نام پژوهشگر: محبوبه پاکنیا
رامین اسمعیل خو محبوبه پاک نیا
مکتب لیبرالیسم که در عصر روشنگری (مدرن) به وجود آمده است، در قرن بیستم فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کرد. و پس از فروپاشی ایدئولوژی کمونیسم در دهه 90 میلادی سلطه بی چون و چرای خود را بر جهان ایدئولوژی ها گستراند. اما با ورود به عصر پست مدرن و با زیر سوال رفتن فراروایت ها، ایدئولوژی لیبرالیسم مانند دیگر ایدئولوژی های دیگر موجود درجهان به نقد کشیده شد و با نظریه هایی همچون پایان تاریخ و پایان ایدئولوژی، موجودیت ایدئولوگ خود را تغییر داده و به یک تفکر جهانی تبدیل شد. اما با این حال، اندیشمندان پست مدرن لیبرال به این راضی نشده اند و نقدهای بسیاری را متوجه اساس و بنیاد لیبرالیسم ساخته اند. که این نقدها در قرن بیست و یکم بنیاد تئوری تازه ای را بنا نهاد که آن را لیبرالیسمِ پست مدرن می نامند که در واقع به نوعی در تقابل با لیبرالیسم خواهد بود. اما آیا لیبرالیسم پست مدرن نظریه ای است که ستون های لیبرالیسم را به لرزه آورد؟ و آیا می تواند تأثیر بسزایی بر عملکرد لیبرالیسم به خصوص در حوزه روابط بین الملل داشته باشد؟ قطعاً پاسخ به این سوال نیاز به تحقیقی جامع و کامل دارد، اما آنچه مسلم است این است که با توجه به پسوند پست مدرنیسم که در تئوری لیبرالیسم پست مدرن آمده است، این فرضیه را می توان ارائه داد که لیبرالیسم پست مدرن نه تنها پایه های بنیادگرایانه لیبرالیسم عصر مدرن را در قرن بیست و یکم به لرزه در خواهد آورد، بلکه عملکرد آن در روابط بین الملل را نیز تحت تأثیر تفکر شالوده شکنانه خود قرار خواهد داد.
صبا گالستان دیدخت صادقی
دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها به عنوان یک عامل تعیین کننده در نظام بین الملل تحت تأثیر و تعامل تحولات شگرف در عرصه ارتباطات قرار گرفته است.رسانه به مثابه ابزاری در یپلماسی تلقی می شود که با استفاده از این ابزار، دیپلمات ها و سیاست گذاران می توانند نیات و مقاصد خود را به عنوان دیپلماسی،مورد محک و در معرض چالش های دیپلماتیک قرار دهند.دیپلماسی رسانه ای نیز عمدتاً در راستای سیاست خارجی، منافع ملی کشورها و تأثیرگذاری بیشتر بر افکار عمومی و تغییر و تحولات عمل می نماید فناوری هسته ای، به توانایی تبدیل اورانیوم موجود در طبیعت می گویند که از طریق شکافت اتم ها به اورانیوم غنی شده که دارای انرژی بسیار زیادی است به دست می آید. «به رسمیت شناخته شدن حقوق هسته ای ایران در برابر رفع آنچه نگرانی های جامعه بین المللی خوانده می شود.»تنها چنین انگاره ای است که می تواند منافع هر دو طرف را تامین کند.از مهم ترین کاربردهای انرژی هسته ای که همواره ایران به دنبال دستیابی و استفاده صلح آمیز از این انرژی می باشد عبارتند از: کاربرد در تولید برق، کاربرد در پزشکی هسته ای و امور بهداشتی، کاربرد در بخش دامپزشکی و دامپروری، کاربرد در دسترسی به منابع آب، کاربرد در بخش صنایع غذایی و کشاورزی می باشد. دپیلماسی رسانه ای در حوزه فعالیت های هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران بیشتر از آنکه مبتنی بر امتناع افکار عمومی باشد، مبتنی بر بهره گیری و هدایت افکار عمومی در راستای حمایت از دیپلماسی هسته ای بوده است.دیپلماسی هسته ای ناخواسته وارد مسیر دیپلماسی بحران شده است. در همه کشورهای دنیا دیپلماسی بحران الزامات و محدودیت های خاص را دارد و علنی و غیررسانه ای کردن بخشی از مباحث و اطلاعات دیپلماسی هسته ای جزو این الزامات است.فعالیت های هسته ای هم از نظر امنیتی و هم از نظر حفظ اطلاعات محرمانه فنی جزو بخش های حساس محسوب می شود که لاجرم قدرت مانور رسانه ها را محدود می کند. در مورد ایران نیز این ادعا صادق است رابطه رسانه ها و سیاست، رابطه ای ساده و یک سویه نیست.دیپلماسی رسانه ای خود را ابزاری با قابلیت بالا و به منظور نائل آمدن به جاه طلبی های نوین بین المللی معرفی می کند که ریسک خطر کمتری برای امنیت ملی به دنبال می آورد.این نوع دیپلماسی قابلیت و توانایی ترکیب جسارت و محافظه کاری را با هم دارد.در دنیای معاصر و عرصه حاکمیت فن آوری و تکنولوژی، رسانه ها بار اصلی دیپلماسی را بر دوش دارند. به طوری که حجم قابل توجهی از مراودات دیپلماتیک و پیام های سیاسی از مقابل دیدگان مردم دنیا عبور کرده و به رهبران سیاسی و تصمیم گیرندگان می رسد.
