هدف از بررسی روند شکل گیری انتزاع در نقاشی معاصر ایران، شناخت کلی نسبت به ماهیت این سبک و ریشه یابی آن در هنر نوگرای ایران می باشد. همچنین ادراک معانی، مفاهیم و ماهیت این شیوه در جهت هماهنگ سازی با فرهنگ خودی و خلق آثاری بدیع، مد نظر بوده است. بدین ترتیب سیر هنر مدرن ایران به خصوص دهه هایی که انتراع گرایی در آن شکل گرفته، مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی هااز طریق وصف، ارزیابی، تحلیل یافته ها و داده های منابع تصویری و مکتوب و اطلاعات متغیرهای مختلف به روش جزئی نگری و رسیدن به نتایج کلی ازلا به لای آن صورت گرفته است. در نتیجه در بررسی هنر نوگرای معاصر ایران شاهد حضور پررنگ دو گرایش هستیم: یکی طبیعت گرایی و دیگری هنر مدرن غرب. هر چند نفوذ هنر غربی گاهی مواقع به صورت تأثیراتی از نظر قالب بیشتر نمایانگر بوده تا محتوا، در این میان شاهد آثار نوآور نیز هستیم. شیوه آبستره با هنر ولحن ایرانی از لحاظ ماهیت که بیانگر جهانی مستقل از جهان واقعی است، به نوعی همگونی دارد. شاید بتوان گفت دید نگارگر ایرانی برای رسیدن به بیان ناب مد نظر هنرمند انتزاع گرا نیز هست. چنانچه در بررسی آثار هنر مدرن ایران در مواردی شاهد درونی شدن شیو? آبستره هستیم همین طور این که هنرمند به سبک شخصی دست یافته است.

در این پژوهش سعی شده است موسیقی به عنوان پاسخگویی به آسیب های اجتماعی و جایگاه نوازنده در آن مورد بررّسی قرار گیرد. کاهش آسیب های اجتماعی دارای اهمیّت حیاتی برای یک جامعه پویا و در حال پیشرفت و توسعه است. و موسیقی می تواند نقش بسیار مهّمی در حل و پیشگیری از آسیب های اجتماعی داشته باشد. موسیقی یک نیاز ذهنی، احساسی، فرهنگی و اجتماعی است. هنرمند موسیقیدان قادر است در جامعه ارزش گذاری و فرهنگ سازی خاص هنر خود را داشته باشد. زیرا که از بین هنرها، موسیقی به عنوان پر مصرف ترین هنر در جامعه معرفی می شود و بیشترین مخاطبان را به خود اختصاص می- دهد. موسیقی به عنوان موثرترین هنر می تواند به حل عوامل موثر در انحرافات اجتماعی که ریشه در اختلالات رفتاری، روانی و جسمی دارد کمک کند و با پرورش و تقویت حس زیبایی شناسانه، وجدان اخلاقی و اعتماد به نفس در افراد از میزان نا آرامی ها، ناسازگاری ها، عقده ها و هیجانات فرد کاسته و از لحاظ روانی افراد سالم تری را به جامعه تحویل می دهد که در این میان نوازنده نقش مهّم و موثری را ایفا می کند.پرسش اصلی در این پژوهش پاسخ به این سوال میباشد که چگونه موسیقی به حل آسیب های اجتماعی کمک می کنند؟ جایگاه نوازنده و پداگوگ موسیقی در حل معضلات اجتماعی چیست؟بررسی آسیب های اجتماعی و استفاده از هنر موسیقی به عنوان ابزاری کاربردی در پیشگیری و رفع معضلات اجتماعی. جایگاه نوازنده و معلّم پداگوگ در کمک به حل این آسیب ها. ارائه راهکارهای مناسب درمانی برای اختلالات رفتاری و روانی که باعث بروز آسیب های اجتاعی هستند. تخلیه هیجانی و احساسی برای کسب آرامش و کاهش استرس جهت داشتن زندگی آرام و لذّت بخش. تشویق جامعه به استفاده از موسیقی های مفید و دوری از موسیقی های خشونت آمیز و تنش زا. میزان استفاده و علاقه مردم به موسیقی و جایگاه آن در کاهش افسردگی، تنش و افزایش همدلی و همبستگی در آنها.موسیقی از بهترین راه حل ها جهت کاهش آسیب ها است.

