نام پژوهشگر: رضا امیری ده‌احمدی

آنالیز خلاء عملکرد و کارایی مصرف آب نخود تحت سناریوهای مختلف آبیاری و تاریخ های کاشت با استفاده از رهیافت مدل سازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  رضا امیری ده احمدی   مهدی پارسا

آنالیز خلاء عملکرد راهکاری مفید برای اولویت بندی تحقیقات و پژوهش های کشاورزی است که هدف آن کاهش موانع تولید است. به منظور بررسی راهکارهایی برای افزایش عملکرد نخود، مدل ssm-chickpea برای شرایط آب و هوایی خراسان رضوی واسنجی و اعتبارسنجی شد. سپس عملکرد پتانسیل، کارایی مصرف آب و خلاء عملکرد برای 12 منطقه تحت کشت نخود بررسی شدند. جهت واسنجی مدل، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 91-90 اجرا شد. ژنوتیپ مورداستفاده ilc482 بود. سطوح آبیاری در سه سطح ( آبیاری کامل، آبیاری در مرحله گل دهی و آبیاری در مراحل گل دهی و غلاف دهی) بود. علاوه بر آزمایش مذکور، داده های سایر منابع برای تعیین اعتبار مدل استفاده شدند. نتایج ارزیابی مدل نشان داد که این مدل قابلیت خوبی در تخمین عملکرد نخود در شرایط پتانسیل و محدودیت آب دارد (به ترتیب با ریشه میانگین مربعات خطای 127 و 110 کیلوگرم در هکتار). نتایج اجرای مدل در شرایط آبیاری کامل و تاریخ های کاشت (30 بهمن، 25 اسفند، 15 فروردین و 1 اردیبهشت) نشان داد که بیشترین و کمترین عملکرد پتانسیل آبی در تایباد و مشهد به ترتیب با متوسط عملکرد 2736 و 2306 کیلوگرم در هکتار در تاریخ کاشت 30 بهمن قابل حصول است. بیشترین و کمترین عملکرد پتانسیل دیم نیز در قوچان و تایباد به ترتیب با 1300 و 620 کیلوگرم در هکتار در تاریخ کاشت 30 بهمن بدست آمد. به طور کلی در تاریخ های کاشت بهینه، بیشترین و کمترین عملکرد در کلیه سطوح آبیاری تکمیلی و دیم به ترتیب در قوچان و تایباد بدست آمد. بیشترین و کمترین عملکرد در آبیاری تکمیلی در مراحل گلدهی و غلاف دهی مربوط به قوچان و تایباد به ترتیب با 1941 و 1300 کیلوگرم در هکتار بود. در اکثر شهرستان های مورد مطالعه (به جز شهرستان های گناباد، تربت جام و تایباد)، کارایی مصرف آب در سطح آبیاری تکمیلی در مرحله گل دهی بهترین وضعیت را داشت. همچنین بیشترین و کمترین خلاء عملکرد ناشی از اختلاف عملکرد پتانسیل آبی با سطوح مختلف آبیاری تکمیلی به ترتیب در تایباد و مشهد مشاهده شد. به طور کلی نتایج نشان داد که آبیاری در مراحل گل دهی و غلاف دهی به همراه تاریخ کاشت 30 بهمن علاوه بر این که خلاء عملکرد را کاهش می دهد (کمترین مقدار خلاء عملکرد در مشهد با 426 کیلوگرم در هکتار) منجر به افزایش کارایی مصرف آب نیز می شود که راهکاری مفید در مناطق تحت کشت دیم روبه رو با کمبود بارندگی و رطوبت می باشد.

تاثیر تنش خشکی در مراحل مختلف فنولوژی بر خصوصیات مورفولوژیکی، اجزای عملکرد و شاخص های رشد نخود در شرایط گلخانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1388
  رضا امیری ده احمدی   مهدی پارسا

به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی در مراحل مختلف فنولوژی گیاه نخود رقم جم آزمایشی درگلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تنش خشکی از طریق قطع آبیاری تا زمان رسیدن رطوبت خاک به 20 درصد ظرفیت زراعی در مراحل گیاهچه ای، رشد سریع، گلدهی، غلاف دهی و دانه بستن اعمال شد. در این آزمایش صفاتی از قبیل طول وتعداد شاخه جانبی، وزن خشک برگ، تعداد غلاف در بوته، وزن دانه در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه و شاخص های رشد در طول دوره رشد اندازه گیری شدند. تنش خشکی در تمامی مراحل فنولوژی تاثیر معنی داری بر صفات فوق داشت. بیشترین تعداد غلاف در بوته، وزن دانه در بوته، تعداد دانه در بوته ، تعداد و طول شاخه های جانبی و وزن خشک برگ مربوط به تیمار شاهد بود و اعمال تنش در مرحله گلدهی بیشترین تاثیر را بر صفات مورد بررسی بجای گذاشت، نتایج فوق موید حساسیت شدید گیاه نخود به تنش خشکی در مرحله گلدهی است. تنش خشکی در مراحل گیاهچه ای و رشد سریع اگرچه باعث کاهش تمام صفات مورفولوژیکی، ماده خشک برگ و تعداد دانه در بوته شد، اما وزن دانه در بوته تفاوت معنی داری با شاهد نداشت و وزن صد دانه بیشتر از شاهد و تفاوت آن معنی دار بود. در این آزمایش مرحله دانه بستن کمترین حساسیت را به تنش خشکی نشان داد. وقوع تنش در مراحل گیاهچه ای و رشد سریع باعث افزایش سرعت رشد محصول و سرعت رشد نسبی در انتهای دوره رشد گیاه شد. صفاتی نظیر تعداد دانه در بوته(**0/96=)، وزن صد دانه( r=0/84**)، وزن خشک برگ( r=**0/8)، تعداد شاخه های جانبی( r=**0/82) و تعداد غلاف در بوته( r=**0/66) بیشترین همبستگی را با وزن دانه در بوته نشان دادند.