نام پژوهشگر: علیاصغر کلاگری
خدیجه میکائیلی علی اصغر کلاگری
نهشته بوکسیتی∈ لاتریتی تریاس∈ ژوراسیک علی بالتالو، در 19 کیلومتری شمال شرق شاهین دژ، در جنوب غرب استان آذربایجان غربی واقع شده است. این نهشته به شکل عدسی های چینه سان در مرز بین سازندهای الیکا (دولومیت) و شمشک (ماسه سنگ) و به طول حدود 400 متر گسترش یافته است. این نهشته ضخامت های متغیر ( تا 14 متر) و امتداد n15°w با شیب °83 به سمت جنوبغرب نشان می دهد. این نهشته شامل 6 واحد سنگی مجزا می باشد.از نظر کانی شناسی این نهشته شامل کانی هایی همچون بوهمیت، دیاسپور، کائولینیت، موسکویت، هماتیت، گوتیت، روتیل و آناتاز است. یافته های بدست آمده از محاسبات مقادیر نورماتیو کانی ها به همراه مقادیر شاخص شیمیایی دگرسانی(cia) و شاخص دگرسانی کانی شناسی(mia) نشان می دهند که این نهشته شامل سه تیپ کانیایی، (1) کانسنگ آهن بوکسیتی، (2) رس بوکسیتی و (3) بوکسیت رسی می باشد. مطالعات پتروگرافی نشان می دهند که واحدهای بوکسیتی این نهشته حاوی بافته های کنگلومرایی، دانه مدور، رگچه ای، کلوفرم، پلیتومورفیک، پورفیری دروغین، نودولار و اسفنجی که دلالت بر منشأ نابرجای نهشته دارند. ضمناً مطالعات کانی شناسی نشان می دهند که در تکوین این نهشته آب های سطحی با ماهیت اکسیدی-اسیدی و آب های زیرزمینی با ماهیت بازی∈ احیا نقش مهمی در تکوین این نهشته ایفا نموده اند. نتایج بدست آمده از مطالعات ژئوشیمیایی نشان می دهند که مکانیزم آهن زدایی- آهن زایی مهمترین عامل کنترل کننده توزیع al، si، ti، hfse، lree، hree، u و th در این نهشته بوده است. بررسی الگوی توزیع عناصر در پروفیل مورد بررسی دلالت بر تمرکز عناصر با قدرت میدان بالا توسط کانی های زیرکن، اکسیدهای تیتانیوم، بوهمیت، دیاسپور و کائولینیت، عناصر جزئی عبوری توسط موسکویت، کائولینیت، بوهمیت و دیاسپور و عناصر لیتوفیل درشت یون توسط کائولینیت و اکسیدهای منگنز دارد. همچنین بررسی های ژئوشیمیایی نشان می دهند کانی های کائولینیت، موسکویت، زیرکن، روتیل، آناتاز، سریانیت، فرگوسونیت، مونازیت، فلورنسیت، زینوتایم و رابدوفان میزبانان احتمالی عناصر کمیاب خاکی می باشند. با توجه به وضعیت ریخت شناسی و ویژگی های کانی شناسی و ژئوشیمیایی، نهشته بوکسیتی? لاتریتی علی بالتالو بیشترین شباهت را به کانسارهای بوکسیت کارستی نوع مدیترانه ای دارد.
