نام پژوهشگر: مهناز جبرییلی
شمسی سلیمی مهناز جبرییلی
مقدمه: نوزادان نارس در حین مراقبت و درمان تحت مداخلات دردناک زیادی قرار می گیرند و پرستاران می بایست با استفاده از روش های غیر دارویی بدون خطر، از عوارض کوتاه و بلند مدت ناشی از درد پیشگیری نمایند، لذااین مطالعه به منظور تعیین تاثیر قنداق کردن بر درد ناشی از جایگذاری لوله بینی ـ معدی در نوزادان نارس انجام گرفت. روش کار: این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی از نوع طرح متقاطع است. 57 نوزاد نارس با سن 34 – 28 هفته حاملگی به روش نمونه گیری آسان انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. پژوهشگر کلیه نوزادان حائز شرایط را، بعد از گرفتن رضایت آگاهانه کتبی از والدین سه بار تحت پروسیجر جایگذاری لوله بینی – معدی با سه روش روتین، قنداق کردن و ساکاروز خوراکی قرار خواهد داد وبسته به اینکه به صورت تصادفی در کدام یک از گروههای تعریف شده قرار بگیرد ترتیب سه روش متفاوت بود. در هر سه گروه درد نوزاد در فواصل زمانی دو دقیقه قبل، حین و پنج دقیقه بعد از جایگذاری لوله بینی ـ معدی با استفاده از ابزار pipp اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج نشان داد قنداق کردن و ساکارز خوراکی باعث کاهش پاسخ به درد نوزاد حین جایگذاری لوله بینی ـ معدی می شود (001/.>p)، اما تفاوت این دو اقدام از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. بحث:از آنجاییکه یافته های این مطالعه نشان داد قنداق کردن و ساکارز خوراکی بر درد ناشی از جایگذاری لوله بینی ـ معدی موثر است، لذا توصیه می شود پرستاران آن را به عنوان مداخله ای موثر در کاهش درد نوزادان بکار ببرند.
حسین الهویردی پور محمد ارشدی بستان آباد
رگ گیری مهمترین پروسیجردرمانی در بین بیماران بستری است و به دلیل ماهیت تهاجمی ، این پروسیجر با عوارض فراوان و شایعی همراه است. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین آگاهی و عملکرد پرستاران شاغل در بخش های نوزادان در زمینه رگ گیری نوزادان در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی وابسته به علوم پزشکی تبریز می باشد پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی است که بر روی 65 پرستار شاغل در بخش های نوزادان بیمارستانهای تبریز انجام شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه آگاهی و چک لیست عملکرد پرستاران در زمینه رگ گیری نوزادان می باشد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار 13spss/ با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیلی شامل درصد ، میانگین و انحراف معیار استفاده شد.در مورد ارتباط بین متغییرهای دموگرافیک با میزان آگاهی و عملکرد از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آگاهی و عملکرد پرستاران در زمینه رگ گیری در حد متوسط می باشد. میانگین نمره آگاهی 37/7 و میانگین امتیاز عملکرد پرستاران 71/57 می باشد.نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین آگاهی و عملکرد پرستاران ارتباط آماری معنی داری وجود ندارد(142/0p=) ولی رابطه مستقیم می باشد )11/0(r= و با افزایش آگاهی عملکرد پرستاران افزایش می یابد. مجموع یافته های مطالعه نشان داد که آگاهی و عملکرد پرستاران شاغل در بخش های نوزادان در محدوده متوسط بوده و ارتباط آماری معنی داری بین آنها وجود نداشته ولی رابطه مستقیم وجود دارد. بنابراین پیشنهاد می شود با انجام راهکار هایی ، آگاهی و مهارت عملی پرستاران در مورد رگ گیری از نوزادان ارتقا یابد.