نام پژوهشگر: نصرت نیلساز
رقیه مددی نصرت نیل ساز
معارضات زبانی یهود و نصاری به¬گونه¬ای که در قرآن به تصویر کشیده شده است حاکی از نحوۀ برخورد پیروان ادیان قدیمی با اسلام است که وجود دین آسمانی جدید را برنمی¬تافتند و آن را معرض انواع هجمه¬های خود قرار داده و به گونه¬های مختلف آن را به چالش کشیده بودند. قرآن کریم به تمامی این معارضات پاسخ¬های قاطعی داده و ادعای آنان را با دلایل منطقی بی¬پایه و بی-اساس دانسته است. در این پایان نامه با روش کتابخانه¬ای در گردآوریِ مطالب، شیوۀ اسنادی در نقل دیدگاه¬ها و روش توصیفی _تحلیلی در بررسی داده¬¬ها، معارضات زبانی یهود و نصاری و پاسخ¬های قرآن بدان¬ها تبیین و با بهره¬گیری از تفاسیر مهم و تأکید ویژه بر تفسیرالمیزان مورد تدقیق قرار گرفته¬ است. تأمل در آیات قرآن نشان می¬دهد که برخی از معارضات میان یهود و نصاری مشترک و برخی خاص یکی از آن دو گروه است. مهم¬ترین معارضه¬های مشترک یهود و نصاری در رابطه با حضرت ابراهیم7، ادعای فرزند و دوست خدا بودن و پندار برتری بر دیگران می¬باشد تا آنجا که ورود به بهشت و هدایت¬یابی را منوط به درآمدن به کیش یهودیّت و مسیحیّت می¬دانستند. مهم¬ترین معارضه¬های خاص یهود در رابطه با تغییر قبله، محدود بودن عذاب جهنّم برای یهود، فقر خداوند و بسته بودن دست خداوند، و معارضه¬های خاص نصاری در رابطه با الوهیّت حضرت مسیح و تثلیث است. قرآن کریم علاوه بر واهی و باطل شمردن ادعاهای آنان دربارۀ حضرت ابراهیم7، ملاک احتجاج را عالم بودن و منشأ آن را در علم و وحی الهی و برهان عقلی هماهنگ با وحی دانسته است. هم¬چنین شرط ورود به بهشت، هدایت یابی و سعادت را در ایمان و عمل صالح قرار داده است. افزون براین، ضمن فرمان به جدال احسن بر توحید و نفی فرزند از خدا، نهی از غلو در دین و افتراء بر خدا و پندارگرایی تأکید کرده است. براساس نتایج حاصل از این پژوهش بیشتر معارضات یهودیان از ویژگی¬های قومی آنان نشأت ¬گرفته و معارضات خاص مسیحیان بیشتر متأثر از باورهای آنان بوده است. هم¬چنین کمیّت و کیفیت معارضات و شبهات خاص یهودیان در قرآن در قیاس با معارضات نصاری، نشان دهندۀ سرسختی و شدت عناد یهودیان در برابر دین اسلام بوده است.
سعید جلیلیان نصرت نیل ساز
اگر چه علامه طباطبائی p بیش تر با اثر گرانقدر المیزان فی تفسیر القرآن شناخته شده است، امّا ایشان قبل از آن، در دهه ی سوم حیاتشان، تفسیری بنام البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن نگاشته اند. این اثر، تفسیری ترتیبی، با رویکرد روایی است و تا آیه ی 57 سوره ی یوسف را در بر می گیرد. پرداختن به این تفسیر از دو جهت حائز اهمیت است: اول این که نخستین تلاش علامه p برای ورود به تفسیر کلام خداست و نشانه نخستین تأمل های جدی علامه p در قرآن است و می توان از طریق این تفسیر به مبانی علامه p در تفسیر قرآن دست یافت، دوم این که تفسیری برگرفته از سخنان معصومین : همراه با توضیحات فقه الحدیثی علامه p است. این پایان نامه در جهت دستیابی به روش و مبانی تفسیری و فقه الحدیثی علامه طباطبایی p در تفسیر البیان، با روش کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی این اثر را کاویده است. این پژوهش نشان می دهد که مهم ترین مبنای صدوری که علامه p در البیان بدان پرداخته اعجاز قرآن است. در حوزه مبانی صدوری نیز به مباحثی چون حجیت ظواهر آیات، معناداری زبان قرآن و انسجام و پیوستگی آیات پرداخته اند. اما مهمترین مبانی فقه الحدیثی علامه p در این اثر اعتقاد به حجیت سنت معصومین : و عدم حجیت سنت صحابه و تابعان در تفسیر، اعتقاد به لزوم موافقت روایات با آیات، اعتقاد به عدم اختلاف اقوال تفسیری معصومین:، اعتقاد به وجود معنای مشترک در روایات اختلافی و توجه به تغییرات متن حدیث وغیره است. علامه p از روش های گوناگون مانند روش تفسیر روایی، روش تفسیر قرآن به قرآن، روش تفسیر عقلی و روش تفسیر ادبی در البیان بهره برده است. علامه p از قرآن، ادبیات عرب، قول شارحان، تاریخ، عقل و تمثیل برای فهم روایات استفاده کرده اند. ذکر چگونگی تبیین ارتباط روایات با آیات از دیگر مباحث جدی است که علامه در این اثر بدان اهتمام داشته است. علامه r به ملاک های مختلف مانند تعدد منبع، طرق مختلف، اشتراک میان فریقین و غیره در گزینش روایات توجه داشته است.سرانجام باید گفت علامه r در این تفسیر ضمن بهره گیری از روایات برای فهم آیات، در موارد بی شمار به تبیین مبانی قرآنی تفسیر ائمه پرداخته است.