lمجتبی محمدی جهانبخش ایزدی
بررسی تطبیقی اندیشه سیاسی علامه نائینی و شیخ فضل الله نوری باهدف به دست آوردن امکان و امتناع تحقق دموکراسی خواهی در افکار و اندیشه های این دوعالم دینی، به منظور ارزش نهادن به حضور گستردۀ مردم در تمامی عرصه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... در جامعۀ انسانی و سازگاری و سفارش این مهم در تعالیم اسلامی با اندیشه های نوگرایانه و وارداتی از غرب، در گفتمان مشروطه خواهی علامه نائینی و مشروعه خواهی شیخ فضل الله نوری، به نظر می رسد تلاش بسیار مفیدی است که رساله حاضر درصدد است تا ابعاد مختلف آن را در دهه 2013 میلادی/ 1392 شمسی، بازگویی و تحلیل کند. بررسی این دو دیدگاه با توجه به اسناد و مدارک، کتب و آثار فقهی و پژوهش ها، تحلیل ها و تحقیق های مختلف از منظر شخصیت های داخلی و خارجی در چگونگی برخورد این دوعالم شیعی با موضوع مردم سالاری یا همان دموکراسی خواهی و بها دادن به حضور بالقوۀ مردم در همۀ عرصه ها، به ویژه در جوامع دینی آن هم در عصر قاجاریه، با روش دیرینه شناسی دانش به منظور باز کردن کلاف های تاریخی و بسترسازی های مناسب برای رسیدن به شاخص های تطبیقی اندیشۀ این دو روحانی برجسته، بخشی از ابتکارات به عمل آمده در این تحقیق می باشد. جمع بندی و فرجام بررسی مزبور به طور بسیار خلاصه عبارت است از اینکه، اندیشه و افکار شیخ فضل الله نوری با علامه نائینی در باب دموکراسی خواهی و هر واژۀ وارداتی از غرب در عصر قاجاریه همچون قانون، مساوات، آزادی و عدالت دارای تعارضات بسیاری است که این نظر برمی گردد به نوع برداشت شیخ با توجه به دانش و فضای روز جامعه؛ و با توجه به اینکه شیخ فضل الله نوری خود یک روحانی و اهل علم و فقاهت بوده است اما نتوانسته افکار و اندیشه های جدید و وارداتی را در دانش و محتوای ذهن خود انسجام دهد. وی متأسفانه همانند گذشتگان خود به این گونه قضایا، بسیار سنتی نگاه می کرده و اعتقاد داشته است که آزادی برای این مردم خطرناک است و نمی توانند راه درست را از نادرست تشخیص دهند، اما با تمامی این ها، به دار آویختن این روحانی بزرگ دور از حق و انصاف بود. علامه نائینی نیز به علت احاطه ای که به دانش روز جامعه جهانی داشت قادر بود با این گونه مناسبات با تأمل و آگاهی بیشتر روبرو شود، لذا بیشترین پیوند و ارتباط با گفتمان های خردگرایی سنتی(فقهی) معاصر در او وجود داشته است که مشروطیت را با تمامی ارکانش پذیرفته بود. خطای بزرگ او نیز در جمع آوری و به دجله ریختن آثارش بسیار دور از ذهن بود. مناسب بود هر دوعالم دینی، جدای از مبانی نظری و اندیشه روش شناسی مختلف و متفاوتی که داشتند، به گونه ای به حل تعارضات ناشی از مدرنیته و مدنیت غربی که همخوانی با شریعت اسلام داشت می پرداختند و در برخورد با نواندیشان، برای حفظ انسجام و وحدت بیشتر،گام برمی داشتند.
