نام پژوهشگر: سعید آیباغی اصفهانی
محمد علی مظهری سعید آیباغی اصفهانی
این تحقیق سعی دارد تاثیر خودمدیریتی بر توانمندسازی کارکنان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. فرضیه اصلی مورد مطالعه عبارت است از: خودمدیریتی بر توانمندسازی کارکنان دانشگاه شاهرود تاثیر دارد. متغیر مستقل، خودمدیریتی است که مولفه های آن عبارتند از: تعیین تجسم عملکرد موفقیت آمیز، تعیین هدف شخصی، گفتگو با خود، خودتشویقی، خودتنبیهی، تمرکز بر پاداش های طبیعی، کمک به خویشتن، ارزیابی باورها و فرضیات، خودنگری و متغیر وابسته توانمندسازی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان دانشگاه شاهرود تشکیل می دهند که 800 نفر می باشد و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 260 نفر بدست آمد. روش جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه خودمدیریتی 34 سوالی هاوتون و نک و پرسشنامه توانمندسازی 15 سوالی اسپریتزر و میشرا می باشد. روش های تجزیه و تحلیل با استفاده از آزمون های آلفای کرونباخ، کولموگروف – اسمیرنوف، تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر صورت پذیرفت. نتایج آزمون ها نشان داد خودمدیریتی (تعیین تجسم عملکرد موفقیت آمیز، تعیین هدف شخصی، گفتگو با خود، خودتشویقی، خودتنبیهی، تمرکز بر پاداش های طبیعی، کمک به خویشتن، ارزیابی باورها و فرضیات، خودنگری) بر توانمندسازی کارکنان تاثیر دارد.
علیرضا خالق وردی سعید آیباغی اصفهانی
سازمان های امروزی استفاده از ظرفیت فراموشی سازمانی را به عنوان یکی از ابزارهای بهبود عملکرد خود موردنظر قرار داده اند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر فراموشی سازمانی هدفمند بر ابعاد ارتقاء عملکرد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود می باشد. جامعه آماری در این تحقیق شامل کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود بوده که 300 نفر می باشند. تعداد پرسشنامه های سالم جمع آوری شده 170 عدد بوده است. این پرسشنامه ها در میان کارکنان زن و مرد دانشگاه علوم پزشکی شاهرود به طور تصادفی ساده پر شده اند. پرسشنامه مورد بررسی در این تحقیق، پرسشنامه استفاده شده در تحقیق مشبکی و همکاران (1391) می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از نرم افزارهای spss19 و smartpls استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برآورد شد و میزان آن برای پرسشنامه 0.923 به دست آمد. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام پذیرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که فراموشی سازمانی هدفمند بر ابعاد ارتقاء عملکرد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، فراموشی سازمانی هدفمند بر یادگیری سازمانی، ظرفیت مدیریت دانش و عملکرد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج آزمون t دو نمونه ای و t چندنمونه ای نیز نشان داد که نظرات پاسخ دهندگان از لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی جنسیت، وضعیت تاهل و سطح تحصیلات یکسان می باشد و از لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی سن و سنوات خدمت یکسان نمی باشد.
فاطمه نادعلی سعید آیباغی اصفهانی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر رهبری بصیر بر توانمندسازی کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی شاهرود می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی است. روش جمع آوری اطلاعات میدانی و ابزار جمع-آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد می باشد. به طوری که برای اندازه گیری رهبری بصیر از پرسش نامه کانگر و کاننگو (1988) استفاده شده است. و سوالات توانمندسازی کارکنان نیز بر گرفته از پرسش نامه اسپریتزر (1995) و میشرا (1994) است. جامعه آماری تحقیق حاضر کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود به تعداد 1600 نفر می باشد. پرسش نامه ها بین 320 نفر از آن ها، که بر طبق جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده بودند، توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف برای تعیین نرمال بودن یا نبودن متغیرهای تحقیق، آزمون های تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر و نرم افزار lisrel برای تحلیل فرضیه اصلی تحقیق استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل، حاکی از تایید فرضیه اصلی است. یعنی رهبری بصیر اثر مثبت و معنی داری بر توانمندسازی کارکنان دارد و هر چهار مولفه رهبری بصیر یعنی چشم انداز و فن بیان، حساسیت محیطی، حساسیت به نیازهای اعضاء و انعطاف پذیری در تغییر با توانمندسازی رابطه مثبت و معناداری دارد.
محبوبه حمزوی سعید آیباغی اصفهانی
جوامع امروزی را جوامع سازمانی می نامند زیرا در این جوامع انسان ها هر جایی که زندگی می کنند و هر کاری که انجام می دهند با سازمان های مختلف در ارتباطند و سازمان ها بخشی از زندگی روزانه همه مردم را تشکیل داده است. امروزه نقش و اهمیت شخصیت مدیران در رشد و بقای سازمان امری شناخته شده است. سوالی که ذهن همه صنعتگران را به خود مشغول ساخته این است که آیا مدیران در شکل گیری خلاقیت و نوآوری کارکنان سهم دارند؟ تنها می توانیم بگوییم که این روند توسط مدیران زمانی به بهترین شکل خود محقق می شود که اگر مدیران از سلامت و عزت نفس بالا برخوردار باشند، میتوان امیدوار بود که کارکنان بتوانند با رضایت شغلی بیشتر به انجام امر بپردازند، به بیان دیگر اگر جامعه ای بخواهد که مراحل رشد و ترقی را در تمام جنبه ها پشت سر بگذارد باید در پی پرورش و انتخاب مدیران لایق و شایسته و با عزت نفس بالا باشد . با توجه به اهمیت فوق العاده و حیاتی کارکنان به عنوان سرمایه های فکری سازمان پرداختن به مسائل و دغدغه های انان از وظایف مدیران و پزوهشگران رفتاری و انسانی می باشد . با توجه به اهمیت عزت نفس در کارکردهای اجتماعی و فردی در این پژوهش به بررسی رابطه عزت نفس مدیران و رضایت شغلی کارکنان پرداخته شده است.
الهه ابراهیمی سعید آیباغی اصفهانی
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر اعتیاد به کار و بهداشت شغلی بر کیفیت زندگی کاری کارکنان سکوی سروش است و جامعه آماری کلیه کارکنان این سکو در نیمه دوم سال 93 می باشد. روش تحقیق ازجمله پژوهش های توصیفی و از نوع همبستگی بوده و با توجه به نحوه تجزیه وتحلیل داده ها از دسته همبستگی می باشد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد اعتیاد به کار اسپنس و رابینز، کیفیت زندگی کاری والتون و نیز پرسشنامه بهداشت شغلی گلدبرگ و هیلر می باشد. در این پژوهش اعتیاد به کار با هر سه بعد آن، شامل بعد عجین شدن با کار، تمایل درونی به کار و لذت از کار مورد اندازه گیری قرار گرفت و ارتباط و میزان تاثیر هر یک از این ابعاد با بهداشت شغلی و کیفیت زندگی کاری و نیز ارتباط و تاثیر بهداشت شغلی بر کیفیت زندگی کاری، با استفاده از نرم افزار spssو آزمون های همبستگی، تحلیل رگرسیون و فریدمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین اعتیاد به کار و بهداشت شغلی و کیفیت زندگی کاری کارکنان و نیز هر سه بعد اعتیاد به کار با کیفیت زندگی کاری و بعد اول و سوم اعتیاد به کار و بهداشت شغلی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد و می توانند آن ها را پیش بینی نمایند. دراین بین، بعد عجین شدن با کار بیشترین تاثیر را در بین سایر ابعاد اعتیاد به کار بر کیفیت زندگی کاری دارد.