اکبر مجردی محمدرضا حسین زاده
منطقه ی مورد مطالعه (حور) در 40 کیلومتری شرق اردبیل واقع شده است. سنگ های ولکانیکی در این منطقه به سن ائوسن و قسمتی از زون زمین شناسی البرز غربی- آذربایجان می باشند. ولکانیک های منطقه مورد مطالعه غالباً ترکیب آندزیتی و آندزیت بازالتی با ماهیت پتاسیم بالا و شوشونیتی دارند. کانی های زئولیتی در این سنگ ها بصورت پراکنده در متن سنگ و نیز پرکننده شکستگی ها (بفرم رگه ای و رگچه ای) و حفره ها (آمیکدالوئید) به رنگ های صورتی، زرد و زرد مایل به قهوه ای حضور دارند. آنها محصول دگرسانی فلدسپارها بوسیله ی سیالات هیدروترمالی هیپوژن هستند. مطالعات پتروگرافی حاکی از آن است که کانی های پلاژیوکلاز، آلکالی فلدسپار و اوژیت بعنوان کانی های اصلی بهمراه مقادیر ناچیزی از بیوتیت و هورنبلند با بافت مگاپورفیریک مشاهده می شوند. زئولیت ها بصورت درشت بلور با بافت موزائیکی و اسفرولیتی وجود دارند. بر اساس آنالیز xrd، استیلبیت و ناترولیت کانی های زئولیتی غالب در این سنگ ها هستند. نتایج مطالعات ژئوشیمیایی و محاسبه تغییرات جرم عناصر اصلی و فرعی نمونه های مطالعه شده نشان می دهد که در سنگ دگرسان شده نسبت به سنگ سالم، عناصر fe، k و mg تهی شدگی و عناصر ca و na غنی شدگی دارند. مجموع reeها و نسبت la/lu در نمونه ی سالم نسبت به نمونه های دگرسان شده بیشتر بوده که نشان دهنده ی تهی شدگی آنهاست. عناصر hfse، lile و tte در طی فرآیند زئولیت زایی هرکدام رفتار متفاوتی نشان می دهند. اشکال بلوری زئولیت ها و بافت آنها گواه بر این است که تشکیل آنها احتمالاً مرتبط با سیالات هیدروترمالی هیپوژن باشد. مطالعات انجام شده بر روی شرایط فیزیکوشیمیایی ثابت کردند که سیالات مسئول زئولیت زایی، بترتیب ph و دمایی با محدوده های 9-8 و c 100-50 °داشته اند. مدل ترمودینامیکی برای زئولیت های شکل گرفته در رگه ها و حفرات نشان می دهد که افزایش یا کاهش اکتیویته ی سیلیس، میدان پایداری کانی های زئولیتی را تغییر می دهد. بر اساس این مدل، استیلبیت و ناترولیت بترتیب در اکتیویته ی سیلیس 10-1/4 و 10-5 تشکیل شده اند.
ایمان محمدی فاد علی اصغر کلاگری
زون اسکارنی چشمقان-آوان در 59 کیلومتری شمال غربی ورزقان، استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این اسکارن از نوع کلسیک می باشد و متشکل از یک زون اگزواسکارن به ضخامت 20 متر و اندواسکارنی به ضخامت 1 متر می باشد. یک زون کائولینیزه نیز به ضخامت حدود 20 متر ما بین زون اگزواسکارن و توده نفوذی گرانودیوریتی قولان قرار گرفته است. اگزواسکارن به تدریج وارد زون مرمر می شود. فرایندهای اسکارنی شدن به دو مرحله اصلی 1) پیشرونده و 2) پسرونده تقسیم می شود. مرحله پیشرونده به دو زیر مرحله تقسیم می شود، الف) متامورفیک – بای متاسوماتیک و ب) متاسوماتیک. زیرمرحله اول همزمان با جایگیری توده نفوذی قولان باعث دگرگونی ایزو کمیکال و آلتراسیون بای متاسوماتیک در داخل سنگهای درونگیر کربناته ناخالص شده و به گسترش نسبی ضخامت زون مرمریزه منتهی شده است. زیرمرحله بعدی در طی تبلور توده نفوذی، تکامل فاز سیال هیدروترمال و آلتراسیون متاسوماتیک گسترده را فراهم آورده و از اینرو سبب تشکیل زون اسکارنی در کنتاکت توده نفوذی شده است. در طول این مرحله یک سری از کانیهای کالک سیلیکاته بی آب مثل گارنت و پیروکسن به ترتیب در محدوده دمایی بین 550c تا 420 و فوگاسیته اکسیژن 10-25 تا 10-22 تشکیل یافته اند. در طول مرحله پسرونده شرایط فیزیکوشیمیایی تغییر می یابد و این مرحله با کاهش دما(420c) و افزایش ƒs2 همراه می باشد. در این مرحله کانیهای کالک سیلیکاته بی آبی که از قبل تشکیل شده بودند، به کانیهای اپیدوت، ترمولیت – اکتینولیت، کوارتز، کلریت، مگنتیت، هماتیت، پیریت، کالکوپیریت و کلسیت دگرسان می شوند. مطالعات تغییر جرم نشان میدهد که sio2، fe2o3 و cu از طریق توده نفوذی وارد سیستم اسکارنی شده و cao تهی شده است. در مقایسه ای که بین اسکارن چشمقان – آوان و برخی از کانسارهای اسکارنی مشابه در سطح کشور و سایر نقاط دنیا انجام گرفته، مشخص شده است که کانساراسکارن چشمقان – آوان از نظر خصوصیات زمین شناسی شباهت های زیادی به اسکارن پهناور در منطقه آذربایجان دارد.