بهرنگ طاهری محبوبه پاک نیا
تاریخ نیم قرن اخیر تونس شاهد تجربه ای ویژه در جهان عرب، در زمینه حضور مسئله جنسیت در مناسبات و روندهای سیاسی، بوده است. از زمان استقلال این کشور در سال 1956، سیاست برابری جنسیتی یکی از پایه های مشروعیت نظام جدید را شکل داد و طی سال های بعد به تدریج به نماد تقابل دولت شبه سکولار و اپوزیسیون اسلام گرا تبدیل شد. از دل این تحولات، جنبش فمنیستی تونس پدید آمد و در قامت یکی از جریانات مهم عرصه سیاسی تونس ظاهر گردید. این جنبش علاوه بر نقش آفرینی سیاسی در دوران دیکتاتوری، از زمان انقلاب 2011 نیز در تحولات ناشی از رقابت سکولارها و اسلام گرایان برای پی ریزی نظام جدید، حضور فعال داشته و الگویی از مشارکت جنبش زنان در روند گذار سیاسی را به نمایش گذاشته است؛ الگویی که می تواند در جهان عرب تأثیرگذار باشد. در این تحقیق، با رویکردی تحلیلی به زمینه های تاریخی تحولات مذکور و نهایتاً به اثرات آن بر انقلاب ژانویه 2011، با نگاه به دیدگاه فمنیسم رادیکال در خصوص ارتباط جنسیت و سیاست، پرداخته می شود.
داود محققی حبیب اله ابوالحسن شیرازی
هدف این تحقیق بررسی مشارکت اجتماعی زنان در پشتیبانی از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می باشد. پژوهش حاضر از نوع بنیادی- کاربردی و از لحاظ روش بررسی توصیفی- تحلیلی می باشد. شیوه جمع¬آوری اطلاعات پیمایشی- کتابخانه¬ای می باشد. در این تحقیق از طریق ارائه پرسشنامه، نظرات زنانی که دوران جنگ را تجربه کرده اند مورد پرسش واقع شده و با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزار spss سعی در تبیین مناسب داده ها شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ساختار جامعه و خانواده به همراه ساختار اجتماعی- فرهنگی حاکم و سیستم سیاسی موجود، زنان را از مشارکت مستقیم در جنگ تحمیلی بازداشته و آن ها را به مشارکت در فعالیت ها حمایتی از جنگ تشویق می کردند. نتیجه ای که می توان از این پژوهش گرفت این است که اگر چه هم از نظر جامعه و هم خود زنان پاسخگو، بهترین شکل مشارکت زنان در جنگ، مشارکت در فعالیت های حمایتی می باشد، اما این امر به معنای ناتوانی زنان در مشارکت مستقیم و موثر در جنگ نمی باشد. در حقیقت می توان گفت این نظام خانواده و جامعه و ساختار اجتماعی-فرهنگی حاکم بر آن است که چنین تلقی را از شکل مشارکت زنان در جنگ به وجود آورده است.
احسان رمضانیان باجگیران امیر ساجدی
رساله حاضر درصدد بررسی نسبت اندیشه اخوان المسلمین با دموکراسی است. یافته این پژوهش حاکیست که اخوان المسلمین در هشتاد سال فعالیت خود دچار فراز و فرودهای زیادی بوده و در مقاطعی از ایده خلافت اسلامی به شکل دموکراتیک حکومت نزدیک شده، اما همچنان به دلیل ایدئولوژی حاکم بر آن قواعد دموکراتیک را برنمی تابد. رهبران اولیه اخوان المسلمین همواره براین نکته که جنبش آنان در پاسخ به زوال خلافت به وجودآمده است،تأکیدخاصیمی ورزیدند. با اینکه بعد از سرنگونی حکومت حسنی مبارک توانستند در یک فرآیند کاملا دموکراتیک به قدرت برسند، اما به دلیل تحلیل و ارزیابی نادرستی که از دموکراسی و ذات آن داشتند، نتوانستند بیش از یک سال حکومت خود را حفظ کنند. آنها با برآورد نادرست از آراء کسب شده شان که تنها بیست درصد کل آراء ماخوذه را شامل می شد، تلاش داشتند افکار و اندیشه های خود را در سراسر جامعه مصر تحقق بخشند. آنها به دلیل اینکه منشاء قدرت را خداوند تلقی می کنند، نه مردم، از دموکراسی برای کسب قدرت و تحقق ارزش های مورد نظرشان استفاده می کنند و این به معنای اعتقاد به قواعد دموکراتیک نیست.