نام پژوهشگر: روح اله قاسمی
خشایار ملکوتی احمد جعفرزاده افشاری
هدف این پژوهش بررسی اثر «اقدامات مدیریت کیفیت فراگیر» بر «عملکرد نوآوری» با توجه به متغیر میانجی « اقدامات مدیریت زنجیره تامین» و چگونگی کنش اجزای مرتبط با آن ها در شرکت نفت مناطق مرکزی است.برای این کار پس از مرور ادبیات و شناسایی شاخص ها,پرسشنامه ای بین خبرگان شرکت نفت مناطق مرکزی توزیع و 154 پرسش نامه تکمیل و برگشت داده شد. . روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه ی گردآوری اطلاعات، توصیفی-همبستگی است و برای آزمون فرضیات و پاسخگویی به سوالات تحقیق، از «مدلسازی معادلات ساختاری» استفاده شد. بر اساس مدل تخمین استاندارد مدل اقدامات مدیریت کیفیت فراگیر اولویت عوامل به ترتیب «مدیریت نیروی انسانی,تعهد و استراتژی,تجزیه و تحلیل اطلاعات و تمرکز بر مشتری » می باشد. همچنین در مدل اقدامات مدیریت زنجیره تآمین به ترتیب عوامل« سطح اشتراک گذاری اطلاعات, ارتباط با مشتری , همکاری استراتژیک با تآمین کننده , سطح کیفیت اطلاعت »دارای اهمیت می باشند و در آخر نیز مدل عملکرد نوآوری به ترتیب عوامل « نوآوری محصول/ خدمت , نوآوری فرایند و نوآوری کلی سازمانی » مورد اهمیت می باشد. همچنین، با تایید فرضیات تحقیق مشخص گردید که ارتقای «اقدامات مدیریت کیفیت فراگیر» موجب ارتقای « اقدامات زنجیره تامین» می شود, بر اساس این پژوهش می توان نتیجه گرفت که « اقدامات زنجیره تامین» نقش میانجی را بازی می کند» و بطور غیر مستقیم «اقدامات مدیریت کیفیت فراگیر» بر «عملکرد نوآوری» تأثیر دارد.
روح اله قاسمی مهران فرج الهی
هدف پژوهش حاضر مطالعه میزان پاسخگویی آموزش های دانشگاهی به نیازهای کارآفرینی دانشجویان کارشناسی فنی و مهندسی دانشگاه های پیام نور و صنعتی شهر اصفهان در چهار زمینه دانش، مهارت، نگرش و خلاقیت در سال تحصیلی94-93 است. جامعه آماری تحقیق، شامل 1100 نفر دانشجوی سال سوم و چهارم دوره کارشناسی فنی و مهندسی می باشند که بر اساس جدول مورگان تعداد 285 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده اند. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- پیمایشی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل 40 سوال بسته پاسخ در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بوده و اعتبار پرسشنامه بر اساس ضریب آلفایکرونباخ 96/0 برآورد گردیده و روایی آن نیز توسط اساتید و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده. نتایج نشان می دهد که بین میانگین متغیر های دانش، نگرش و خلاقیت دانشجویان دو دانشگاه تفاوت آماری معنا داری وجود ندارد ولی بین میانگین متغیر مهارت دانشجویان دو دانشگاه تفاوت آماری معنا داری وجود دارد و در دانشگاه صنعتی بالاتر از دانشگاه پیام نور بوده است. میزان پاسخگویی آموزش های دانشگاهی به نیازهای کارآفرینی دانشجویان در زمینه دانش و نگرش در حد متوسط بوده اما نمره متغیرهای مهارت و خلاقیت در بین دانشجویان دو دانشگاه بیشتر از حد متوسط بوده است. همچنین بین میانگین متغیر های دانش، مهارت، نگرش و خلاقیت در بین رشته های تحصیلی فنی و مهندسی دو دانشگاه تفاوت آماری معنا داری وجود دارد.