نام پژوهشگر: مصطفی کریمزاده
صفیه نجف زاده مهدی بهنامه
در این تحقیق با استفاده از اطلاعات سالیانه 1391-1361، به بررسی تأثیر بی ثباتی نرخ ارز بر تجارت کالا میان ایران و چین پرداخته شده است. برای این منظور شاخص بی ثباتی نرخ ارز حقیقی دوجانبه ایران-چین با استفاده از الگوی واریانس ناهمسانی شرطی اتورگرسیون تعمیم یافته(garch) استفاده شده است. سپس اثر بی ثباتی نرخ ارز بر تجارت کالا بین ایران و چین با استفاده از الگوی هم جمعی یوهانسن- جوسیلیوس مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تولید ناخالص داخلی چین، نرخ ارز حقیقی دوجانبه ایران-چین و رابطه مبادله بر روی صادرات ایران تأثیر مثبت، درآمدهای نفتی ایران، تولید ناخالص داخلی حقیقی ایران بدون نفت و رابطه مبادله بر روی واردات ایران از چین تأثیر مثبت و نرخ ارز حقیقی دوجانبه ایران-چین تأثیر منفی بر واردات دارد. همچنین ضرایب بی ثباتی نرخ ارز حقیقی دوجانبه ایران-چین بر روی صادرات و واردات ایران از چین تأثیر منفی دارند به گونه ای که با یک درصد افزایش در بی ثباتی نرخ ارز به ترتیب 0/3266 و 0/19120 از صادرات و واردات ایران از چین کاسته می شود.
حمید اردکانی مصطفی کریم زاده
ناپایداری درآمدهای نفت و وابستگی شدید اقتصاد ایران به نفت، افزایش صادرات غیر نفتی را اجتناب ناپذیر کرده است. در این میان صادرات محصولات کشاورزی هم ازنظر وزنی و هم ازلحاظ ارزش دارای رشد و عملکرد مطلوبی در مجموعه صادرات بخش غیر نفتی است. لذا برنامه¬ریزی و شناسایی ساختار بازارهای صادراتی این محصولات امری ضروری است. دراین راستا اولویت¬بندی بازارهای صادراتی اهمیت به¬سزایی می¬یابد تا ایران در بازارهای جهانی محصولات کشاورزی حضوری موفق¬تر داشته باشد. بر این اساس، هدف اصلی این مطالعه بررسی ساختار بازار صادراتی محصولات منتخب کشاورزی ایران و اولویت¬بندی بازارهای هدف در دوره زمانی 2002-2011 است. در ابتدا برای انتخاب محصولات منتخب با استفاده از شاخص¬های مزیت نسبی آشکار شده (rca) و مزیت نسبی آشکار شده متقارن (rsca) استفاده شد و پنج محصول پسته، خرما، کشمش، ادویه و هندوانه با داشتن بالاترین مزیت نسبی صادراتی انتخاب شدند. نتایج به¬دست آمده از تخمین ساختار بازارهای صادراتی که با استفاده از شاخص¬های نسبت تمرکز n کشوری و هرفیندال- هیرشمن انجام شد نشان داد که در محصول پسته در سال¬های اولیه بررسی دارای ساختار بنگاه مسلط بوده و در سال¬های انتهایی از انحصار چند جانبه بسته پیروی می¬کرد. ساختار بازار جهانی خرما و ادویه در اغلب سال¬های مورد بررسی به صورت انحصار چند جانبه باز اداره شده و ساختار بازار جهانی کشمش و هندوانه به صورت انحصار چند جانبه بسته بوده است. در مرحله بعد، با توجه به منابع کتابخانه¬ای موجود و نیز پرسشنامه¬هایی که در بین کارشناسان و متخصصان امر صادرات توزیع شد، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، وزن شاخص¬های مؤثر در تجارت مشخص گشت و اولویت¬بندی بازارهای هدف با استفاده از روش اولویت بندی ترجیحی بر اساس تشابه به پاسخ ایده¬آل (topsis) انجام پذیرفت و نتایج نهایی به دست آمده حاکی از آن است که اولویت نخست صادراتی برای پسته، کشور هنگ¬کنگ، برای خرما کشور هند، برای محصول کشمش کشور انگلستان، برای محصول ادویه کشور ایالات¬متحده و برای هندوانه کشور آلمان هستند.