هادی جلیل زاده علی اصغر کلاگری
منطقه مورد مطالعه در 15 کیلومتری شمال شرق شهرستان عجب شیر، در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. افق بازماندی مورد مطالعه در این منطقه به شکل چینه سان بوده و در داخل سازند کربناتی روته توسعه یافته است. بر اساس رنگ برونزد، 3 واحد سنگی مجزا در در طول یکی از پروفیل های انتخابی تشخیص داده شد که به ترتیب از پایین به بالا شامل واحدهای (1) قرمز آجری، (2) خاکستری سبز و (3) قرمز می باشد. از نظر پتروگرافی، در واحدهای سنگی این افق بافت های پلیتومورفیک، پان ایدیومورفیک- گرانولار، برشی دروغین، اوئیدی و اسکلتی مشاهده گردید که این بافت ها پیشنهاد دهنده منشاء برجازا برای این نهشته ها می باشند. دو ساز و کار آهن زایی و آهن زدایی نقش بارزی در تشکیل کانی های دیاسپور، بوهمیت، هماتیت، گوتیت، کائولینیت، ایلیت، شاموزیت، آناتاز، فلدسپار، کوارتز، کلسیت، ژیپس و هالیت داشته اند. به نظر می رسد این افق بازماندی در یک محیط با عملکرد آب های سطحی اکسیدی- اسیدی تا آب های زیرزمینی بازی و احیا تشکیل شده است. الگوی توزیع عناصر ti، zr، ni، cr، nb، ga و y در افق بازماندی نشان می دهد که سنگهایی با ترکیب بازالتی-آندزیتی، سنگ مادر احتمالی این نهشته ها می باشند. نتایج حاصل از محاسبات تغییر جرم نشان داد که عناصری مانند si، p، mn، mg، ca، na،k ، rb، sr، ba، ni، co و lreeها، از سیستم بازماندی خارج شده اند درحالیکه عناصر al، ti، fe، u، th، hf، zr، nb، cr، vو hreeها در سیستم بازماندی غنی شده و افزایش جرم نشان می دهند. تغییرات بافتی، ترکیب شیمیایی مواد منشاء، درجه تفریق al از fe و si، فرایندهای شستشو- جذب سطحی و روبش و تمرکز بوسیله کانی های مقاوم، تغییرات شیمی محلول های هوازده کننده بوسیله سنگ های بستر کربناتی (افزایش ph)، شدت زهکشی، پایداری کمپلکس های حاوی فلزات، نوسانات سطح سفره آب های زیرزمینی، کنترل مینرالوژیکی و تثبیت در فازهای نئومورف از جمله عواملی بوده اند که نقش بسیار مهمی در توزیع عناصر اصلی، فرعی، قدرت میدان بالا، لیتوفیل درشت یون، جزئی عبوری و خاکی کمیاب در این نهشته ایفا نموده اند. reeها توسط کانی های بوهمیت، دیاسپور، آناتاز، زیرکون، یوگزنیت (euxenite)، چورکایت (churchite) ، فرگوسونیت (fergusonite) و زنوتایم (xenotime) تمرکز یافته اند. افق بازماندی مورد مطالعه در شمال شرق عجب شیر در گروه کانسارهای بوکسیت کارستی نوع مدیترانه ای قابل تقسیم بندی است و شرایط مناسبی را برای استفاده در صنایع مختلف ندارد.