفت که تحت تاثیر فرآیندهای سوپرژن ثانویه دچار دگرسانی شده است.
پروین حبیبی فر علی اصغر مختاری
منطقه طروسک در استان خراسان رضوی در 2/44 کیلومتری جنوب تا جنوب خاور شهرستان سبزوار و 9/15 کیلومتری جنوب تا جنوب باختر ششتمد واقع شده است. بر اساس تقسیم بندی پهنه های رسوبی- ساختاری، منطقه مورد مطالعه در حاشیه شمالی خرد قاره ایران مرکزی جای دارد و بخشی از زون افیولیتی سبزوار را شامل می شود. واحد های سنگ شناختی محدوده مورد مطالعه را می توان به دو گروه افیولیتی و غیر افیولیتی تقسیم کرد که سری افیولیتی دارای گستره ای از الترامافیک تا مافیک بوده و شامل هارزبورژیت- دونیت، گابرو- میکروگابرو و بازالت ها می باشد. سری غیرافیولیتی نیز شامل نهشته های رسوبی دوره میوسن، نهشته-های آبرفتی کواترنری و نیز توده نفوذی دیوریت-کوارتزدیوریتی می باشد. بر اساس مطالعات صحرائی، پتروگرافی و نتایج آنالیز xrd، دگرسانی ها عمده در منطقه شامل سرپانتینی شدن، کلریتی شدن، سوسوریتی شدن، منیزیت زایی و رودنگیتی شدن می باشد. کانه زایی کرومیت در این منطقه بیشتر به صورت عدسی یا توده های نامنظم و پراکنده بوده که توسط سنگهای هارزبورژیتی همراه با یک غشای دونیتی میزبانی می شوند. این کرومیت ها از نظر ترکیب به کرومیت های تیپ آلپی شباهت داشته و بافت های توده ای تا افشان و نیز لایه ای نشان می دهند. بر اساس نتایج حاصل از آنالیز xpma، این کرومیت ها از نوع کروم بالا با ??9cr# > بوده که حاصل تبلور از یک ماگمای بونینیتی در جایگاه زمین ساختی سوپراسابداکشن (ssz) و با درجه بالای ذوب بخشی می باشند. مطالعات ژئوشیمیایی بر روی نمونه های سنگی منطقه طروسک نشان می دهد که این سنگ ها دارای ماهیت تولئیتی بوده و در یک محیط تکتونیکی از نوع جزایر قوسی مرتبط با زون فرورانش به وجود آمده اند. کانی شناسی مرتبط با رگه کوارتزی و زون سیلیسی در منطقه مورد مطالعه شامل کوارتز، کالکوپیریت، پیریت، اسفالریت، کوولیت، کالکوسیت، مالاکیت، آزوریت و اکسید های آهن می-باشد. سنگ میزبان این رگه، توده نفوذی دیوریت- کوارتز دیوریتی بوده و بر اساس مطالعات پتروگرافی و نتایج xrd دگرسانی غالب در آن از نوع سیلیسی شدن و پروپیلیتی می باشد. نتایج حاصل از xrf برای دو نمونه مرتبط با این رگه، میزان مس را 87/2 و 08/1 درصد وزنی نشان داد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از آنالیز fire assay، حداکثر مقدار طلای رگه سیلیسی ppb 230 بدست آمد که این میزان از نظر ارزش اقتصادی قابل برداشت (5 تا 10 ppm) بسیار کم است اما آنومالی مثبت نسبت به فراوانی این عنصر در پوسته قاره ای (ppb 5 ) دارد لذا ارائه طرح های اکتشافی مقدماتی در زمینه طلا توجیه پذیر می باشد.