نام پژوهشگر: ژیلا بخشی قراتپه
ژیلا بخشی قراتپه حسن عاشوری
معناشناسی به مطالعه معنا می پردازد. معنا، آگاهی از بافت فرهنگی و همچنین رابطه یک واژه با واژگان دیگر در داخل یک متن است. این پایان نامه با استفاده از معناشناسی بر اساس بافت زبانی با بررسی روابط هم نشینی و جانشینی به تحلیل معنایی مفهوم احسان صرفا در بافت زبانی قرآن کریم می پردازد. از همنشین های احسان به واژهای تقوا، معروف، عدل و عبادت و از جانشین های احسان به واژه های عمل صالح، بر، خیر، فضل، انفاق، صدقه، زکات و به واژهای مقابل احسان مانند ظلم و اسائه توجه شده است. با استفاده از تحلیل این روابط به معنای واقعی احسان دست می یابیم. احسان، انجام هر عمل نیکی است که نیکی آن آشکار و مورد رغبت، همراه با تقوای نفس است و فرد آن عمل را در جایگاه شایسته اش، متناسب با ضوابط دینی و به عنوان عمل عبادی، در قالب خیر جوانحی یا جوارحی و با فضل و بخشش، در جهت سرور و شادی دیگران وتکامل نفس و تقرب به خداوند انجام می دهد. در بخش بعدی به بررسی چرایی و فلسفه عمل به احسان و همچنین زمینه ها و شرایط احسان پرداخته می شود. فلسفه اصلی احسان، رسیدن به مقام شهود رب می باشد. حال برای اینکه احسان به ظهور برسد نیاز به بستری از جنس ایمان، قدرت بر احسان، انگیزه صحیح، خردورزی وکمالگرایی و غیره دارد اما این بستر مناسب برای رسیدن به احسان حقیقی کافی نیست و در هنگام عمل نیز باید احسان کننده شرایطی از قبیل داشتن اخلاص، رعایت اعتدال، عدم منت و آزار و غیره را رعایت کند. اخلاص برای احسان بمنزله روح است برای بدن. احسانی انسان را به بالاترین درجات کمال می رساند که همه شروط و زمینه ها را داشته باشد.