نام پژوهشگر: محمدعلی صحرائیان

بررسی جایگاه مداخلات شناختی در پروتکل توان بخشی بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه دانشهای بنیادی (مرکز تحقیقات فیزیک نظری و - پژوهشکده علوم شناختی - پژوهشکده علوم شناختی 1393
  نغمه رهبری   حمیدرضا پوراعتماد

مقدمه بیماری اسکلروز متعدد (ام اس) با اثرگذاری روی توانمندی های حسی- حرکتی، شناختی، روان شناختی و نیز اجتماعی می تواند بر عملکردهای روزانه مبتلایان تأثیر داشته باشد. هدف این مطالعه تعیین جایگاه مداخلات شناختی در بین مولفه های شناخته شده برای توان بخشی بیماران ام اس عودکننده – بهبود یابنده می باشد. روش این پژوهش به شیو? کیفی انجام شد. نمونه گیری به صورت داوطلبانه در دسترس از 13 نفر از افراد مبتلا به ام اس و 8 نفر از متخصصینی که در زمین? ام اس فعالیت می کنند، صورت گرفت. روش اجرای پژوهش به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق بود. یافته های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار atlas.ti 6 و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها یافته های این پژوهش در چهار طبق? روان شناختی، فیزیکی، شناختی و اجتماعی قرار گرفت. بیشترین شکایات بیماران به ترتیب فراوانی ابراز شکایت در زمین? مولفه های روان شناختی شامل استرس و اضطراب (77/24 %)، حالات افسرده و خلق پایین (15/14 %)، انکار بیماری (5/7 %) و حساس بودن (7%) از مهم ترین مولفه های ذکر شده می باشند. مشکلات بینایی (43/24 %)، مشکلات حرکتی (47/16 %)، خستگی (17 %) و مشکلات حسی (63/13 %) از جمله مشکلات فیزیکی بارز در این بیماران است. در زمین? مولفه های شناختی به ترتیب، حافظه (8/52 %)، توجه (24/17 %)، کند شدن سرعت پردازش اطلاعات (34/10 %)، عملکردهای اجرایی (89/6 %)، مشکل یادگیری (89/6 %) و مشکل در تصمیم گیری (74/5 %) مشکلات شایع این بیماران بودند. به همین ترتیب بیشترین شکایات بیماران در زمین? مولفه های اجتماعی، عدم حمایت اجتماعی (52/23 %)، مشکلات مالی (47/16 %) و شغلی (11/14 %) از جمله موارد مهم اشاره شده می باشند. نتیجه گیری بر اساس نظر بیماران و متخصصین از میان مولفه های روانشناختی، شناختی و اجتماعی، مهمترین مولفه ای که بیشترین اهمیت داراست مولف? روانشناختی (05/57 %) می باشد. در اولویت دوم مولف? شناختی (26/23 %) قرار دارد و اولویت سوم مشکلات اجتماعی (68/19 %) می باشد. بنابراین با توجه به نتایج این مطالعه، جایگاه مداخلات شناختی را می توان در مرحل? بعد از مداخلات روانشناختی دانست. بنابراین، برای توان بخشی موفق بیماران مبتلا به ام اس یک تیم توان بخشی مرکب از روانشناس، روانپزشک، متخصص مغز و اعصاب، متخصص توان بخشی و مددکار اجتماعی باید وارد عمل شوند تا بتوان جوانب مختلف بیماری را مدیریت کرد.

بررسی ارتباط بین دو الل hla-drb1*1501 و hla-a*0201 با استعداد ابتلا به بیماری و پاسخ دهی به داروی سینووکس در بیماران ایرانی مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری 1393
  دنا اسفندیاری شاهوار   محمدحسین صنعتی

مالتیپل اسکلروزیس یکی از معمول ترین بیماری های التهابی و تحلیل برنده دستگاه عصبی مرکزی است و مجموعه ای از عوامل ژنتیکی و محیطی در ایجاد آن نقش دارند. ناحیه کد کننده آنتی ژن گلبول های سفید انسانی(hla) مهمترین ناحیه ای است که با استعداد ابتلا به بیماری ارتباط دارد. تاکنون درمان قطعی برای این بیماری یافت نشده است و اثرات بیماری به کمک داروهای تعدیل کننده بیماری کنترل می شود. یکی از متداول ترین این داروها اینترفرون بتا نام دارد. در این مطالعه با استخراج dna از نمونه خون 61 فرد بیمار مصرف کننده داروی سینووکس، از انواع اینترفرون بتا و 117 فرد سالم، به کمک تکنیک pcr-ssp، وجود یا عدم وجود دو الل hla-drb1*1501 از hlaهای کلاس ii و hla-a*0201 از hlaهای کلاس i بین افراد کنترل و بیمار و همچنین بین بیماران با پاسخ مناسب به دارو و بیمارانی که به دارو پاسخی نداده اند، به منظور یافتن ارتباطی بین این الل ها با استعداد ابتلا به بیماری و نحوه پاسخ دهی به دارو بررسی شد.

