نام پژوهشگر: فضلالله احمدی
زهرا رفیعی وردنجانی فضل الله احمدی
زمینه و هدف: امروزه با پیشرفت¬های درمانی و به خصوص پس از کشف آهن¬زدا¬ها با درمان مناسب طول عمر نسبتاً طولانی را برای بیماران تالاسمی می توان انتظارداشت ولی مسأله¬ای که مطرح است بهبود کیفیت زندگی وکنترل عوارض دراین بیماران است. اکنون با توجه به افزایش طول¬عمر این بیماران ولزوم استفاده از راه های مختلف جهت بهبود کیفیت زندگی این بیماران این پژوهش با هدف بررسی تأثیر بر نامه آشناسازی بر کیفیت زندگی بیماران تالاسمی انجام شد. مواد و روش ها: در این پژوهش نیمه¬تجربی 55 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون وکنترل قرار گرفتند. پرسشنامه¬های دموگرافیک، کیفیت زندگی عمومی sf36 وکیفیت زندگی بعد تالاسمی قبل از مداخله در هر دو گروه تکمیل وبرنامه آشناسازی بر اساس مراحل آشنایی، اجرا واختتامیه در گروه آزمون به مدت 1/5 ماه اجرا شد. میانگین نمرات کیفیت زندگی 1ماه پس از مداخله با اطلاعات قبل از مداخله به کمک آزمون های کای¬دو، تی مستقل و تی¬زوجی مقایسه گردید. یافته ها: نتایج آزمون های کای دو و تی¬مستقل با 0/05p> نشان دادند که دوگروه آزمون و کنترل از نظر اطلاعات دموگرافیک سن، جنس و... همسان بودند و نیز میانگین امتیاز کیفیت زندگی¬عمومی وبعد¬تالاسمی قبل از مداخله با آزمون تی¬مستقل 05/0p< بین گروه آزمون و کنترل تفاوت معنی-داری وجود نداشت. همچنین پس از اجرای برنامه آشنا¬سازی بین دو گروه با انجام آزمون تی¬مستقل تفاوت معنی داری در امتیازات کیفیت زندگی دیده نشد. نتیجه¬گیری: بطورکلی نتایج پژوهش نشان می دهد اجرای برنامه¬آشناسازی برای تغییر در کیفیت زندگی این بیماران کافی نیست وباید گامهای موثرتری در این زمینه برداشته¬شود.
سعیده غفاری فر فضل الله غفرانی پور
بر طبق شواهد نارضایتی بیماران از کمیت و کیفیت مهارتهای ارتباطی پزشک و بیمار در صدر علل منجر به شکایت بیماران قرار دارد و بهبود مهارتهای ارتباطی پزشکان پیامد های مفیدی به نفع هم بیمارو هم پزشک در جامعه ایجاد می کند. لزوم آموزش مهارتهای ارتباطی و انجام مداخلات آموزشی مبتنی بر تئوریها و مدل های تغییر رفتار که طراحی، اجرا و ارزشیابی آنها با مشارکت گروه هدف و با تمرکز بر سازه های تاثیرگذار تئوریها انجام می شود مورد تاکید می باشد. این پژوهش در دو بخش مقطعی و مداخله ای در سال 3-1392، به منظور طراحی و ارزشیابی برنامه آموزشی مبتنی بر مدل پرسید پروسید بر مهارتهای ارتباطی پزشک و بیمار کارورزان و رضایت بیماران انجام شد. بر اساس تحلیل محتوای هدفمند مصاحبه با شرکت کنندگان ارزیابی های چهارگانه مدل پرسید انجام شد. تاثیر مداخله آموزشی بر روی 67 کارورز با مقایسه نتایج خود ارزیابی کارورزان، نتایج مشاهده محقق و سنجش رضایت بیماران در گروههای مداخله و کنترل و در مقاطع زمانی مختلف انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای spss.21 و lisrel 8.80. تحلیل شدند. نشانگرهای اجتماعی، محیطی و رفتاری ارتباط موثر پزشک و بیمار شناسایی شدند. دانش و خودکارآمدی مهمترین پیش بینی کننده های تغییرات رفتار ارتباطی کارورزان با بیماران بودند. میانگین نمره خود ارزیابی رفتار ارتباطی کارورزان و نمره عملکرد کارورزان گروه مداخله به استناد مشاهده محقق بعد از مداخله آموزشی بطرز معناداری بالاتر از گروه کنترل بود. افزایش میزان رضایت بیماران از مهارتهای ارتباطی کارورزان گروه مداخله معنادار نبود. برای تداوم تاثیر مداخلات تئوری محور، افزایش انگیزه کارورزان، نظارت مستمر بر رفتار ارتباطی و ارائه پس خوراند سازنده به آنها و آموزش مطالبه گری به بیماران جهت افزایش میزان رضایت آنها بایستی مد نظر برنامه ریزان آموزشی قرار گیرد.