موسیقی شناسی قومی از جمله روش های مطالعه ی موسیقی است که به مطالعه ی موسیقی در فرهنگ می پردازد. نزدیک ترین رشته در میان رشته های علمی ای که در کنار موسیقی شناسی قومی قرار می گیرد، رشته ی مردم شناسی است. پژوهش های میدانی بنیادی ترین راه آموزش موسیقی شناسی قومی است. این پژوهش با تکیه بر مطالعات مردم شناسی و پژوهش های میدانی به مطالعه و بررسی تاریخ زندگی مردم و شرایط اجتماعی آن ها در گذشته، زندگی افرادی که هم اکنون به موسیقی می پردازند، اشاعه ی فرهنگ های همجوار و شرایط اقلیمی و جغرافیایی و تأثیر همه ی این موارد بر موسیقی این منطقه به بحث راجع به موسیقی پرداخته است و شامل سه فصل می باشد. فصل اول شامل کلیات طرح است که مروری بر تاریخچه را نیز دربر دارد. فصل دوم بدنه ی تحقیق می باشد که شامل تقسیم بندی جغرافیایی بوده و در هر تقسیم بندی نیز از موسیقی و زندگی افرادی که به موسیقی می پردازند، صحبت شده است. فصل سوم نیز بحث و نتیجه گیری را دربر دارد.

تاریخ موسیقی دستخوش تغییر و تحول فراوان بوده و موسیقی همسان با تاریخ متحول شده که این تغییرات، عناصر مختلف موسیقی چون ریتم، ملودی،هارمونی، بافت، تونالیته، مود، فرم و دیگر موارد سازنده¬ی آن را نیز مورد تغییر قرار داده است. در این میان مصالحی همچون هارمونی، مودالیته، بافت و تونالیته به علت پیچیدگی و تنیدگی آنها با هم، توأمان با یکدیگر بیشترین تغییر را داشته و با تحولات تاریخ تغییر کرده¬اند و نیز با تغییرات خود تاریخ موسیقی را متحول ساخته¬اند.

تحقیق حاضر یک بررسی میدانی و کتابخانه ای به منطور بررسی آسیب های ناشی از نوازندگی ویولن و راهکارهای پیسشگیری از آن است . هدف این تحقیق شناسایی آسیب های ناشی از نوازندگی ویولن در دست ها وستون فقرات نوازندگان و شناسایی تمرینات ورزشی مناسب برای پیشگیری از این آسیب ها ست . جامعه اماری مورد تحقیق را سی نوازنده ویولن از اساتید و نوازندگان شاغل در آموزشگاه های موسیقی شهر تهران تشکیل می دهد که اغلب در گروه سنی زیر سی سال دارای سابقه شش تا ده سال نوازندگی و یازده تاانزده ساعت تمرین در هفته هستند . ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه تنظیم شده بود که در دو بخش : بخش اول برای قبل از انجام وبخش دوم براد بعد از انجام تمرینات تنظیم شد . یافته های این تحقیق در یازده جدول آماری به نمایش گذاشته شده است .جهت تجزیه و تحلیل از آزمون آماری "کای دو" استفاده شده است . این تحقیق نشان داد که همه افراد جامعهدآماری مورد تحقیق دارای درد با شدت متفاوت در مناطق: به ترتیب ، شانه ، مچ ، دست و انگشتان و کمر هستند.در اکثر مواقع (54%) این درد در حد متوسط است وه در (43%) موارد گاه موجب قطع تمرین می شود و در (47%) موارد گاه بعد از انجام تمرین درد همچنان وجود دارد.شدت و شیوع بروز درد با سابقه کار و میزان ساغات تمرین در هفته رابطه مستقیم داشت و بین انجام تمرینات ورزشی منظم و بهبود درد در این نوازندگان رابطه ی آماری معنی داری مشاهده شد. با توجه به این که آسیب های جسمی ناشی از نوازندگی می تواند منجر به ترک شغل موقت یا حتی دایم در بین نوازندگان شود و از آنجا که با انجام تمرینات ورزشی می توان از این آسیب ها پیشگیری نمود ، لزوم بازبینی در آموزش ، تربیت و شرایط محیط کار در نوازندگان ویولن به خودی خود آشکار می گردد.