بررسی تأثیر ویتامین d بر بیان چند ژن التهابی در بیماران مالتیپل اسکلروزیز و مطالعه اثر کاهش بیان ژن vdr در رده های سلولی jurkat و u-87 mg
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم زیستی 1393
  زینب شیروانی فار سانی   مهرداد بهمنش

مالتیپل اسکلروزیس ) ms ( یک بیماری خودایمنی موثر بر سیستم عصبی مرکزی است که تخریب میلین، آسیب وتحلیل اکسونی را به دنبال دارد. تخمین زده می شود که نزدیک به 2.0 میلیون نفر در دنیا و حدود 65555 نفر در ایران به ms مبتلا باشند. مطالعات گذشته نشان می دهد که عوامل محیطی و ژنتیکی در بیماری زایی ms دخیل می باشند. یکی از این عوامل محیطی ویتامین d می باشد. بررسی های اپیدمیولوژی این بیماری نشان می دهد که میزان نور خورشید با شیوع ms در ارتباط است. افرادی که مدت زمان بیشتری در معرض نور خورشید بوده اند ریسک ابتلا به ms در آنها کمتر می باشد. از طرف دیگر نور خورشید منبع اصلی تأمین ویتامین d است. بر همین اساس چندی ست که نقش احتمالی ویتامین d در بهبود علائم بالینی بیماران مبتلا مطرح شده است. ویتامین d احتمالا با تعدیل در پاسخ های سیستم ایمنی سرعت پیشروی بیماری را کاهش می دهد. در مطالعه حاضر به بررسی اثر ویتامین d بر بیان ژن پیش التهابی nf-kb ، ژن های il-10 ، tgf-?1 ، tgf-?2 ، tgf-? ri و tgf-? rii به عنوان فاکتورهای های ضد التهابی و ژن vdr نیز به عنوان رسپتور ویتامین d در بیماران ms پرداخته ایم. همچنین بیان این ژن ها را در افراد ms و افراد کنترل سالم اندازه گیری و با هم مقایسه کردیه ایم.

بررسی همبستگی پلی مورفیسم ژن گیرنده الفا اینترلوکین 7 با مالتیپل اسکلروزیس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  مونس حیدری   مهرداد بهمنش

مالتیپل اسکلروزیس (ms) یک بیماری خودایمنی موثر بر سیستم عصبی مرکزی است که تخریب میلین، آسیب وتحلیل اکسونی به دنبال دارد. تخمین زده می شود که نزدیک به 2.5 میلیون نفر در دنیا وحدود 35000 نفر در ایران به ms مبتلا باشند. از آنجا که گروه هدف در این بیماری بالغین جوان هستند لذا یکی از نگرانی های اصلی برای سلامت عمومی محسوب می شود. ms یک بیماری پیچیده حاصل تداخل عوامل محیطی و ژنتیکی است. مطالعات خانوادگی، دوقلوها و فرزند خواندگی همگی حکایت از نقش مهم عوامل ژنتیکی در این بیماری دارد. مطالعات همبستگی ژنتیکی که در آن فراوانی آللی و ژنوتیپی پلی مورفیسم های ویژه در بین افراد سالم و بیمار مقایسه می شود از جمله مهمترین مطالعات ژنتیکی در ms است. بهره گیری از این مطالعات منجر به ایجاد لیستی از ژن های دخیل در ms شده که در این لیست ژن گیرنده الفااینترلوکین 7 به لحاظ موقعیت کروموزومی و عملکرد زیستی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. همبستگی il7ra با ms در جمعیت های مختلف بررسی و نتایج متفاوتی گزارش شده است. با این حال هیچ مطالعه ای در جمعیت های آسیایی صورت نگرفته است. در تحقیق حاضر همبستگی بین ژن il7ra و ms در جمعیت بیماران ایرانی مورد بررسی قرار گرفت. سه اسنیپ در پروموتر و یک اسنیپ در اگزون 6 ژن il7ra تعیین ژنوتیپ شدند و فراوانی آللی، ژنوتیپی و هاپلوتایپی در دو جمعیت بیمار و سالم مقایسه شد. نتایج این مطالعه حاکی ازاین است که بین اسنیپ های ژن il7ra و ms در نمونه های جمعیت مورد مطالعه ما همبستگی وجود ندارد. سپس بیان دو ایزوفرم غشایی و محلول این گیرنده در گروه بیمار و سالم بصورت نیمه کمی تعیین و با هم مقایسه شدند که حاکی از کاهش بیان هر دو ایزوفرم ژن il7ra در بیماران نسبت به گروه سالم است.